یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
کیومرث
کیومرث یا گیومرث در فارسی، گیومرت یا گیومرد در پهلوی، گَیومَرَتَن در اوستایی نام نخستین نمونه انسان در جهانشناسی اساطیری مَزدَیَسنیان و نخستین شاه در شاهنامه است.گیومرث در زبان اوستایی از دو جز گَیو (به معنی زندگانی) و مَرَتَن (به معنی میرنده یا فناپذیر) تشکیل یافته است.
● کیومرث در اوستا
ظاهراً در یکی از نسکهای مفقود اوستا(ی ساسانی) به نام «چهرداد» سرگذشت کیومرث به تفصیل آمده بود. خوشبختانه خلاصهٔ این نسک در کتاب پهلوی دینکرد آمده است. گیومرث در اوستا با صفت «نخستاندیش» آمده است زیرا نخستین کس است که پیام اهورامزدا را دریافت کرد.
گیومرث در متون فارسی میانه
در متون پهلوی آمده است که هرمزد کیومرث را در گاهنبار ششم (ششمین و آخرین دورهٔ آفرینش) آفرید و این آفرینش هفتاد روز به طول انجامید. بلندای کیومرث شش نای، و درازا و پهنای او به یک اندازه بود. کیومرث به مدت سههزارسال پس از خلقت بیحرکت بود و وظایف دینی انجام نمیداد ولی به آن میاندیشید. تا اینکه اهریمن به همراهی دیوان بر جهان تاخت از آن پس کیومرث فناپذیر شد و پس از آن تازش به مدت سیسال بزیست. چون کیومرث مرد بر سمت چپ افتاد و نطفهٔ او بر زمین ریخت. ایزد نریوسنگ نگهبانی دوسوم آن و سپندارمذ نگهداری یکسوم آن را بر عهده گرفت. از نطفهٔ کیومرث نخستین جفت مردمان به صورت دو شاخه ریواس روییدند. نام این جفت به صورتهای مختلف آمده است: «مشی و مشیانه»، «مشیگ و مشیانگ»، «مرد و مردانه» و .... تمام مردم از فرزندان مشیگ و مشیانگ هستند.
شادروان مهرداد بهار (پژ ص ۴۹) اظهار داشتهاست که اسطورهٔ کیومرث اسطورهای جدیدتر است و به پس از کشف فلزات بازمیگردد و در اسطورهٔ کهنتر (مربوط به اقوام هندوایرانی) جم و خواهرش نخستین زوج مردمان بشمار میآمدند.
هرچند در متون پهلوی تکیه بر نخستینانسانبودن گیومرث است ولی اشاره به پادشاهی او نیز شده است. برای نمونه در دینکرد به او لقب «گرشاه»[۱]* به معنی شاه کوهستان داده شده است.
گیومرث در شاهنامه
گیومرث در شاهنامه نخستین پادشاه دانسته شدهاست که سی سال شهریاری جهان را بر عهده داشت. در شاهنامه نیز مانند متون پهلوی به کوهنشینی کیومرث اشاره شده است:
که چون نو شد او بر جهان کدخدای نخستین به کوهاندرون ساخت جای
به علاوه او کسیاست که پلنگینه (به معنی کلیتر پوست جانوران) بر تن میکند و کشاورزی هم در زمان شهریاری او آغاز میشود:
سر بخت و تختش برآمد به کوه پلنگینه پوشید خود با گروه
...
ازو اندر آمد همی پرورش که پوشیدنی نو بُد و نو خورش
از بعد از شاهنامه دیگر چندان نامی از کیومرث در ادبیات فارسی نمیبینیم. کیومرث هرگز به شهرت شهریاران بزرگ بعدی چون جمشید و فریدون نرسید.
در شاهنامه کیومرث فرزندی دارد سیامک نام، که به دست فرزند اهریمن (در زمان حیات کیومرث) کشته میشود.
پانویس
از آنجا که املای «گر» و «گِل» در رسمالخط پهلوی یکسان است لقب کیومرث به صورت «گِلشاه» نیز آمده است. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه لقب کیومرث را به صورت «ملک الجبل» (=کوهشاه) میآورد اما اشاره میکند که بعضی آن را «ملکالطین» (=گِلشاه) میدانند.(نک به صفا ص ۴۰۷)
فهرست منابع و مآخذ
بهار، مهرداد. پژوهشی در اساطیر ایران
دوستخواه، جلیل. اوستا: کهنترین سرودهای ایرانیان (گزارش و پژوهش از جلیل دوستخواه)
صفا، ذبیحالله. حماسهسرایی در ایران
فردوسی. شاهنامه به تصحیح مصطفی جیحونی.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست