دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

۱نوامبر ۱۷۹۰ ـ دلایل «ادموند بورک» برای مخالفت با انقلاب فرانسه


۱نوامبر  ۱۷۹۰ ـ دلایل «ادموند بورک» برای مخالفت با انقلاب فرانسه

«ادموند بورک Edmund Burke» فیلسوف، نویسنده، خطیب و سیاستمدار «ایرلندی ـ انگلیسی» یکم نوامبر سال ۱۷۹۰ کتاب معروف خود در مخالفت با انقلاب فرانسه را تحت عنوان «بازتاب های انقلاب در فرانسه» …

«ادموند بورک Edmund Burke» فیلسوف، نویسنده، خطیب و سیاستمدار «ایرلندی ـ انگلیسی» یکم نوامبر سال ۱۷۹۰ کتاب معروف خود در مخالفت با انقلاب فرانسه را تحت عنوان «بازتاب های انقلاب در فرانسه» منتشر ساخت. وی در این کتاب نوشته است: چون انقلاب فرانسه سازمان یافته نیست و به صورت خودجوش به وجود آمده و سیر اعتراض و تظاهرات خیابانی آن را به پیش می راند، به زودی به خشونت و بی قانونی کشانده می شود و نظم جامعه از میان می رود و همه ساختار و دستاوردهای فرانسویان در طول تاریخ نابود و دست کم یک نسل گم و تلف می شود. بورک که در سومین سال انقلاب فرانسه این نظر را مطرح ساخت نام حکومت انقلاب از پیش سازمان نیافته را «ماب رول» گذارد و پیش بینی کرد که انقلاب فرانسه پس از دوران تخریب، با فاجعه به پایان می رسد و شکست می خورد. این وضعیت و بی نظمی زمینه را برای ظهور یک دیکتاتور، اما نظم برقرار کن آماده می سازد و مردم که از حکومت «ماب» خسته شده اند این دیکتاتور را نجات دهنده خود می پندارند و همانند شمع گرد او جمع می شوند.

بورک که در سال ۱۷۲۹ در دوبلین (ایرلند) به دنیا آمده و بسال ۱۷۹۷ درگذشت و یک محافظه کار بشمار آمده است معتقد بود که احزاب در یک کشور، صرف نظر از ایدئولوژی آنها، عامل ثبات جامعه هستند. در چنین کشوری نه کودتا رخ می دهد و نه انقلابی نظیر انقلاب فرانسه. احزاب با انتقادهای بموقع و اعتراض های مسالمت آمیز خود (نطق و نوشته و اجتماعات برنامه ریزی شده توام با انضباط) مانع وخامت مسائل و گسترش نارضایی ها می شوند و در چنین محیطی مردم با آراء خود در انتخابات، انقلاب آرام به وجود می آورند و مقامات را تثبیت و تغییر می دهند و در چنین جوامعی کودتا و انقلاب بدون کنترل و برنامه به وجود نخواهد آمد و مردم به پیشرفت ادامه می دهند و می توانند با برنامه ریزی، آینده خود و فرزندانشان را بسازند.

وی که سالها عضو پارلمان انگلستان بود با همین عقیده پافشاری می کرد که حرف مهاجرنشینان در آمریکای شمالی شنیده شود، از زور گفتن به آنان خودداری شود و اداره امور هند به یک کمیسیون مستقل سپرده شود تا اعزام فرماندار و حاکم از لندن. به نظر بورک، مقام دولتی باید میانجی مردم باشد نه آقابالاسر آنان که نسبت به او و دولت کینه دائمی پیدا کنند. بورک در مسائل مربوط به جامعه، برضد انعطاف ناپذیری دولت بود و می گفت که حکمران باید هر نارضایتی کوچک مردم را دقیقا بررسی و رفع کند و مثال آورده بود: اگر لوئی شانزدهم (پادشاه فرانسه) به موقع به خواست مردم توجه کرده بود مسئله حل شده بود؛ عصیان بوجود نمی آمد و گردنش به زیر تیغ سنگین گیوتین نمی رفت زیراکه معترضین به روش او در روزهای نخست توقع کم داشتند و چون پاسخ دریافت نکردند و معطل شدند شمار آنان افزایش یافت و کنترل از دست رفت و ....

دو کتاب دیگر بورک ـ از بنیادگذاران فلسفه سیاسی ـ « توجیه جامعه طبیعی» و «بررسی فلسفی ریشه زیبایی و رفعت» عنوان دارند.