شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا

چطور می توان به بازارهای فیلم خاورمیانه رخنه کرد


چطور می توان به بازارهای فیلم خاورمیانه رخنه کرد

نگاهی به گزاره های موجود در عرصه موفقیت های برون مرزی سینمای ایران

● این که سینمای ایران بخواهد منطقه‌ای بشود، لازمه‌اش چیست؟

مسلماً پیمودن چنین مسیری آنقدرها هم که در ابتدای امر به نظر می‌رسد، آسان نیست. منطقه‌ای شدن یک سینما، لازمه‌اش هم کمیت است و هم کیفیت و هم توجه به بازارهای متنوع سینمایی پیش‌رو.

باید بدانیم که رقبای ما در منطقه خاورمیانه، چه نوع فیلم‌هایی را عرضه می‌کنند که بالقوه یا بالفعل می‌توانند ما را کنار بزنند یا لااقل سهم ما را از این بازار کم کنند. همچنین نیازمند دسته‌بندی موضوعی و ژانری هستیم و شناخت ریشه‌های اشتیاق یا کم اشتیاقی مردم یکی یا چند کشور منطقه نسبت به آثار خارجی عرضه شده در آن کشورها.

همه اینها نیازمند تشکیل یک «اتاق فکر» است که حاصل کارش البته بخشنامه‌ای نباشد بلکه تهیه‌کنندگان خود را ملزم ببینند تا از کارشناسی دست‌اندرکاران این «اتاق فکر»، در مراحل پیش از تولید، در حین تولید و پس از تولید، استفاده ببرند و به تبع، هزینه‌های این کارشناسی را هم تقبل کنند یعنی مخارج این «اتاق فکر» باری نباشد بر دوش «مداخل فرهنگی»! اما پیش از آن که به آن «اتاق فکر» مورد انتظار برسیم، عجالتاً توجه به چند نکته لازم است برای تهیه‌کنندگانی که با مخارج فعلی تولید فیلم در کشور و محدودیت سالن‌های نمایش داخلی، یا از سود کمی برخوردارند یا «یر به یر» رد می‌کنند یا حتی در کوتاه مدت ضرر! [البته حوزه «پخش خانگی»، در درازمدت، بخش قابل توجهی از ضرر کوتاه مدت‌شان را جبران می‌کند]:

۱) تهیه کننده‌ای که می‌خواهد فیلمش در منطقه بفروشد، باید بداند که هدفش کدام کشور یا کدام کشورهایی است که باید طالب نمایش فیلمش باشند. طبیعتاً در چنین عرصه‌ای، پیش از «قصه»، «ایده مرکزی»، مهمتر از همه چیز است و پس از آن، انتخاب «ژانر» و پس از آن خود قصه و پس از آن، شکل و شمایل فیلمنامه و پس از آن، ساختمندی فیلمنامه و در نهایت رسیدن به حوزه «اجرا» که شامل کارگردانی و بازی و حضور ستارگان و غیره می‌شود.

۲) ما واقعاً می‌دانیم که مثلاً در کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، مردم از چه ایده‌ها و ژانرهایی خوش‌شان می‌آید؟ به گمانم رجوع به متون انگلیسی در اینترنت و آمارهای رسمی و غیررسمی میزان فروش فیلم‌های خارجی در این کشورها و بعد هم انطباق این آمار، با اطلاعات سینمایی موجود درباره فیلم‌های پرفروش و کم فروش می‌تواند راهگشا باشد. یادمان باشد که این اطلاعات را باید با فصول پرفروش این کشورها انطباق دهیم نه کم فروش‌شان.

آنها هم مثل ما فصل یا فصل‌های پرفروش دارند فصل یا فصل‌های کم فروش دارند و «تناسب ژانری» برقرار است میان این فصل‌ها و فیلم‌های عرضه شده. پخش کنندگان بین‌المللی فیلم، هر یک کارشناسان زبده‌ای در این حوزه دارند که به شکل میدانی و البته «به روز»، نبض بازار دست‌شان است. شما به عنوان تهیه‌کننده، فعلاً چنین کارشناسانی دم دست‌تان نیست؛ نترسید! همان اطلاعات فوق‌الذکر و اندکی شانس می‌تواند شما را هم برنده این میدان کند!

۳) ملودرام، کمدی، کمدی‌های احساسی و فیلم‌های تاریخی با جلوه‌های ویژه قابل قبول، فعلاً بازار خاورمیانه را دراختیار خود دارند اما آنچه که باعث شده که مثلاً سینمای مصر بتواند رقیبی جدی برای بالیوود، هالیوود یا سینمای اروپا در منطقه باشد، فقط عامل «زبان» نیست بلکه توجه به ساخت فیلم‌های مرتبط با تاریخ اسلام است. این آثار، لزوماً جلوه‌های ویژه‌ای حتی در حد آثار «B» سینمای هنگ کنگ ندارند، اما سال‌ها ممارست در ساخت فیلم‌های تاریخی باعث شده که کارگردانان مصری، با همان شیوه‌های کلاسیک هم، گلیم‌شان را خوب از آب بیرون بکشند. توجه به ساخت آثار تاریخ اسلام، یکی از کلیدهای ورود موفق به بازار منطقه است.

۴) «ستاره»های ایرانی در صورتی می‌توانند عامل موفقیت یک فیلم در بازارهای خاورمیانه باشند که بتوانند با ستاره‌های مصری، هندی، هالیوودی یا اروپایی رقابت کنند؛ درواقع تهیه کننده ایرانی، یا باید روند ستاره‌سازی را در فیلم موردنظر از صفر آغاز کند یا اگر از «ستاره»های موجود استفاده می‌برد، آنها را در فیلمش «بازتعریف» کند تا در نخستین یا حتی چندمین مواجهه مخاطب برون مرزی با این ستارگان، آنان همچون بازیگران عادی که فاقد اقتدار بر چند و چون فروش گیشه‌اند، به نظر نیایند.به هر حال، [گفتم که!] ورود به چنین عرصه‌ای، آنقدرها هم که به نظر می‌رسد، آسان نیست!

● اول باید هزینه کرد!

برای موفقیت در بازارهای برون مرزی، اختصاصاً بازارهای خاورمیانه، یک فیلم باید از «ایده مرکزی» قابل رقابت با «ایده مرکزی» آثار اروپایی، بالیوودی، هالیوودی و مصری برخوردار باشد.به زبان ساده‌تر، گرته برداری‌های غیرخلاقانه‌ای که گاه در داخل کشور جواب می‌گیرد و به موفقیت در گیشه منجر می‌شود، در خارج از مرزها جواب نمی‌دهد! رقابت، یعنی عرصه «مقایسه شدن» و این عرصه، خطرناک‌تر از آن است که بدون کسب اطلاعات ضروری به آن وارد شویم.

تهیه کننده ایرانی باید پیش از آغاز مرحله «پیش تولید»، به این مسائل بیندیشد و سنگ اول را طوری بگذارد که تا ثریا کج نرود! به هرحال، برای رسیدن به اطلاعات موردنظر و جمع بندی کارشناسانه آن‌ها، باید هزینه کرد!

● مطالعات میدانی ضروری است

اگر به عنوان تهیه کننده، صرفاً به مراحل پس از تولید دلبسته‌اید که فیلم‌تان با زیرنویس عربی یا دوبله عربی در بازارهای خاورمیانه جایی برای خود دست و پا کند، سخت در اشتباه‌اید! رقبای بالقوه شما پیش از این، از این گزاره سودمند استفاده برده‌اند و دیگر «زبان» نمی‌تواند به تنهایی، بنزین خودرویی باشد که در بزرگراه گیشه، تخت گاز برود و خودروهای دیگر را پشت سر بگذارد! اگر می‌خواهید ملودرام بسازید، مسلماً موفقیت در یک قدمی شماست اما چند و چون شکل‌گیری قصه باید انطباق داشته باشد با گزاره‌های فرهنگی کشور یا کشورهایی که قرار است فیلم‌تان در آنجا روی پرده برود. در تاریکی قدم برندارید! مطالعات میدانی ضروری است!

● ضرورت پرداختن به تاریخ اسلام

فیلم‌های تاریخی معمولاً هزینه برند و فیلم‌های تاریخ اسلام، غیر از هزینه‌های معمول ژانری، از هزینه‌های جنبی تحقیقاتی و مطالعاتی هم برخوردارند با این همه این نوع فیلم‌ها، از ۱۹۴۵ به این سو، در خاورمیانه زمین نخورده‌اند و توانسته‌اند سینمای مصر را به رقیب جدی سینمای غرب و همچنین بالیوود در خاورمیانه بدل کنند.

ما در ایران، تولیداتی از این دست، خیلی کم داریم در حالی که قادریم در این حوزه، حضوری پررنگ داشته باشیم بی‌آن که نیازمند حضور بخش دولتی باشیم. تهیه‌کنندگان بخش خصوصی اگر چشم به موفقیت در بازارهای خاورمیانه دارند باید حضوری فعال در روند «تاریخی سازی» [از نوع «تاریخ اسلام»اش] داشته باشند. این، یک ضرورت است.