دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
تحلیل مبانی فکری اقتصاد سیاسی آدام اسمیت, کارل مارکس و اسلامی
● چکیده
بحث در مورد تأثیر مسائل ارزشی و اخلاقی در علم اقتصاد به دهههای اول قرن بیستم برمیگردد و با ظهور اثباتگرائی منطقی در اروپا این بحث شدت مییابد بهطوری که اغلب اقتصاددانان علم اقتصاد را به دو شاخه کلی اقتصاد دستوری و اقتصاد اثباتی تقسیم میکنند و معتقدند که اقتصاد دستوری دارای بحثهای اخلاقی و ارزشی و اقتصاد اثباتی براساس واقعیتها است و تنها اقتصاد اثباتی از نظر علمی ارزشمند میباشد. اما این اقتصاد دارای همان مبانی سیستماتیک و فکری آدام اسمیت است و نمیتواند فارغ از بحثهای متافیزیکی و ارزشی باشد. جداسازی علم اقتصاد در مبانی اجتماعی و فکری موجب شده است که این علم بهصورت یک علم جهانشمول در نظر گرفته شود و نسخههای یکسان اقتصادی برای جوامع و فرهنگیهای اقتصادی مختلف پیچیده شود. این بحث هم از جهت روششناسی علم و هم از جهت سیاستگذاری اقتصادی مهم است. این مبحث تلاشی در جهت بیان این مطلب است که علم اقتصاد دارای پایههای اخلاقی و فلسفی است و نمیتوان آن را بدون در نظر گرفتن این مبانی بررسی کرد.
زمانی میتوان از یک مکتب اقتصادی درکی درست داشته باشیم که پایههای فکری و فلسفی آن را بفهمیم و دوره تاریخی و اجتماعی ظهور آن را بشناسیم. انتقاد از دیدگاههای اقتصادی مکاتب مختلف بدون در نظر گرفتن مبانی فکری و اخلاقی آن مکتب، انتقادی سطحی خواهد بود و نمیتوان صرفاً با اهداف و معیارهای یک مکتب خاص دیدگاههای اقتصادی سایر مکاتب را زیر سؤال برد. اصیلترین روش نقد مکاتب اقتصادی مطابقت دادن اصول فلسفی - اخلاقی دیدگاههای اقتصادی آنها با واقعیتهای تاریخی و اجتماعی است. اما در بسیاری از نقدها در مورد این موضوع تأمل نمیشود. این مبحث به مروری کوتاه بر افکار کارل مارکس، آدام اسمیت و دیدگاههای اقتصادی اسلام نشان میدهد که بدون دریافت دقیق بینشهای فلسفی یک مکتب اقتصادی، فهم دیدگاههای اقتصادی آن بهدرستی امکانپذیر نخواهد بود و همانطور که افکار فلسفی و اخلاقی در شکلگیری اقتصاد مارکسی و اسلامی تأثیر دارند در شکلگیری و دیدگاههای اقتصاد لیبرالیستی نیز مؤثر هستند و نمیتوان اقتصاد لیبرالیستی را فاقد اندیشههای فلسفی و اخلاق دانست.
● مقدمه
شاید هیچ علمی مانند علم اقتصاد اینگونه در معرض جدال، میان اندیشمندان خود نیست. این جدال نه تنها در مورد ظاهر نظریهها بلکه درباره مبانی فکری، فلسفی و اخلاقی آنها نیز هست. اختلاف نظر در علم اقتصاد چنان عمیق است که موجب بهوجود آمدن دیدگاههای کاملاً مخالف با هم شده است. گوئی که این دیدگاهها از علوم جداگانهای نشأت میگیرند ولی همگی به یک وضوع میپردازند. این اختلاف ناشی از تفاوت در نوع جهانبینی و تلقی آنها از انسان و محیط پیرامونیِ او است. نوع جهانبینی و تلقی از انسان در دورانهای مختلف تاریخی و به تبع آن در مکاتب مختلف فکری تفاوت داشته و این تفاوت عاملی مهم در شکلگیری نظریههای اقتصادی متنوع بوده است. درک دقیق این نظریههای اقتصادی بدون بررسی مبانی فکری، تاریخی و اجتماعی امکانپذیر نخواهد بود. علاوه بر این، مقبولیت یک تفکر خاص در جامعه به عواملی دیگر به غیر از مطابقت با واقعیت بستگی دارد، مسائل سیاسی، ایدئولوژی و انتظارات زمانه عوامل مهمی در مقبولیت آن به حساب میآیند.
امروز، اقتصاد لیبرالیستی به قهرمانی شکستناپذیر تبدیل شده است و سایر مکتبهای اقتصادی را براساس معیارها و اهداف خود نقد میکند و آنها را از جهت مسائل کارکردی و زیربناهای اخلاقی و ارزشی زیر سؤال میبرد و خود را منزه از هرگونه بحثهای ارزشی و اخلاقی تصور میکند. این مکتب علم اقتصاد را تنها با نام خود ثبت میکند و سایر مکتبها را با اتهام غیرعلمی بودن از صحنه میراند و تا میتواند خود را به علوم ریاضی و فیزیک نزدیک میکند. پیروان سرسخت این مکتب گذشته آن را فراموش کرده و از یاد بردهاند که این مکتب زاده یک مادر فلسفی - اخلاقی و در یک بستر اجتماعی خاص بوده است. اکنون آنها مسئله فقر را که یکی از دغدغههای آن مادر فلسفی - اخلاقی بود در مقابل داشتن نظامی کارآمد، مهارت علمی، قدرت پیشبینی زیاد و ریاضیاتزدگی نایدده میگیرند.
این مبحث خاطرنشان میکند که مکتبهای مختلف اقتصادی دارای مبانی فلسفی و اخلاق یهستند و دیدگاههای اقتصادی آنها بر پایهٔ آن مبانی فلسفی شکل میگیرند و اقتصاد لیبرالیستی نیز از این قاعده جدا نیست، و اینکه نمیتوان با معیارها و اهداف یک مکتب اقتصادی خاص نظریههای مکاتب دیگر را بدون در نظر گرفتن مبانی فلسفی، اخلاقی و زمینههای اجتماعی و تاریخی آنها نقد کرد.
در این مبحث بهطور اختصار به مبانی دیدگاههای آدام اسمیت که متأثر از دیدگاه نیوتنی زمانه خود بود، کارل مارکس که بهکار خود به چشم طلیعه یک علم اجتماعی جدید مینگریست (مینی ۱۳۷۵: ۲۲۵) و اقتصاد اسلامی که متأثر از جهانبینی حاکم بر شکلگیری نظریات فلسفی و علمی قبل از انقلاب علمی بود، خواهد پرداخت و در پایان نتیجهگیری خود را ارائه خواهم کرد.
● مبانی فکری اقتصاد سیاسی آدام اسمیت
آدام اسمیت در واقع پایهگذار یک نظام فکری است که مبانی اصلی اقتصاد متداول امروزی را تشکیل میدهد. متفکران متعددی قبل از آدام اسمیت در مورد اقتصاد نظریهپردازی کرده بودند، اما اسمیت تنها به نظریهپردازی نپرداخت بلکه نظامی دقیق برای اقتصاد طرحریزی کرد. دست آورد اسمیت اصل لسه فر نبود، بلکه استدلال پیگیر و سیستماتیک آن بود. اگرچه اصل مزبور در فرانسه زاده شده بود لیکن به یک برتانیائی یناز داشت که آن را تا نتیجهگیری منطقیاش توسعه دهد و شاولده نظریه اقتصادی سازد (آنیکین ۱۳۵۸: ۱۵۵). آدام اسمیت در عصری زندگی میکرد که نیوتن ولایتی هم پایه ارسطو داشت. نیوتن با نبوغ فراوانش با ایستادن بر شانه غولها نظامی هماهنگ، ساده و متحد در حوزه امور طبیعی ایجاد کرده بود. او برخلاف نظریه ارسطوئی مبنی بر اینکه اجسام زمینی و آسمانی از قوانین متفاوتی پیروی میکنند نشان داد که قوانین حرکات زمینی و آسمانی یکسان است (کاپلستون ۱۳۷۵: ۱۶۵). نظام نیوتن دارای خصلت زیبا و هماهنگی بود که از جهانبینیای نشأت میگرفت که بعد از انقلاب علمی تقویت شده بود. به این معنی که طبیعت دارای نوعی هماهنگی است، این هماهنگی در نوع سادگی متجلی میشود که با درک درست قوانین طبیعت قابل دستیابی است (بروتوفسکی و مازلیش ۱۳۷۹: ۱۶۸). طبیعت همیشه از کوتاهترین راه میرود، طبیعت کار بیهوده نمیکند، طبیعت نه اسراف میکند و نه در ضروریات خست میورزد (برت ۱۳۷۸: ۳۰). این جهانبینی نقش مهمی در تاریخ علم دارد فقدان زیبائی و هماهنگی در نظم بطلمیوس دلیلی بود برای آنکه کوپرینیک آن نظام را رد کند. همچنین نظام نیوتنی براساس اصول متعارف و قضایا و قوانینی که نتیجه قیاسی این اصول متعارف هستند. توسعهیافته بود و نیوتن تأکید داشت که باید سیستم اصول متعارف با رویدادهای عالم واقع تأیید شوند (لازی ۱۳۷۷: ۱۰۰ و ۱۰۱). بهطور خلاصه، ویژگیهای نظام نیوتن را میتوان چنین جمعبندی کرد:
الف) سادگی و هماهنگی؛
ب) از اصول متعارف به وجود آمده بود که لازم به تأیید تجربی بودن؛
ج) در این سیستم قوانین یکسانی پدیدههای متفاوتی را توضیح میدادند.
با پیشرفت علم مکانیک و فیزیک متفکران حوزه انسانی تحتتأثیر این علم قرار گرفتند و کوشیدند تبینهایشان در این حوزه شبیه این علوم شود و با موفقیتهای نیوتن این اشتیاق بیشتر شد. تحت رهبری فکری نیوتن زمینهای فرهنگی در اذهان روشنفکران اروپا پدید آمده بود که با همه چیز، از دیدگاه نیوتن، با نگاه تازهای مینگریستند (برت ۲۳:۱۳۷۸). بهطوری که هایز، فیلسوف سیاسی، برای تشریح انگیزههای فردی و جنبشهای اجتماعی، به تجزیه و تحلیلی کاملاً مکانیکی توسل جست (کاتوزیان ۱۵:۱۳۸۱). جان لاک در آفریدن متافیزیک بسیار شبیه طریق نیوتن در خلق فیزیک عمل کرد. منظور از متافیزیک در اینباره نظریه شناخت است که لاک آن را بهمنزله تعیین گسترده، توانشها و محدودیتهای فه آدمی تصور کرده (لازی ۱۵۸:۱۳۷۷). هلوسیوس نقش نفع شخصی را در جامعه با نفش نیروی جاذبه در طبیعت مقایسه کرد (آنیکین ۲۵۱:۱۳۵۸). در دو کتاب هیوم کاوش درباره فاهمه انسان و تحقیق درباره اصول اخلاق ارجاعات بسیار به نیوتن رفته است (برت ۲۵:۱۳۷۸)، و رساله زمان جوانی آدام اسمیت درباره علم نجوم نشان میدهد که چگونه او نیز مانند تمام روشنفکران عصر خود مجذوب ترکیب نظامیافته علمی پدیدههای طبیعی - یعنی نظام نیوتن - شده بود (مینی ۱۱۷:۱۳۷۵ و ۱۱۸). اما اسمیت موفقتر از بقیه متفکران به ایجاد یک نظام هماهنگ اجتماعی در حوزه اقتصادی نایل شد. چنانکه مینی در مورد تأثیرپذیری اسمیت از علم فیزیک زمانهاش مینویسد: از نظر اسمیت موضوع تحقیقات فلسفی دنیای انسانها بود، اما او از نجوم و مکانیک بهعنوان بدل استفاده میکند. همانگونه که دکارت سعی داشت غرایز جسمی و روانی انسان را با نگریستن به او بهعنوان ابزاری مکانیکی تشریح کند... اسمیت نیز به جهان اجتماعی بهصورت ماشینی عظیم مینگریست (مینی ۱۰۴:۱۳۷۵). همچنین او میگوید که نخستین الگوی ماشینی اسمیت کتاب نظریه احساسات اخلاقی است و به نقل از آدام اسمیت از این کتاب مینویسد: وقتی ما جامعه انسانی را از جنبه انتزاعی و فلسفی مورد غور و بررسی قرار دهیم، مانند ماشینی بزرگ و عظیم بهنظر میرسد که حرکتهای هماهنگ و منظم آن ایجاد هزاران اثر مطبوع و سازگار میکند (مینی ۱۳۷۵: ۱۰۷). دیدگاه ماشینی و مکانیکی اسمیت حتی در کتاب ثروت ملل نیز قابل مشاهده است. اسمیت در دفتر اول ثروت ملل در بخش مربوط به مزد و سود کارگر، کارگران را به ماشینهای گرانقیمت تشبیه میکند. هر وقت ماشین گرانی نصب میشود باید انتظار داشت قبل از اینکه مستهلک شود، بتواند در اثر کار زیادی که انجام میدهد، قیمت خود بهاضافه لااقل سود عادی ناشی از آن را جبران کند.
کارگری که با صرف زمان و کار زیاد در مشاغلی که نیازی به مهارت و چابکی فوقالعاده دارد آموزش میبیند میتوانیم با اینگونه ماشینهای گرانقیمت مقایسه کنیم، باید توقع داشت، کاری که برای انجام آن آموزش دیده، بتواند بهاستثناء مزدی که بالاتر از مرد معمولی کارگر عادی است، تمام مخارج آموزش او بهاضافه حداقل سود عادی سرمایهای که به آموزش وی اختصاص داده شده، جبران کند، همچنین باید اینکار را با توجه به طول عمر نامعلوم انسان در مدت زمان معقولی انجام دهد، درست به همان طریقی که در مورد عمر نسبتاً مشخصتر ماشین اینکار صورت میگیرد (اسمیت ۱۳۵۷: ۸۷). اسمیت حتی از مفهوم ثقل و نقطه گرانیگاه برای ایجاد یک قیمت طبیعی (تعادلی) استفاده کرد. قیمت طبیعی مثل ثقل و نقطه گرانیگاه است، که قیمتهای سایر کالاها پیوست بهسوی آن کشیده میشود (اسمیت ۱۳۵۷: ۵۰).
اسمیت برای ایجاد یک نظام منسجم احتیاج به اصول متعارفی داشت تا براساس آن قوانین اقتصادی و اجتماعی را بهصورت قیاسی از آنها استخراج کند. اما او در ایجاد یک اصول متعارف از رهیافت تجربی نیوتن فاصله گرفت و به روش عقلی دکارتی نزدیک شد. مفهوم وضع طبیعی به تبع آن قوانین طبیعی که برای مبارزه با جامعه فئودالی و استبداد کلیسا شکل گرفته بودند ایده مناسبی در اختیار اسمیت قرار دادند تا با استفاده از آنها اصول متعارف مناسبی را پدید آورد.
هایز و لاک، گرچه از نقطه مشابهی کار خود را آغاز کردند اما وضع طبیعی متفاوتی را توصیف کردند. هایز بدترین دیدگاه را در مورد بشر در وضع طبیعی اختیار کرد. او فرض میکرد در آن وضع هر فرد با فرد دیگر در حال جنگ است. هیچکس به دیگری اعتماد ندارد و همگی خواستار قدرتاند (برونوفسکی و مازلیش ۱۳۷۹: ۲۸۰). وضع آغازین یا وضع طبیعی موردنظر لاک، کاملاً با وضع طبیعی موردنظر هایز تفاوت داشت. در نظر لاک وضع طبیعی یگان عرصه بروز احساسات وحشی، غیرمنطقی و افسارگسیخته آدمی نبود.
مهدی آذری
پانوشت:
۱) اسمیت بارها در کتاب ثروت ملل به فقر طبق کارگر، بحثهای تاریخی در مورد ظهور پدیدههای اقتصادی و تحول نظام فئودالی اشاره میکند که میتوان گفت مارکس نیز از این مطالب متأثر شده است، اما در نتیجهگیری نهائی تسلیم سیستم هماهنگ، ماشینی و منظم خود میشود و عملکرد منظم سیستم اهمیت بیشتری از پیگیری آن مطالب پیدا میکند.
۲) مردم در دوران جاهلیت، وقتی به جاهای سرسبز و خرمی در دامنه کوهها و یا دشتها میرسیدند، طبق معمول خیمهای در آنجا برپا میکردند و تمام زمینهای اطراف را تا آنجا که صدای سگشان میرسید و در حدود پاسداری سگ بود، از آن خود میدانستند، لذا نام ”حمی“ بر این قبیل زمینها اطلاق میشده است (صدر ۱۳۶۰: ج ۲: ۱۲۵).
منابع:
آنیکین، آ (۱۳۵۸). جوانی یک علم: تاریخ تکوین اقتصادی سیاسی. ترجمه ناصر گیلانی (تهران: تیرنگ).
اشتراوس، لئو (۱۳۷۳). حقوق طبیعی و تاریخ. ترجمه باقر پرهام (تهران: آگاه).
اسمیت، آدام (۱۳۵۷). ثروت مل. ترجمه سیروس ابراهیمزاده (تهران: پیام).
برت، ادوین آرثر (۱۳۷۸). مبادی مابعدالطبیعی علوم نوین. ترجمه عبدالکریم سروش (تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی) چاپ سوم ۱۳۷۸.
برونوفسکی، ج. مازلیش، ب (۱۳۷۹). سنت روشنفکری در غرب از لئوناردو تا هگل. ترجمهٔ لیلا سازگار (تهران: آگاه).
پانیچ، لئو. لیز، کالین (۱۳۸۰). مانیفست، پس از ۱۵۰ سال. ترجمه حسن مرتضوی (تهران: آگاه).
دفتر همکاری حوزه و دانشگاه (بیتا). درآمدی بر اقتصاد اسلامی (قم: سمت) چاپ سوم.
داب، موریس (۱۳۸۱). تئوریهای ارزش و توزیع از زمان آدام اسمیت. ترجمه حبیبالله تیموری (تهران: نی).
شریعت، فرشاد (۱۳۸۰). جان لاک و اندیشه آزادی (تهران: آگاه).
شومپیتر، جوزف (۱۳۷۵). تاریخ تحلیل اقتصادی، از آغاز تا سده هجدهم، ترجمه فریدون فاطمی (تهران: مرکز).
صدر، محمدباقر (۱۳۶۰). اقتصاد ما، ۲ جلد. ترجمه ع اسپهبدی (تهران: اسلامی)
صدر، سیدکاظم (۱۳۷۴). اقتصاد صدر اسلام. (تهران: دانشگاه شهید بهشتی)
کاپلستون، فردریک (۱۳۷۵). تاریخ فلسفه فیلسوفان انگلیسی از هایز تا هیوم. ترجمه امیر جلالالدین علم (تهران: علمی و فرهنگی و سروش) چاپ سوم.
کاتوزیان، محمدعلی (۱۳۸۱). آدام اسمیت و ثروت ملل. (تهران: کتابهای جیبی) چاپ دوم.
لاری، جان (۱۳۷۷). درآمدی تاریخی به فلسفه علم. ترجمه علی پایا (تهران سمت) چاپ دوم.
مارکس، کارل (۱۳۵۲). سرمایه. ترجمه ایرج اسکندری، جلد اول (آلمان شرقی: زالتس لاند).
مارکس، کارل. انگلس فردریش (۱۳۵۹). مانیفست حزب کمونیست. ترجمه محمد پورهرمزان (تهران: حزب توده ایران).
مارکس، کارل (۱۳۷۸ الف). دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴. ترجمه حسن مرتضوی (تهران: آگاه) چاپ دوم.
مارکس، کارل (۱۳۷۸ ب). گروندریسه مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ۲ جلد. ترجمه باقر پرهام و احمد تدین (تهران: آگاه) چاپ سوم.
مارکس، کارل. انگلس، فردریش، پلخانف، گئورگی (۱۳۸۸۰). لودویگ فوئرباخ و ایدئولوژی آلمانی. ترجمه پرویز بابائی (تهران: چشمه) چاپ دوم.
مارکس، کارل (۱۳۸۳). فقر فلسفه. ترجمه آرتین آراکل (تهران: اهورا)
مطهری، مرتضی (۱۴۰۳ هـ.ق). مبانی اقتصاد اسلامی (تهران: حکمت)
مندل، ارنست (۱۹۹۳). سوسیالیزم یا نئولیبرالیزم. ترجمه سارا قاضی (نشر کارگری سوسیالیستی).
مندل، ارنست (۱۳۷۴) آینده مارکسیسم. ترجمه رامین جوان (نشر کارگری سوسیالیستی)
مینی، پیرو (۱۳۷۵). فلسفه و اقتصاد. ترجمه مرتضی نصرت و حسین راغفر (تهران: علمی و فرهنگی).
نمازی، حسین (۱۳۷۴). نظامهای اقتصادی (تهران: دانشگاه شهید بهشتی).
هوفه، اتفرید (۱۳۸۳). درباره عدالت. ترجمه امیر طبری (تهران: اختران).
Hausman, Danil M., and Michael S. McPherson (۲۰۰۴). Economic Analysis and Moral Philosophy. http:// philosophy. Wis. edu/ hausman/ paper. htm, The journal of Economic Literature, vol. XXXI, No.۲, ۶۷۱-۷۳۲
katouzian, Homa (۲۰۰۵). "The Signifcance of Economic histrory, and the Fundamental Features of the Economic History of Iran", Iranian Stuies, ۳۸, ۲, March ۲۰۰۵
SAVA۳۵۰;, Vural F (۱۹۹۷). IktisadIn Tarihi, Liberal D۹۷۱;۳۵۱;۹۷۱;nce Toplulu۲۸۷;u (Istanbul: Avc۱oI Matbaac۱۱۱k).
Witztum, Amos (۱۹۹۸)."A Study into Smiths Concetion of Human Character: Das Adam Smith Problem Revisited", History of Political Economy, Vol.۳۰, No.۳, ۴۸۹-۵۱۴
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست