چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تردیدهای مردم نسبت به لایحه یارانه ها کی برطرف خواهد شد


تردیدهای مردم نسبت به لایحه یارانه ها کی برطرف خواهد شد

بالاخره پس از کش وقوس های فراوان لایحه یارانه ها به تصویب مجلسیان رسید دولتمردان اصرار دارند که هدفشان, هدفمندکردن یارانه هاست ولیکن مردم رفتار دولت را به حذف کردن یارانه ها تعبیر می کنند

بالاخره پس از کش وقوس های فراوان لایحه یارانه ها به تصویب مجلسیان رسید. دولتمردان اصرار دارند که هدفشان، هدفمندکردن یارانه هاست ولیکن مردم رفتار دولت را به حذف کردن یارانه ها تعبیر می کنند. پاستورنشینان می گویند که با یارانه نقدی تورم را جبران خواهند کرد اما مردم باز هم نگران تورمند. مردم هر روز منتظر گرانی های جدید هستند. گویا بار روانی این لایحه قبل از اجرایش از خودش رونمایی کرده است. در حالی که دولتیان هر روز تاکید می کنند که یارانه ثروتمندان را به فقرا خواهند داد، اما کارشناسان و اقتصاددانان اصرار دارند که سفره فقرا خالی تر از گذشته شده است. به راستی این همه تردید از سوی مردم از کجا نشات می گیرد؟... تجربه نشان داده که تصمیمات اقتصادی بدون در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی و اجتماعی، نیمه کاره و ناقص رها خواهد شد. برنامه ریزی در اقتصاد ایران همواره با یک سو»هاضمه مواجه بوده است. بی توجهی به مقدمات نهادی و سطحی گذشتن از آثار و پیامدهای سیاسی و اجتماعی و به تعبیری نبود نگاه سیستمی، مهمترین دلیل این عارضه است. نتیجه اینکه در چند سال گذشته ویژگی مشترک اغلب سیاست های اقتصادی، تنها باقی ماندن یک خاطره بد است. اعتماد عمومی و اعتقاد حداکثری نسبت به برنامه های اقتصادی دولت وجود ندارد و نوعی تردید در پس زمینه واکنش های اجتماعی مردم جای گرفته است. نمونه دست به نقد آن همین موضوع یارانه نقدی است. با اینکه همه نسبت به هدفمند کردن یارانه ها اتفاق نظر دارند و ضرورت آن را پذیرفته اند اما به دلایل تاریخی، مردم هرگونه تصمیم در اصلاح قیمتی و دستکاری یارانه ها را معادل افزایش قیمت می دانند. البته پیش بینی های درگوشی مردم اغلب اوقات درست از آب درمی آید.

مهمترین سوالی که دولتمردان باید در اتاق فکر و جلسات خود به آن پاسخ دهند و متناسب با آن چاره بیندیشند اینست که تلقی مردم نسبت به این طرح چیست؟ چه فکر می کنند و چه واکنشی به اجرای آن نشان خواهند داد؟ پاسخ به این سوال نیازمند یک بررسی همه جانبه از رفتار جامعه در برابر شوک های اجتماعی و سطح اعتماد آنها به دولت سیاسی و حافظه تاریخی آنها از طرح های مشابه است. اینکه لایحه دولت چیست و مسوولان و مدیران از این طرح چه می گویند و منتقدین چه می نویسند، بر رفتار جامعه اثرگذار است. اما رفتار مردم صرفا با این اخبار شکل نمی گیرد. دولت بایستی رفتار و واکنش جامعه را به عنوان نهاد اثرگذار بر تصمیمات خود بشناسد و با توجه به عوامل تشکیل دهنده این نهاد برنامه ریزی کند. رفتار مردم ناشی از باور آنهاست نه حتی آنچه واقعیت دارد. بنابراین اینکه مردم نسبت به هدفمندسازی یارانه ها چه واکنشی نشان می دهند، باز خورد باور آنها نسبت به تصمیمات اقتصادی دولت است; نه لایحه و مصاحبه وزیر و سخنگو و حتی پول واریزی و غیره. بدون تردید در برخورد مردم نسبت به این لایحه تردید جدی وجود دارد. دلایل تردید روشن است. مثلا علیرغم آنچه در ابتدا اعلام شد، مشمولین دریافت یارانه نقدی - درست یا غلط - به پنجاه درصد تقلیل یافتند و وجه پرداختی به آنها نیز کاهش محسوس پیدا کرد که اینها در ایجاد تردید در بین مردم نقش دارند. با این حال، دولت باید توجه کند که واکنش مردم به این طرح همراه با تردید و نگرانی است. پس در اجرا دقت بیشتری باید کرد. اما اینکه چرا باید نگران این تردید بود، به طور گذرا به برخی از این عوامل اشاره می کنیم:

۱) سیاست های همراه با شوک، دارای چند ویژگی است که یکی از آنها واکنش های تند اجتماعی است. اما واکنش اجتماعی نیز دارای مراتبی است که خارج از میزان آسیب آن، به بستر اجتماعی که شوک به آن وارد می شود نیز مرتبط است. تردید اجتماعی در شدت و ضعف واکنش نسبت به شوک بسیار موثر است.

بدین جهت جامعه شناسان معتقدند که شوک های اقتصادی و سیاسی باید در بستری از آرامش وسکون در جامعه وارد شود تا تردید اجتماعی قابل ترمیم و اثر دفعی اجرای طرح قابل کنترل باشد. بنابراین هشدار داده می شود در شرایطی که پیامدهای شوک های قبلی از یک طرف ویک نوع ترس و دلهره و واهمه به هر دلیل در پس زمینه اجتماع وجود دارد، از شوک جدید با برهم افزایی شوک های قبلی چندین برابر می شود که از حیث سیاسی نگران کننده است. واقعیت اینست که تردید مردم نسبت به یارانه باعث می شود که اجرای این سیاست را نوعی بازی پیچیده قدرت بدانند; که ضرورتا تعدادی هم بازنده دارد. همه هم خود را در معرض باخث می دانند و چنانچه باخت بازندگان جبران نشود، به طرزی خود جوش و در حد توان صحنه بازی را به هم می ریزند. این امرمتعاقب گسترش آسیب های اجتماعی رخ می دهد. فقر، بیکاری، روسپیگری، اعتیاد، بزهکاری،کودکان خیابانی و غیره، در حقیقت آسیب های اجتماعی هستند که از علل اقتصادی نشات می گیرد.

۲) تردید نسبت به کاهش درآمد خانوار با فرض این که اصلا این اتفاق نیفتد، بازهم می تواند مقدمه ارتکاب جرم باشد.تردید، اضطراب ایجاد می کند و اضطراب انسان را به فریبکاری می کشاند. توجه شود که بایستی تردید را در نسبت انتظارات دید نه طرح دولت. انتظار مردم از طرح با آنچه دولت اجرا می کند الزاما یکی نیست با این توصیف اگر انتظارات برآمده نشود، نارضایتی ها گسترش می یابد حتی اگر وضعیت از قبل هم بهتر شده باشد.

۳) روابط طبقاتی تغییر می کند آنهایی که یارانه دریافت می کنند و آنها که دریافت نمی کنند، در مقابل یکدیگر قرار می گیرند.

الف) کسانی که یارانه دریافت می کنند جزو پنج دهک پایین درآمدی هستند. تا دیروز سرخی صورتشان از سیلی بود، برخی با همین سرخی از مستضعف بودن فرار می کردند. امروز برپیشانی شان اتیکت«دهک پایین درآمدی» است. جامعه طبقاتی رسما پذیرفته می شود و مشروعیت پیدا می کنند. هرکس عنوان طبقه خود را به دوش می کشد. برخی هم ممکن است در برابر این پرسش که «آیا یارانه دریافت می کند یا خیر» دروغ بگویند.

آثار وصفی دروغ در جامعه در جای خود قابل ارزیابی است. اما ماجرا به این ختم نمی شود. در اجرای این سیاست، هدفمندی در حاشیه است و یارانه نقدی در متن. در مدل قبلی فرد احساس نمی کرد که یارانه می گیرد و اگر هم می فهمید آن را حق طبیعی خود می دانست که دولت به او می دهد.

اما امروز یارانه را از صدقه سر پولدارها می بیند که این تلقی، سرخوردگی اجتماعی ایجاد می کند. این سرخوردگی و تحقیر نتیجه اش خشم و عصبانیت است. این خشم اغلب درونی می شود و خود را به شکل افسردگی، اعتیادو... نمایان می کند. در مواردی هم بر سر کودکان، همه و... خالی می شود. اما سوی دیگر طبقات پایین درآمدی، پولدارها قرار دارند. نگاه اینها نسبت به دولت و دیگر طبقات جامعه تغییر می کند. رفتار دولت را در پرداخت یارانه نقدی تبعیض آمیز می دانند. بنابراین نسبت به گذشته، سطح انتظار این طبقه افزایش پیدا می کند. اثر رشد انتظارات، ماندگاری در نارضایتی است. این طبقه واقعی سازی قیمت ها را نوعی مالیات غیر مستقیم به دولت برای تقسیم بین دیگر طبقات می داند. این تصور نادرست به خودی خود تفاخر ایجاد می کند. طقه سرمایه دار از این پس پنج دهک را طفیل خود می داند و طبقه متوسط فقط به ترفیع اجتماعی فکر می کند. آثار اجتماعی این طرح جدی است. پیامدهای این طرح را نباید صرفا کمی دید بانک جهانی که نسخه پیچ این طرح برای دولت احمدی نژاد بوده است. زمان مناسب برای ایجاد شوک های اقتصادی را منوط به تحقق دو شرط می داند. اول این که رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی در بالا ترین سطح تاریخی خود و تورم در پایین ترین رقم باشد و دوم آن که زمانی دست به چنین کاری زده شود که دولت در قله محبوبیت سیاسی باشد. دو شرط مذکور مهیا نیست و تردید جامعه جدی است شتابزدگی در اجرای این قانون عوارض جبران ناپذیری خواهد داشت.

نویسنده : مجید سلیمی بروجنی