سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

ویرانه ای که نظامیان آمریکا برجای گذاشتند


ویرانه ای که نظامیان آمریکا برجای گذاشتند

آنهایی که طی ۷ سال جنگ و اشغال در عراق زندگی کردند, هیچ گاه متوجه نشدند این جنگ چه زمانی آغاز شد, چه وقت به میانه راه رسید و چه هنگام پایان یافت

آنهایی که طی ۷ سال جنگ و اشغال در عراق زندگی کردند، هیچ‌گاه متوجه نشدند این جنگ چه زمانی آغاز شد، چه وقت به میانه راه رسید و چه هنگام پایان یافت. آمریکا پیش از حمله خود به عراق در ماه مارس سال ۲۰۰۳، مقدمه‌چینی‌های متعددی انجام داد تا این جنگ را قابل قبول جلوه دهد. نیروهای آمریکایی طی چند هفته توانستند حکومت صدام حسین را سرنگون کنند اما بر خلاف آنچه تصور می‌شد، فروپاشی رژیم صدام و متعاقب آن خلع سلاح نیروهای نظامی عراق باعث افزایش شورش‌ها و جنگ‌های قبیله‌ای شد. هم اکنون که آمریکا رسما اعلام کرده نقش نظامی خود در عراق را در ۳۱ آگوست به پایان خواهد برد، باید این سوال را از مقامات کاخ سفید پرسید که ماموریت نیروهای آمریکایی در عراق چه بود و در این ۷ سال چه چیزی تحقق یافت؟

صدام حسین، دیکتاتوری بود که نیروهای تحت فرمانش مخالفان سیاسی را کشته یا شکنجه می‌کردند. او سال ۱۹۸۰ به ایران و ۱۹۹۰ به کویت حمله کرد. وی سعی کرد به سلاح‌های اتمی دست یابد و از سلاح‌های شیمیایی علیه ایران و حتی خود مردم عراق استفاده کرد، به‌طوری‌که به دلیل استفاده از این سلاح‌ها در مارس سال ۱۹۸۸ حداقل ۵ هزار نفر از کردهای حلبچه کشته شدند. به گفته منابع مختلف در جنگ انفال در شمال کشور، بیش از ۱۸۰ هزار مرد، زن و کودک کرد کشته شدند. در این میان رژیم او بسیاری از شیعیان را مجبور به ترک جنوب عراق کرد. تمامی این جنایت‌ها طی دهه‌های متمادی اتفاق افتادند و بسیاری از آنها پیش از تصمیم جورج بوش برای تغییر حکومت در عراق به وقوع پیوسته بودند. اما آیا تمام این موارد تضمین مجوزی برای حمله آمریکا به عراق بود؟

● چرا جنگ؟

در واقع تصمیم دولت بوش برای حمله به عراق پس از حملات ۱۱ سپتامبر گرفته شد، اما نکته جالب اینجا بود که حملات ۱۱سپتامبر از افغانستان و توسط سعودی‌ها انجام گرفت و عراقی‌ها هیچ نقشی در آن نداشتند. دولت وقت آمریکا دلایلی را عنوان کرد تا نگاه‌ها را به سمت عراق معطوف کند. بوش در اظهارنظری تند و افراطی اظهار کرد که این حملات راه را برای تهدیدهای بالقوه در آینده علیه آمریکا هموار خواهد کرد.

وی اعلام کرد خلع سلاح صدام حسین امری ضروری است؛ چرا که وی به رغم قطعنامه‌های سازمان ملل، برنامه‌های مربوط به سلاح‌های کشتار جمعی خود را پنهان کرده بود. دولت متبوع او ادعا کرد ارتباطی بین صدام حسین و القاعده وجود دارد و هشدار داد که رژیم صدام، تروریست‌ها را به سلاح‌های کشتار جمعی تجهیز می‌کند.

نظریه‌پردازان نئومحافظه‌کار نیز اعلام کردند برکناری صدام حسین می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری دولتی دموکراتیک در عراق شود و تاثیر بسزایی در ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه خواهد داشت.

اما به اعتقاد مخالفان جنگ، بوش دلایل دیگری برای حمله به عراق داشت. به اعتقاد آنها، او قصد داشت کار نیمه‌تمام پدر خود برای کنار گذاشتن کامل صدام را تکمیل کند. به باور بسیاری از عراقی‌ها نیز قصد او از این جنگ دسترسی به منابع و ثروت نفتی عراق بود؛ ولی گذر زمان نشان داد میراث این جنگ برای عراق و خود مردم آمریکا تجربه‌ای تلخ و جبران‌ناپذیر بود. حدود ۴۴۱۵ نفر از نظامیان آمریکایی در این ۷ سال کشته و ده‌ها هزار نفر نیز مجروح شدند. تلفات این جنگ برای عراقی‌ها بسیار تاثربرانگیزتر بود. طبق آمار رسمی، طی این ۷ سال بین ۹۷ تا ۱۰۶ هزار شهروند بی‌گناه عراقی کشته و هزاران نفر نیز مجروح، بی‌خانمان یا مجبور به ترک کشور شدند.دولت بوش ابتدا تخمین می‌زد که هزینه جنگ حدود ۵۰ میلیارد دلار خواهد بود، اما پس از گذشت ۷ سال واقعیت چیز دیگری نشان داد. تاکنون نزدیک به ۷۵۰ میلیارد دلار برای این جنگ هزینه شده و هنوز مبالغ هنگفت دیگری نیاز است تا صرف درمان بیماری‌های جسمی و روحی سربازانی شود که به خانه‌هایشان باز می‌گردند. در هر صورت هزینه جنگ در مورد تلفات انسانی و منابع مالی بسیار بالا بود و تنها باعث از بین رفتن وجهه آمریکا در سطح بین‌المللی شد.

● پنهان کردن حقایق

از ابتدا بسیاری از مخالفان جنگ اظهار می‌کردند دولت آمریکا در اثبات وجود سلاح‌های کشتار جمعی صدام و ارتباط دولت بعث با عاملان حادثه ۱۱ سپتامبر شکست خورده است. دولت وقت آمریکا در برابر همه این انتقادها، تنها به وجود لوله‌های آلومینیومی و آزمایشگاه‌های سیار اشاره می‌کرد و به رغم مخالفت گسترده متحدانش و بدون تایید سازمان ملل پای به این جنگ گذاشت. پس از سقوط صدام مشخص شد دولت آمریکا به جای یافتن حقیقت، تنها به دنبال خواسته‌های خود در خاک عراق بوده است، زیرا هیچ سلاح کشتار جمعی‌ای یافت نشد و همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد ارتباط صدام با القاعده تنها بهانه‌ای برای شروع این جنگ خانمانسوز بود. پس از شروع این جنگ دیگر آمریکا امن نبود، زیرا تا قبل از آن هیچ تهدید بالقوه-ای علیه این کشور وجود نداشت. مردم عراق نیز همواره نظامیان آمریکایی را اشغالگر تلقی می‌کردند و با مشخص شدن جنایات این نظامیان در زندان ابوغریب، موج نفرت و انزجار از سربازان آمریکایی گسترش یافت.

البته این جنگ ارمغان ناگوار دیگری نیز برای مردم عراق داشت. القاعده که تا قبل از جنگ در عراق حضور نداشت، هم اکنون مسوولیت بسیاری از انفجارها و حملات انتحاری در خاک این کشور را به عهده می‌گیرد. دولت وقت آمریکا قصد داشت تا منطقه را به ثبات برساند، اما این جنگ تعادل و آرامش کل منطقه خاورمیانه را به هم زد.

برخلاف آن‌که نئومحافظه‌کاران پیش‌بینی کرده بودند، تاکنون دموکراسی در عراق به روندی ثابت تبدیل نشده است. انتخابات زمستان سال گذشته، بن‌بستی سیاسی را در کشور به وجود آورد و تاکنون نیز احزاب مختلف نتوانسته‌اند بر سر تشکیل دولت جدید به توافق برسند. ۷ سال پس از سقوط صدام آنها بر سر این می‌جنگند که چگونه قدرت، کشور و منابع عراق را بین یکدیگر تقسیم کنند.

در حالی‌که بسیاری از عراقی‌ها عقیده دارند سرنگونی رژیم بعث باعث تسلی خاطر و آرامش آنها شد، ولی برخی دیگر اظهار می‌‌کنند که سقوط این دیکتاتور ارزش این همه درد و رنج را نداشت. به عقیده بسیاری از عراقی‌ها و آمریکایی‌ها، عقب‌نشینی نیروهای رزمی آمریکا به منزله پایان جنگ نیست و می‌تواند پیش‌درآمدی برای جنگ داخلی باشد که دامنه آن به مرزهای بیرون عراق و کل منطقه کشیده خواهد شد.

عراق ممکن است بار دیگر احیا شود. این احتمال وجود دارد که جامعه قومی آن بر قرن‌ها بی‌اعتمادی و خشونت‌ها فائق آمده و راهی برای متحد ساختن ملت بیابند. اگر این موضوع محقق شود، دلیل آن مربوط به اعتبار و اراده خود عراقی‌هاست و هیچ ربطی به حضور نیروهای آمریکایی ندارد. این جنگ تنها در یک صورت برای مردم عراق پیروزی به حساب می‌آید و آن هم سرنگونی صدام حسین است. در تمامی جنبه‌های دیگر، جنگ عراق حادثه‌ای ناگوار بود که منافع ملی آمریکا را به خطر انداخت.

لس‌آنجلس تایمز

مترجم: حسین خلیلی