جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
امنیت و آرامش در پرتو انسجام اسلامی
در شرایط فعلی که دنیای کفر و الحاد به ویژه آمریکا و اسرائیل، هجوم وسیع و گسترده در عرصه های سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و تبلیغاتی علیه اسلام و منافع مسلمانان را در دستور کارشان قرار داده اند، تحقق انسجام و همبستگی امت اسلامی پیش از هر زمان دیگری ضرورت پیدا کرده است، انسجامی که ضرورت و پای بندی نسبت به آن در آیات قرآن، احادیث نبوی و روایات ائمه اطهار(ع)، سفارش شده است.
گرچه میراث تاریخی صدها سال اختلاف و تفرقه و جنگ و نزاع فرقه های اسلامی، فضای برادری و اخوت اسلامی میان مسلمانان را به شدت تیره و غبارآلود نموده است، ولی این باعث نمی شود مسلمانان وظیفه و مسئولیت خود را فراموش کرده و مأیوس و ناامید؛ ضعف، سستی و زبونی امت اسلامی و تاخت و تاز دشمنان اسلام را نظاره و تماشا نموده، از خود عکس العملی نشان ندهند.
نامگذاری سال ۱۳۸۶، به عنوان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی از سوی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای، فرصت مغتنم و بستر خوبی فراهم نموده است تا دلسوزان اسلام و مسلمین، گام های مؤثری را در جهت انسجام و همبستگی اسلامی در حوزه های تئوری و عملی برداشته، عزت و اقتدار از دست رفته مسلمانان را در پرتو انسجام اسلامی دوباره اعاده نمایند. در این نوشته برآنیم تا رابطه امنیت و انسجام اسلامی را به بررسی نشسته و درحد توان زوایای آن را روشن نماییم. اینک مطلب را باهم ازنظر می گذرانیم:
● امنیت در لغت
امنیت به معنای بیم و هراس نداشتن و برخوردار بودن از اطمینان خاطر است۱. راغب اصفهانی در مفردات، ذیل واژه الامن، می گوید: «اصل امن، طمأنینه و آرامش نفس واز میان رفتن ترس و خوف است» بعد می گوید: «امن و امان و امانت، در اصل، مصدر است و به حالتی اطلاق می شود که انسان در آرامش باشد، و گاهی به امور و اشیایی اطلاق می شود که انسان، بر آن، امانتدار و امین است؛ چنان که در قرآن کریم می خوانیم: «یا أیها الذین آمنوا لا تخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم و أنتم تعلمون؛۲ ای کسانی که ایمان آورده اید! به خدا و پیامبر، خیانت نکنید و نیز در امانت های خود، خیانت روا مدارید.» و در آیه دیگر می خوانیم: «انّا عرضنا الامانه علی السّماوات و الأرض و الجبال؛۳ ما امانت، (تعهد، تکلیف و ولایت الهی)۴ را بر آسمان ها و زمین و کوه ها، عرضه داشتیم.»
● امنیت در اصطلاح
برای واژه امنیت، تعریف جامع و مانع، و قابل قبول برای همه ارائه نشده است. آرتولد ولفرز در تعریف این واژه می گوید: «امنیت در یک مفهوم عینی به فقدان تهدید برای حفظ ارزش ها و در مفهوم ذهنی، فقدان ترس از مورد حمله قرار گرفتن ارزش ها است.»۵ جان مروز می گوید: «امنیت عبارت است از آزادی نسبی از تهدیدهای خطرناک.»۶ و در تعریف دیگری گفته شده است: «امنیت عبارت است از رهایی از تردید، آزادی از اضطراب و بیمناکی و داشتن اعتماد و اطمینان موجه و مستند.»۷
درواقع مفهوم امنیت، در عین این که ساده و روشن به نظر می رسد، ولی با مراجعه به آرا و نظریات اهل فن، ابهام و پیچیدگی آن، روشن می گردد واژه ای که مثل خیلی از واژه ها و مفاهیم، ثبات و استقرار نداشته و هر دسته و جریانی برای رسیدن به اهداف و مقاصد خویش، می توانند از آن، تعریف خاصی ارائه دهند تا منافع موردنظر خود را در ورای تعریف پیشنهادی، حفظ کنند. از مجموع تعاریف، آرا و نظریات، می توان دو دیدگاه را به طور معین و مشخص، استخراج و استنباط نمود:
الف) دیدگاه کلاسیک و سنتی؛ این دیدگاه از ابتدای پیدایش مفهوم امنیت، تا اوایل دهه ۱۹۶۰، یعنی دوران کم رنگ شدن اولیه جنگ سرد، بر منابع و متون ملی، حاکم بوده است. در این دیدگاه، امنیت یک ملت و کشور معمولاً در چارچوب سخت افزار نظامی، خلاصه می شده است. این تفکر، باعث بروز جنگ های مسلحانه و در نهایت به خطر افتادن امنیت بخش های وسیعی از جهان شد.
ب) با ارتباط بیشتر ملت ها و پیشرفت علم و دانش، دیدگاه اول به خاموشی گرایید و دیدگاه دیگری به بازار دانش راه یافت؛ دیدگاهی که دیگر امنیت کشورها را در چارچوب نظامی، منحصر نمی داند و در آن به موازات نیروی نظامی، الگوهای اقتصادی و رشد سیاسی در یک کشور و سایر کشورها، نقشی برابر دارند و تأمین امنیت در سایه سلاح نیست بلکه در گرو اندیشه و فکر انسان و در سایه امنیت به معنای توسعه است؛ می توان ویژگی های این رهیافت جدید را به شرح ذیل، بیان داشت:
۱) امنیت، کاملاً مترادف با امنیت نظامی نیست؛
۲) تهدید نظامی، تنها عامل تهدید امنیت نیست و در برخی مواقع ممکن است جزء اولویت های اولیه قرار نگیرد؛
۳) برای مقابله با تهدید امنیت، داشتن نیروی نظامی، کافی نیست. در شرایط فعلی، اقتصاد از اهمیت روز افزونی برخوردار است؛
۴) محیط داخلی نسبت به محیط بین المللی، تأثیر بیشتری بر امنیت و عدم امنیت دارد۸.
امنیت به صورت امنیت فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ملی و ... کاربرد دارد.
اما قرآن کریم، هرگاه از امنیت صحبت می کند، بلافاصله از شاخص های توسعه، نظیر فراوانی تولید کالا، پیشرفت و گسترش ارتباطات، مسکن و شهرسازی، رفاه و آسایش و رهایی از اندوه و وحشت، سخن به میان می آورد و لذا می فرماید: «وضرب الله مثلا قریه کانت امنه مطمئنه یاتیها رزقها رغدا من کل مکان فکفرت بانعم الله یأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون ۹؛ خداوند و ]برای آنان که کفران نعمت می کنند[ مثلی زده است؛ منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزی اش از هرجا می رسید؛ اما به نعمت های خداناسپاسی کردند و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید.»
و در آیه دیگری می فرماید: «وجعلنا بینهم و بین القری التی برکنا فیها قری ظهره و قدرنا فیها السیر سیروا فیها لیالی و ایاما آمنین فقالوا ربنا بعد بین اسفارنا و ظلمو انفسهم فجعلنهم احادیث و مزقنهم کل ممزق انی فی ذلک لایت لکل صبار شکور: ۱۰و میان آنها و شهرهایی که برکت داده بودیم، آبادی های آشکاری قرار دادیم و سفر در میان آنها را به طور متناسب ]با فاصله نزدیک[ مقرر داشتیم، و ]و به آنان گفتیم:[ شب ها و روزها در این آبادی ها با ایمنی ]کامل[ سفر کنید! ولی ]این ناسپاس مردم[ گفتند: پروردگارا! میان سفرهای ما دوری بیفکن ]تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیا سفر کنند و به این طریق[ آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنان را داستان هایی ]برای عبرت دیگران[ قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشی ساختیم. در این ماجرا، نشانه های عبرتی برای هر صابر شکرگزار است.»
می توان گفت در فرهنگ قرآن، امنیت، مفهوم وسیع، متوازن و عمیقی دارد که شامل تمام حوزه های زندگی انسان «مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و داخلی و خارجی» می شود. امنیت با این وسعت در سایه تقوا و توکل، رعایت حقوق همدیگر، اجرای عدالت، برابری، دفاع و حمایت از مظلومان و مستضعفان، برخورد جدی با افراد فاسد، مجرم و بزهکار، رفع فقر، تأمین معیشت، حفظ آزادی های مشروع مردم و حاکمیت معیارهای انسانی و الهی، امکان پذیر می باشد.
● ضرورت امنیت در زندگی
مقوله امنیت از نیازهای ضروری زندگی به حساب می آید و این نیازمندی با خلقت انسان، همزمان و همزاد بوده است. در واقع، جایگاه امنیت، مثل سایر پدیده ها، زمانی به روشنی درک می شود که انسان، پیامدهای ایجابی و سلبی آن را بشناسد؛ لذا می توان گفت:
▪ اولاً: حفظ جان،۱۱ مال۱۲ و حیثیت انسان، ۱۳ متوقف بر وجود امنیت در جامعه است. اگر هرج و مرج و ناامنی در جامعه ای حاکم شود، ادامه حیات، زندگی و پیشرفت در محیط ناامن و متوحش، امکان پذیر نخواهد بود؛ زیرا با فقدان امنیت، حیات و زندگی انسان، در معرض تهدید و خطر جدی قرار می گیرد.
▪ ثانیاً: سرمایه گذاری، پیشرفت و تلاش در حوزه های مختلف، بستر مناسب می خواهد و نخستین شرط آن، استقرار امنیت و ثبات اجتماعی است. هیچ انسان عاقلی حاضر نمی شود در جامعه و محیط ناامن، سرمایه گذاری کند و لذا می توان گفت: اولین پیامد ناامنی، فقر اقتصادی، فکری و فرهنگی است و با وجود فقر و ناامنی در حوزه های اقتصاد و فرهنگ، هویت ملی و مذهبی عامه مردم در معرض خطر و انحراف قرار می گیرد.
▪ ثالثاً استفاده و بهره برداری درست و منطقی از نعمت های الهی، در سایه امنیت و آرامش، امکان پذیر می باشد. اگر نعمت ارزشمند امنیت از زندگی انسان، رخت بربندد و شب و روز انسان در فضای آلوده و مسموم ترس، اضطراب و ناامنی سپری شود، شیرینی حلاوت زندگی نیز به زهر کشنده تبدیل خواهد شد؛ لذا در جامعه و محیطی که ناامنی حاکم باشد، افراد آن دیار، از تمام امکانات مادی و رفاهی خویش، دست برمی دارند و در مکان امن، با حداقل امکانات به زندگی خود ادامه می دهند.
خلاصه تاثیرگذاری امنیت بر تمام شاخه های توسعه و حیات انسان، به آن نقش بنیادین داده و کسانی که دغدغه عدالت داشته و دارند، امنیت را شرط ضرورت عدالت دانسته اند. افرادی که به رفاه و آسایش مردم می اندیشیده اند، امنیت را عامل اصلی آسایش شمرده اند و آنان که بر توسعه سیاسی یا اقتصادی تکیه کرده اند، امنیت را عامل وحاصل آن، تلقی کرده اند و تمام کسانی که برای حاکمیت ارزش های معنوی، تلاش دارند، آن را مقدمه و پیش شرط این واجب می دانند۱۴. به قول فخر رازی: «نعمت امنیت، بزرگ ترین نعمت ها و خیرها است. چیزی از مصالح دین و دنیا انجام نمی شود، مگر به واسطه امنیت.»۱۵
در یک کلام، امنیت و آسایش همگانی و اجتماعی و اعتماد و اطمینان مردم، نسبت به حفظ ارزش های ملی و مذهبی و... از اساسی ترین و حساس ترین، بخش ها و حوزه های امنیت، و از نیازهای اولیه و خواسته برحق جوامع بشری، محسوب می شود که ضرورت حیاتی آن، در حوزه ها و دروه های مختلف زندگی، برکسی پوشیده نیست؛ چراکه در سایه امنیت اجتماعی و همگانی، شکوفایی استعدادها و خلاقیت ها، رشد و بالندگی تمدن ها و توسعه و پیشرفت در عرصه های مختلف زندگی، امکان پذیر خواهد شد. بنابراین، امنیت اجتماعی، معیاری است که می تواند جایگاه قانون را در عمل، نشان دهد و ابزاری است که می تواند موفقیت نظام و حکومتی را در برنامه های اجرایی محک زند. حال امکان دارد سؤال شود: امنیت اجتماعی چیست؟ و برای ایجاد و استقرار آن، چه راهکارهایی باید وجود داشته باشد؟
امنیت اجتماعی، عبارت است از: ایجاد شرایط و موقعیت که براساس آن، کلیه افراد جامعه در انجام فعالیت های مشروع و قانونی خود، آزادی کامل داشته و از امکانات جامعه، به طور یکسان برخوردار باشند، و تمام افراد، بدون توجه به رنگ، نژاد، ملیت و منزلت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و خانوادگی، در برابر قانون، مساوی باشند و این تساوی حقوق است که منافع تمام مردم را تأمین می کند و به نفع همه ازجمله دولت و حکومت است.
بنابراین می توان گفت: نخستین شرط زندگی سالم اجتماعی، استقرار امنیت در جامعه است. جامعه ای که در آن، امنیت وجود نداشته باشد، و مردم ،مالک جان، مال، ناموس، عرض و آبروی خود نباشند و از نظر شغلی، اداری، قضایی، اقتصادی و سیاسی احساس امنیت نداشته و از آرامش لازم برخوردا رنباشند، آن جامعه، جامعه مرده خواهد بود؛ چراکه در چنین جامعه بی نشاط و محیط ناامن و خفقان زا، نه تنها تلاش و فعالیت درجهت رشد، توسعه و بالندگی جامعه، صورت نخواهد گرفت، بلکه نیروها و استعدادها در نطفه، خفه خواهند شد؛ زیرا وقتی شرائط اجتماعی، ناامن باشد، تجار و ثروتمندان در حوزه اقتصاد، از سرمایه گذاری خودداری خواهند کرد و در مسایل علمی و فرهنگی، اهل قلم و اندیشه، فعالیت لازم را انجام نخواهند داد و در اظهارنظر و عقیده، مدام راه کتمان و تقیه را درپیش خواهند گرفت و تضارب افکار، آرا و اندیشه ها دیگر معنایی نخواهد داشت.
در چنین فضای آلوده و مسمومی، انسان های بی هویت، متملق و چاپلوس، صحنه گردان جامعه شده و با نفاق ودورویی، ارزش های مادی و معنوی مردم را بازیچه امیال و خواسته های خود قرار خواهند داد.
در تثبیت امنیت اجتماعی، عنصر عدالت و آزادی، نقش محوری دارد؛ زیرا اگر در جامعه عدالت اجتماعی وجود داشته و ثروت ها و امکانات ملی به صورت عادلانه توزیع شود و همگان از آن بهره مند گردند، بخشی اعظم از مشکلات، مرتفع خواهد شد و نارضایتی ها ازبین خواهد رفت؛ ولی درصورتی که بی عدالتی حاکم شده و در توزیع امکانات عمومی، تبعیض و بی عدالتی وجود داشته باشد، زمینه های شورش و ناامنی فراهم خواهد شد؛ زیرا تبعیض و بی عدالتی در امور اجتماعی تا مدتی ممکن است تحمل شود؛ ولی در درازمدت با تراکم بغض ها، موجب انفجار کینه ها و شورش اجتماعی شده، امنیت جامعه را مختل خواهد ساخت.
آزادی و امنیت نیز ارتباط تنگاتنگی دارند اگر آزادی های مشروع انسان ها تأمین نگردد و ازطریق مراجع قانونی به درستی پاسخ داده نشده و مردم اقناع نشوند، امکان دارد مردم نارضایتی خود را در قالب هایی چون تظاهرات، اغتشاش، طغیان و... آشکار سازند و امنیت و آرامش جامعه را برهم زنند.
● عوامل ناامنی
خشونت و ناامنی، علل و عوامل مختلفی دارند. از یک زاویه، عوامل ناامنی را به دو دسته می توان تقسیم و دسته بندی نمود:
۱) عوامل داخلی
اختلافات، نزاع ها و جنگ های داخلی بین احزاب سیاسی، اقوام، مذاهب و شورش های مردمی علیه دولت و حکومت از مواردی است که امنیت و آرامش را برهم زده و خشونت و ناامنی را به همراه دارد که خود معلول علل و عواملی چون تعدی و تجاوز، تبعیض و بی عدالتی، ترور و تهدید و... خواهد بود.
امام علی(ع) می فرماید: «از ظلم و ستمگری دست بردارید و مرتکب آن نشوید؛ چراکه ظلم و حق کشی، روزگارتان را تلخ خواهد کرد.»۱۶ درجای دیگر می فرماید: «ظلم و ستمگری، گام ها را می لغزاند، نعمت ها را از بین می برد و امت ها و جوامع را نابود می کند.»۱۷
امام علی(ع) هنگامی که زیاد ابن ابیه را به عنوان جانشین ابن عباس در بلاد فارس تعیین می نماید، با صراحت تمام، ظلم و بی عدالتی را باعث نارضایتی مردم، شورش، هرج و مرج و جنگ و خون ریزی معرفی می کند و می فرماید: «عدالت را به کار بند و از ظلم، ستمگری و بی عدالتی دوری کن؛ چراکه ستم و تجاوز، جلای وطن را برای مردم پدید می آورد و بی عدالتی، مردم را به طرف اسلحه و برخورد می کشاند.»۱۸
اگر در متون دینی این همه درباره عدالت، برابری و مساوات و دوری از ظلم، ستمگری، تبعیض، بی عدالتی صحبت شده است، برای این است که ظلم و ستمگری، آثار شومی از جمله جنگ، ناامنی، کینه و دشمنی را به دنبال دارد و باعث محرومیت جوامع انسانی از نعمت ارزشمند آرامش روحی و امنیت فردی و اجتماعی می شود.
۲) عوامل خارجی
بخش اعظمی از ناامنی ها به خصوص در کشورهای اسلامی معلول دخالت کشورهای خارجی است که به دو صورت محقق می شود:
الف) دخالت مستقیم:
چنان که در شرایط فعلی، نیروهای غربی با استفاده از ابزار بین المللی که در اختیار دارند، به صورت عریان و مستقیم، سرزمین افغانستان و عراق را به بهانه خلع سلاح و مبارزه با تروریزم و ایجاد صلح و ثبات، اشغال کرده اند و در عمل نه تنها تروریزم از بین نرفته و صلح و امنیت ایجاد نشده است، بلکه برعکس، ترور و ناامنی، بیشتر شده است و هر روز که سپری می شود، اوضاع پیچیده تر و بدتر شده و دامنه ناامنی، وسیع تر و گسترده تر می گردد.
ب) دخالت غیرمستقیم:
در دخالت غیرمستقیم، کشورهای استعماری از نیروی انتظامی استفاده نکرده، بلکه با بهره گیری از مهره ها و نیروهای مزدور داخلی، امنیت و آرامش کشوری را برهم زده، اغتشاش و ناامنی را دامن می زنند تا به اهداف شوم خود دسترسی پیدا کنند. نمونه آشکار آن را در کشور بحران زده لبنان می توان مشاهده نمود. غربی ها، لبنان امن، مستقل و قدرتمند را به ضرر منافع خود می دانند؛ لبنانی که چون سد آهنین در برابر ارتش جنایت کار اسرائیل ایستادگی و مقاومت نموده، در شرایط فعلی مثل یک استخوان در گلوی اسرائیل و حامیان غربی آن گیر کرده است؛ لذا با دخالت در امور داخلی آن کشور، درصدد هستند تا ناامنی را دامن زده و از این طریق بتوانند به اهدافشان دسترسی پیدا کنند.
قرآن کریم، جو رعب، وحشت و احساس ناامنی در بین مسلمانان، ناشی از هجوم و تجاوز کفار و مشرکان را این گونه بیان داشته است: «اذ جاءوکم من فوقکم و من اسفل منکم و اذ زاغت الابصر و بلغت القلوب الحناجر و تظنون بالله الظنونا۱۹؛ ]به خاطر بیاورید[ زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین ]شهر[ بر شما وارد شدند ]و مدینه را محاصره کردند[ و زمانی را که چشم ها از شدت وحشت خیره شده و جان ها به لب رسیده بود و گمان های گوناگون بدی به خدا می بردید.»
● مفهوم انسجام
انسجام در لغت به معنای روشن شدن، منظم شدن، جور شدن۲۰ و یک پارچگی آمده است. درواقع هماهنگی و همبستگی بین اجزای تشکیل دهنده یک مجموعه را انسجام گویند. و هدف از انسجام اسلامی که براساس فرمایش و ابتکار مقام رهبری حضرت آیت الله خامنه ای اسم و عنوان برای سال ۱۳۸۶ تعیین شده است، انسجام، هماهنگی و همبستگی مسلمانان و کشورهای اسلامی است تا در سایه ای آن بتوانند در برابر تهاجم وسیع و گسترده جهان کفر و استکبار، مقاومت و ایستادگی نموده و از ارزش های دینی و مکتبی خود حفظ و حراست به عمل آورند.
● رابطه امنیت و انسجام اسلامی
بخش اعظم از مشکلات و ناامنی هایی که جهان اسلام با آن مواجه است، چه در بعد داخلی و چه در عرصه ها و حوزه های بین المللی آن، ارتباط تنگاتنگی با اختلاف و پراکندگی که کشورهای اسلامی گرفتار آن هستند، داشته و دارد. جهان اسلام با آن همه امکانات مادی و معنوی که در اختیار دارند، اگر اختلافات و نزاع ها را کنار گذاشته و با انسجام و همبستگی درصدد رفع مشکلات و نارسایی هایی موجود برآیند، بدون تردید در کوتاه ترین زمان ممکن می توانند مشکلات را حل و فصل نمایند و صلح و ثبات را در بین کشورهای اسلامی برقرار سازند.
در عرصه جهانی نیز اگر جهان اسلام، یک دست و یک صدا بوده و در برابر تهاجمات سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی دشمنان اسلام و مسلمانان، موضع واحدی داشته باشند و با انسجام و هماهنگی از ارزش های دینی و مکتبی خود دفاع و حمایت کنند، یقینا دشمنان را میخ کوب نموده و سر جایشان خواهد نشاند.
دنیای غرب و مزدوران منطقه ای آنان اگر این همه جرأت و جسارت پیدا کرده اند که بدون ترس و نگرانی به سرزمین های اسلامی مستقیم و غیرمستقیم، تجاوز نموده و لشکرکشی نمایند، به خاطر ضعف و سستی جهان اسلام است که خود معلول تفرقه و نفاق می باشد.
خدای سبحان، انسجام و همبستگی اسلامی را به عنوان نعمت خدادادی یاد کرده و بر مسلمانان، منت می گذارد و می فرماید که شما قبلا دشمنان خونین یکدیگر بودید، ولی در سایه توحید و یکتاپرستی و اطاعت از دستورات پیامبر، انس و الفت پیدا کرده و با یکدیگر برادر شدید و در سایه اخوت، برادری و انسجام و همبستگی دینی به قدرت نیرومندی تبدیل شدید؛ قدرتی که اگر ارزش آن را درک کرده و از آن پاسداری صورت گیرد، شکستی در پی نخواهد داشت؛ «واعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا و کنتم علی شفا حفره من النار فانقذکم منها کذلک یبین الله لکم آیاته لعلکم تهتدون.»۲۱
در آیه ای دیگر می فرماید: «و أطیعوا الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم و اصبروا انّ الله مع الصابرین؛ ۲۲ و ]فرمان[ خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و نزاع ]و کشمکش[ نکنید تا سست نشوید و قدرت ]و شوکت[ شما از میان نرود و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است.»
در شرایط فعلی نیز اگر ضعف و سستی دامنگیر جهان اسلام شده و دشمنان اسلام، جرأت و جسارت خودنمایی پیدا نموده و قلمرو امت اسلامی را با دخالت و تجاوز آشکار و پنهان خود، ناامن نموده اند، به خاطر اختلافاتی است که مسلمانان گرفتار آن شده اند. اگر امت اسلامی، انسجام و همبستگی داشته در برابر دشمنان آن گونه که قرآن می فرماید: «ان الله یحبّ الذین یقاتلون فی سبیله صفاً کأنّهم بنیان مرصوص؛۲۳ خداوند کسانی را دوست می دارد که همچون بنایی آهنین در راه او پیکار می کنند.» بنیان مرصوص تشکیل داده و در برابر متجاوزان، ایستادگی و مقاومت کنند، بدون شک وضعیت تغییر خواهد نمود.
خدای سبحان برای تقویت بنیه دفاعی مسلمانان و ایجاد انسجام و همبستگی آنان در جهت مقابله با تهدید دشمنان به آنان می آموزد: «محمد رسول الله و الذین معه أشدّاء علی الکفار رحماء بینهم؛۲۴ محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند، در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربان اند.» پس داشتن موضع واحد در برابر دشمنان و انس و الفت و مهربانی در بین خود از آثار و علایم انسجام و همبستگی است.
از مجموع آیات یاد شده می توان استفاده نمود که امت اسلامی وظیفه دارند نسبت به تهدید دشمنان، آمادگی لازم را حفظ نموده تحرکات دشمنان را زیرنظر داشته باشند و با انسجام و همبستگی اسلامی، سد محکم و نفوذ ناپذیری در برابر دشمنان ایجاد نموده و از ارزش های دینی و ملی خویش دفاع و حراست به عمل آورند و در نتیجه امنیت و آرامش را برای امت اسلامی به ارمغان آورند.
در دنیای پیچیده امروز، استفاده از توانایی دیگران و استعمار و استثمار آنان، به صورت سازمان یافته و در سطح بین المللی انجام می گیرد. نجات از قید و بند و ناامنی هایی که در دنیای امروز، استعمارگران در برابر مسلمانان ایجاد کرده اند، جز در سایه انسجام و همبستگی ملت های مظلوم و مستضعف، امکان پذیر نخواهند بود؛ لذا انسجام و هبستگی برای نجات و رهایی دنیای اسلام از قید و بندها در شرایط فعلی به عنوان یک وظیفه و تکلیف الهی و اسلامی و ضرورت اجتناب ناپذیر اجتماعی مطرح می گردد.
نظام های حاکم بر کشورهای اسلامی اکثراً دست نشانده و وابسته هستند؛ حتی برخی از دولت های اسلامی، حفظ موجودیت خود را مدیون کمک ها و حمایت کشورهای بیگانه می دانند؛ غافل از اینکه: «الذین یتّخذون الکافرین أولیاء من دون المؤمنین أ یبتغون عندهم العزّه فانّ العزّه للّه؛۲۵ کسانی که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود برمی گزینند آیا می خواهند از آنان کسب عزت و آبرو کنند با اینکه همه عزت ها مخصوص خداوند است؟»
در شرایط فعلی، مسلمانان یک چهارم جمعیت جهان را تشکیل می دهند و ازنظر اقتصادی نیز بر منابع عظیم و سرشار نفت و گاز و... مسلط هستند و ازنظر تاریخ، فرهنگ و تمدن نیز سابقه درخشانی دارند. اگر در پرتو دستورات قرآن و احکام الهی، توفیق انسجام و همبستگی اسلامی را به دست آوردند، می توانند عزت و افتخار گذشته را اعاده نموده، آن را به دست آورند.
بدون تردید، جهان کفر و الحاد، در طول تاریخ، برای نابودی و ضربه زدن به مکتب اسلام، تلاش های فراوانی انجام داده اند. در شرایط فعلی نیز مناطق مختلفی از سرزمین های اسلامی را زیر سلطه خود دارند و برای توسعه و گسترش سرزمین های زیر سلطه خود با یکدیگر مسابقه گذاشته اند. در این حال، عده ای از مسلمانان نظاره می کنند و عده دیگری با اختلاف و عدم انسجام و همبستگی و نداشتن حامی و پشتیبان، کاری از دستشان ساخته نیست.جهان اسلام با تمام امتیازات مادی و معنوی که دارد، در شرائط فعلی در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و.... به کشورهای بیگانه وابسته است و هر روز که سپری می شود، به خاطر فقدان انسجام و همبستگی و عدم تلاش و فعالیت مسلمانان، حلقه های وابستگی بیشتر و فاصله جهان اسلام با کشورهای صنعتی عمیق تر می شود. مسلمانان به جای هماهنگی و انسجام و تلاش و فعالیت برای کسب مهارت های لازم در عرصه های مختلف به رقابت واردات محصول کشورهای صنعتی مشغول هستند و با دست خود زمینه های سلطه بیگانگان را فراهم می سازند؛ درحالی که خدای سبحان می فرماید: «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا ۲۶؛ خداوند هیچ راه سلطه برای کافران نسبت به مؤمنان، قرار نداده است.» و در جای دیگر، امت اسلامی را این گونه توصیه می نمایند: «یا أیّها الذین آمنوا لاتتّخذوا الذین اتّخذوا دینکم هزوا و لعبا من الذین أوتوا الکتاب من قبلکم۲۷؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! افرادی که آیین شما را به باد استهزا و بازی می گیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه گاه خود، انتخاب نکنید و از خدا بترسید اگر ایمان دارید.»
مسلمانان برای نجات و رهایی از وضعیت اسفبار فعلی و به دست آوردن استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی... و ایجاد امنیت و آرامش در حوزه های مختلف زندگی چاره ای ندارند، جز اینکه با تلاش های صادقانه، زمینه های اختلاف و تفرقه را از بین برده و انسجام و همبستگی شان را به دست آورند و با توکل، اعتماد به نفس و تلاش و فعالیت شبانه روزی، حلقه های اسارت و وابستگی را نابود سازند و با به دست آوردن استقلال و آزادی، امنیت دنیای اسلام را تضمین کنند.
کم نبوده و نیستند کسانی که براساس پندار غلط، برای مصون ماندن از شکست احتمالی مسلمانان، در صدد ایجاد روابط دوستی با دشمنان اسلام بوده اند؛ ولی خدای سبحان این طرز تفکر بزدلانه را تخطئه نموده، می فرماید: «فان حزب الله هم الغالبون(۲۸)؛ اگر اهل ایمان اتحاد و همبستگی بر محور ولایت الهی داشته باشند، پیروز خواهند شد.»
حزب به معنی جماعتی است که در آن یک نوع تشکل و فشردگی وجود دارد. بنابراین اگر مسلمانان براساس اصل اخوت و برادری، انسجام و همبستگی شان را به دست آورند و با وحدت کلمه در برابر مشکلات و توطئه ها، ایستادگی و مقاومت کنند، یقینا موفق و پیروز خواهند شد و وضعیت اسفبار حاکم بر دنیای اسلام، تغییر خواهد کرد.
● نتیجه
از مجموع مطالب یادشده به خوبی می توان به این نتیجه رسید که اگر انسجام و همبستگی بین کشورهای اسلامی محقق شود، بخش اعظم از مشکلاتی که در حوزه های امنیتی وجود دارد، مرتفع خواهد شد. خدای سبحان برای ایجاد صلح، ثبات و امنیت در بخش داخلی، راهکار ارائه نموده، می فرماید: «و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما فان بغت احداهما علی الأخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفیء الی أمر الله فان فاءت فأصلحوا بینهما بالعدل(۲۹)؛ و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم جنگ و نزاع کنند، آنان را آشتی دهید و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز، پیکار کنید تا به فرمان خدا باز گردد و هرگاه بازگشت ]و زمینه صلح فراهم شد[ در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید.»
همان گونه که از آیه شریفه پیدا است، خداوند برای جلوگیری از ظلم، بی عدالتی و جنگ و خون ریزی و ایجاد صلح و برقراری امنیت و آرامش در جامعه اسلامی و انسانی، مسلمانان را مکلف نموده است تا با افرادی که به نوعی امنیت و آرامش مردم را برهم می زنند، شدیدا مقابله نمایند و اگر خون کسی در این بین ریخته شود، مسئولیتش متوجه خود او خواهد بود.
و در حوزه بیرونی نیز خدای سبحان، مسلمانان را به آمادگی برای مقابله با تهدیدات دشمنان فرا می خواند و می گوید: «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم(۳۰)؛ در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از نیرو، آماده سازید ]و نیز[ اسب های ورزیده، ]برای میدان نبرد[ تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید.» و در جای دیگر می فرماید: «و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله(۳۱)؛ و با آنها پیکار کنید تا فتنه باقی نماند و دین مخصوص خدا گردد.» یکی از مصادیق فتنه، اغتشاش و ناامنی است که از سوی کفار و دشمنان اسلام ممکن است دامن زده شود. با انسجام و همبستگی بهتر و بیشتر می توان در حوزه های داخلی، صلح و آشتی برقرار نمود و در عرصه های جهانی و بین المللی نیز در برابر تهدیدات ایستادگی و مقاومت کرد.
محمد آصف عطایی
پی نوشت ها در سرویس معارف موجود است.
(مرکز فرهنگ و معارف اسلامی)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست