جمعه, ۲۳ شهریور, ۱۴۰۳ / 13 September, 2024
جایگاه روزنامه نگار در جوامع آزاد و غیرآزاد
درازای تاریخ هیچ حکومتی حتی از دموکراتترین گونههای آن نبوده است که توانسته باشد رابطه کاملا مسالمتآمیزی با جماعت روزنامهنگار، بویژه از گونه مستقل آن را آزموده باشد.
روزنامه و روزنامهنگار دریک جامعه آزاد ومردم سالار، پدید آورنده رکن چهارم دموکراسی به شمار میآیند؛ بنابراین درحکومتهایی که دموکراسی را درتضاد با دیسپوتیسم یا نظام بسته خویش مییابند، به روزنامهنگاران همواره به دیده مزاحمان ودشمنان اصحاب قدرت نگریسته میشود. طبیعی است که در یک فضای بسته، بیشترین اصطحکاک، تضاد وبدبینی میان روزنامهنگاران واریکه نشینان پدید میآید واین تضاد وبدبینی تا بدان جا پیش میرود که از سوی هیئت حاکمه آن جامعه نسبت به گروه روزنامهنگاران، گونه ای پارانویای سیاسی غیرقابل درمان شکل میگیرد. در این گونه جوامع به روزنامهنگار، به چشم یک مزاحم بیگانه نگریسته میشود. روزنامهنگار حتی اگرهم براستی رهیافتهای مصلحت اندیشانه خویش را برای نجات جامعه از بنبستهای فرارو ارائه دهد، اما باز هم به او به دیده مزدور، مزاحم ودر خوش بینانه ترین حالت به دیده بی سواد و نا آگاه نگریسته میشود.
پس جای شگفتی نیست که در جوامع غیر آزاد، روزنامهنگاران که روح نگرانیهای شان درکالبد نوشتههایشان تجلی مییابد تا این نوشتارها همانند فریادی بیصدا اریکه نشینان را به خود آورد، همواره باگوشهای ناشنوا و نگاههای نامهربان روبرو میگردند. دربسیاری از این دست جوامع روزنامهنگاری نه تنها حرفه درآمد زایی به شمار نمیآید، بلکه روزنامهنگار بابت ارائه راهکارها و رهیافتهایش گاه سرزنش و حتی مجازات هم میشود؛ از اینرو میتوان گفت که درجوامع بسته وغیر آزاد به روزنامهنگاری به عنوان یک شغل وپیشه نگریسته نمیشود؛ در این گونه جوامع روزنامهنگاری کاری است که تنها به انگیزه عشق وخدمت به مردم انجام میپذیرد و دیگر هیچ! بویژه چنین شور وعشقی درباره روزنامهنگارانی که انگیزههای جناحی وگروهی را درکار خود لحاظ نمیکنند، نمود بیشتری مییابد.
دریک جامعه آزاد ومردم سالار اما به روزنامهنگاران نه تنها به دیده مزاحم نمینگرند، بلکه آفرینشهای فکری و اندیشههای خلاق روزنامهنگاران میتواند خوراک فکری وسرچشمه اصلی بسیاری ازرهیافتهای سیاسی واجتماعی را پدید آورد.
سیاست مداران یک جامعه بسته شاید کسر شان خویش بدانند که رهیافتها وراهکارهای ارائه شده توسط یک روزنامهنگار را که چه بسا با راستیها وحقایق روز همخوان باشد در سیاستهای خرد وکلان مجموعه مدیریتی خویش به کار گیرند؛ اما دریک جامعه آزاد وپویا حتی یک نوشتار کوتاه ولو در یک روزنامه کم تیراژ میتواند به منبعی از آگاهی نزد اصحاب سیاست بدل شود، آنچنان که گاه برسرنوشت جامعه و تک تک افراد آن اثرات خود را نمودار سازد.
اهمیت روزنامه وروزنامهنگار دردهکده اطلاعاتی امروز به اندازهای است که دربسیاری از جوامع آزاد، سرویسهای واسطهای پدید آمدهاند که کار آنها تنها خواندن مقالات روزنامهها ودقت در نکات سازنده آنها و ارائه این نکات در قالب راهکار ورهیافت به ردههای اجرایی بدنه قدرت است.
حتی دربرخی ازاین سرویسها هزاران نسخه روزنامه و مجله به همراه مقالات آنها از سراسر جهان گردآوری و توسط صدها مترجم ترجمه میشوند تا نکات سودمندی که نویسندگان آنها به آنها اشاره کرده اند، جهت ارائه به سیاست مداران ودولتمردان کشور مورد نظر طبقه بندی شوند واین نشان از نقش اثرگذار روزنامهنگار و نوشتاری که از اندیشه او برون میتراود نزد اهل خرد دارد؛ درصورتی که دریک جامعه غیرآزاد وبسته، درست عکس این موضوع نگریسته میشود؛ یعنی گروهی به استخدام اصحاب قدرت درمیآیند تا در مقالات ونوشتارهای مطبوعات به جای نکات سازنده، به دنبال نقاط ضعف ونکات حساسی بگردند که با منافع اریکه نشینان در تضاد آشکار باشد؛ پرپیداست که چنین کاووشی نه برای تشویق روزنامهنگار، بلکه درراستای سرزنش وتوبیخ او صورت میپذیرد.
در یک جامعه آزاد ومردم سالار، روزنامهنگار را به دیده مزدور نمینگرند. درچنین جامعهای روزنامهنگار بابت خلق اندیشههایش وارائه رهیافتهایش جهت بهسازی امور جامعهای که خود عضوی از آن است، مزد خویش را درقالب تشویق، ترغیب وگاه حق طبع از مردم ودولت خویش دریافت میدارد.
عنوان مزدور قلم بدست شاید بدترین جفا وناسزایی باشد که یک روزنامهنگار را میتوان بدان مورد ستم قرارداد.
بی گمان روزنامهنگاری که برای آفرینش و ویرایش یک مطلب هرچند کوتاه اما آگاهی بخش و به هنگام، ساعتها وحتی روزها ازوقت خویش را بدون هیچ گونه چشم داشت مادی هزینه میکند وگاه برای تامین هزینه معاش زندگی خویش درمیماند را نمیتوان به دیده یک مزدور نگریست.
انگیزه ومحرک اصلی یک روزنامهنگار چه دریک جامعه آزاد وچه دریک جامعه غیرآزاد، همانا عشق به اصلاح وارائه راهکار به سود مردم خویش است.
بی تردید نوشتاری که به طمع جاه ومال از خامه برون تراود، هرگز دراندیشه هشیار جامعه جایگاهی نیافته و ماندگار نخواهد شد و این نکته ای است که توجه به آن هم ازسوی اریکه نشینان و هم ازسوی روزنامهنگاران میتواند به بسیاری از تضادهای میان ایشان پایان بخشد.
نویسنده : حسین ثابتی عبدلیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست