دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
«حال و هوا»ی جنگ در شعر جنگ
● یک: شیوههای الهامبخش برای شاعران جنگ
بعضی کتابها وقتی به چاپهای دوباره می رسند با خود نه تکرار جلوهای قدیمی که جلوهای نو را به همراه دارند. «گزیده شعر جنگ و دفاع مقدس» که انتخاب و شرح زندهیاد سیدحسن حسینی را با خود دارد از این نوع کتابهاست. این کتاب به معنای دقیق کلمه «نقد» نیست؛ نوعی رویکرد است که خاص حسینی است با آن نثر دو پهلو و اغلب طناز که در مرز ذم و مدح، در پیچ و تاب است. این کتاب البته به ما، تا اندازهای، آن دورنمای لازم برای رسیدن به چشماندازی کمابیش منصفانه را [نسبت به شعر دوران جنگ هشت ساله] میدهد و میتوان به گزارههای آن استناد کرد؛ چه از لحاظ وجه تاریخی شکلگیری شعرها و چه از منظر «به کشف رسیدن» وجوه شهودی آنها.
«این بوی ناب وصال است، یا عطر گلهای سیب است
این نفخه آشنایی، بوی کدامین غریب است؟
امشب از این کوی بنبست، با پای سر میتوان رست
روشن، چراغ دل و دست، با نور «امن یجیب» است
در سوگ گلهای پرپر، گفتی و بسیار گفتیم
امروز میبینیم اما، مضمون گلها غریب است
در مسجد سیه چندی ست، تا صبحدم نوحهخوانی ست
بر منبر گونه شبها، این گونه اشکم خطیب است
«از سنگهای بیابان، خاموش بودن عجیب است
از ما که هم کیش موجیم، این گونه ماندن عجیب است»
خشکید جوی ترانه، بیگریههای شبانه
این نغمه عاشقانه، سوزدلی بیشکیب است
با اشتیاق زیارت، یاران همدل گذشتند
انگار تنها دل من، از عاشقی بینصیب است»
رویکرد حسینی به این غزل علیرضا قزوه که دو سالی پیش از اتمام جنگ سروده و به چاپ رسیده حاوی نگاهی از نوع دیگر است. یادم هست آن موقع که این غزل به چاپ رسید خود قزوه میگفت که به خاطر بوی سیبی که از مرقد سید و شهید کربلا به مشام میرسد آن را سروده و شاید به همین دلیل، از آنجا که «کربلا» در جنگ هشت ساله، نه فقط مقصدی آئینی که نقطه اتمام جنگ تلقی میشد، نشانههای زبانی و بیانی مختلف مربوط به این حوزه، در این غزل به اجماع رسیدهاند. نگاه حسینی به این شعر اما از این «حدود» میگذرد و تکمیلی و تمام کننده میشود از منظری دیگر: «غزل بوی سیب با آنکه در زمان جنگ سروده شده، اما به نظر من متعلق به ادبیات دوره دفاع مقدس است: توجه به پدیدههای زشت جنگ و زیباییسازی از دستمایههای زشت. جایی خواندم که محمود درویش شاعر نامدار فلسطینی گفته بود: «خسته شدم از بس از زشتیها، زیبایی شعر ساختم» حافظهام میگوید که از شاعر این شعر شنیدهام که میگفت بعضی از بمبهای شیمیایی، رایحه میوه داشت مثل رایحه سیب، زردآلود و نظایر اینها. براین اساس، غزل قزوه را یک غزل شیمیایی میدانم. این یکی را هم در کنار موشک، در بایگانی ابزار و شیوههای ویرانگر اما الهامبخش به شاعران و نویسندگان جای دهید.»
● دو: نقدی اجتماعی نه ادبی
چشماندازی که حسینی برای این کتاب برگزیده، چشماندازی منتقدانه ـ از منظر ادبی ـ نیست بلکه بیشتر نقد را با رویکردی اجتماعی ـ فردی ـ تخاطبی [مخاطب عام] در نظر گرفته و به کار بسته است. نباید تحت تأثیر برخی استنادها یا تلمیحات ادبی او در این کتاب قرار گرفت و گزیده حاضر را در چارچوب نگرههای ادبی به قضاوت نشست. حسینی «نظر» داده و این «نظر» را به عنوان شاعری ارائه داده که در جریان زایش و ارائه اکثر این آثار بوده. از این منظر این کتاب «منحصر به فرد» است در نوع خود و حاوی اطلاعات متنی و فرامتنی جالب توجهی است که کار منتقدان را در بازنگری «شعر جنگ» آسان میسازد.
«موجیم و وصل ما، از خود بریدن است
ساحل بهانهای است، رفتن رسیدن است
تا شعله در سریم، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما، در خود چکیدن است
ما مرغ بی پریم، از فوج دیگریم
پرواز بال ما، در خون تپیدن است
پرمیکشیم و بال، بر پرده خیال
اعجاز ذوق ما، در پر کشیدن است
ما هیچ نیستیم، جز سایهای زخویش
آئین آینه، خود را ندیدن است
گفتی مرا بخوان، خواندیم و خامشی
پاسخ همین تو را، تنها شنیدن است
بیدرد و بیغم است، چیدن رسیده را
خامیم و درد ما، از کال چیدن است.»
حسینی در مواجهه با این غزل «امین پور»، آن نگاه شخصی یاد شده را پیچیده در تلمیحات ادبی به مخاطب ارزانی میکند تا «یادداشت بودن» پاراگرافهای خود را تا حدی پنهان کند. واقعیت این است که توضیحات حسینی، چیزی غیر از پاراگرافهای کوتاه و بلندی نیست که شعرها را همراهی میکنند. آیا این، عیب است یا حسن؟ بستگی دارد البته به مقصدی که هر کتاب برای مخاطب مشخص میکند و در اینجا، این مقصد، راه دور و درازی نیست! بخشی از پاراگراف حسینی را درباره این غزل امین پور بخوانیم: «قیصر عزیز ـ در مقایسه با خودش ـ شاید شعر متوسط و معمولی داشته باشد اما میتوان ادعا کرد که پرونده شعری او از «شعر بد» خالی است. زاویه دید این غزل به اصطلاح داستانسرایان «من راوی» است یعنی زاویه گویش به یک «من جمعی» تعلق دارد. از شهیدان آغاز میشود و به از راه ماندگان ختم میگردد؛ این زاویه نگاه متغیر.» خب، از هر چه بگذریم این گزینه حسینی، خلاف اکثر گزینههای شعر جنگ، دارای «حال و هوا»ست و این یکی دیگر، نه ربطی به نقد ادبی دارد نه نقد اجتماعی؛ حاصل روحیات حسینی است همان گونه که میشناختیم او را. خداش بیامرزد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست