چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

پرتوی از سیره و سیمای امام هادی ع


پرتوی از سیره و سیمای امام هادی ع

اسم آن بزرگوار علی و کنیه مشهور ایشان ابوالحسن الثالث و ابن الرضا است و لقب مشهور آن بزرگوار نقی وهادی است عمر شریف آن بزرگوار چهل سال بود در دوم رجب المرجب سال ۲۱۴ از هجرت متولد شد و سال ۲۵۴ سوم رجب المرجب به دست معتز عباسی لعنه الله مسموم و شهیدگردید مدت امامت آن بزرگوار سی و سه سال است, چون هفت ساله بود که حضرت جواد از دنیا رفت و امامت به ایشان منتقل شد

سیزده سال در مدینه بود که به امر متوکل عباسی وی را جبراً به بغداد بردند و بیست سال جبراً در بغداد بود تا این که مسموم و شهید شد. این مدت سال را گاهی در زندان با شکنجه، و گاهی زندان عادی و گاهی آزاد ولی زیر نظر شدید بود و بالاخره بیست سال با مشقت و ظلم بنی عباس زندگی کرد. حضرت هادی علیه السلام با کسی زندگی کرد که امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه او را شقی ترین خلفای عباس شمرده است. حضرت هادی با کسی بود که نه فقط حضرت را زندان می کرد و در مقابلش قبر می کند و در زندان تاریک او را نگاه می داشت، بلکه آب به قبر ابی عبدالله الحسین(ع) بست و آنجا را شیار کرد و قبر حسین (ع) را خراب نمود، و هر که به زیارت حسین می رفت دست او را قطع می کرد. راستی باید گفت متوکل عباسی از شقی ترین خلفای بنی عباس است.

حضرت هادی ناظر کارهای او بود و جز صبر چاره ای نداشت. بارها دستور داد که نصف شب به خانه حضرت هادی بریزند و آنچه در خانه است ببرند یکی از قضایای عجیب این است که شبی به خانهٔ‌ حضرت ریختند و یک کیسه پول که مهر مادر متوکل روی آن زده شده بود پیدا کردند. بعداً معلوم شد که متوکل مریض بوده و مادرش آن کیسه پول را نذر امام هادی هدیه نموده است. متوکل کرامتها و معجزه ها از حضرت می دید ولی تنبّه برای او پیدا نمی شد تا بالاخره به واسطه توهینی که به حضرت نمود از دنیا رفت.

متوکّل چون فتح بن خاقان را به وزارت خود منصوب کرد، امر نمود که همهٔ بزرگان در رکاب او و فتح بن خاقان پیاده راه روند. راوی می گوید: »حضرت هادی را دیدم که در آن هوای گرم پیاده می رود. به ایشان گفتم: نباید شما را به چنین کاری وادارند. حضرت فرمودند: اینها قصدشان از این کار استخفاف من است ولی نمی دانند که من از ناقهٔ‌ صالح کمتر نیستم.« می گوید این جمله را نزد بزرگی گفتم، او گفت متوکل بیش از سه روز زنده نیست، زیرا خداوند دربارهٔ‌ قوم صالح می فرماید: چون ناقه را پی کردند بیش از سه روز زندگی نکردند. سه روز تمام نشده بود که منتصر عباسی پسر متوکل با چند نفر از غلامان خود وارد جلسهٔ‌ متوکل شدند و فتح بن خاقان را با متوکل پاره پاره کردند.

فضایل امام هادی(ع)

از نظر نسب پدری دارد چون جواد و خانواده ای چون اهل بیت و مادری که خود حضرت هادی درباره اش فرموده است:

عارفهٔ‌ بحقّی وهی من اهل الجنّهٔ ما یقربها شیطان مرید ولا ینالها کید جبّار عنید وهی مطلوبهٔ بعین الله الّتی لاتنام ولا تتخّلف امّهات الصّدّیقین والصّالحین.

مادر من عارف به حق من است، او از اهل بهشت است. زیرا کسی که عارف به حق من باشد و او را شناخته باشد، باید چندین درجهٔ‌ ایمان را دارا باشد. باید مخلص باشد تا شیطان نتواند بر او نفوذ کند. باید مقام لقاء الله داشته باشد تا در حفظ خداوند باشد. باید صدیقه باشد تا مادر صدیق باشد.

از نظر حسب و فضایل و علم آن بهتر است از زبان خود حضرت نقل کنیم. یحیی ابن اکثم از حضرت هادی از معنای این آیهٔ شریفه: ولو انّ مافی الارض من شجرهٔ‌ اقلام و البحر یمدّه من سبعهٔ‌ابحر مانفدت کلمات الله. یعنی: » اگر آنچه در زمین است قلم شود و دریا مرکب شود و هفت مرتبه دریا بوجود آید نقطه کلمات خداوند تمام شدنی نیست.« پرسید که مراد از کلمات الله چیست؟ حضرت هادی فرمودند: نحن کلمات الله الّتی لا تدرک فضائلنا ولا تستقصی.

ماییم کلمات خداوندی که فضایل آنان درک شدنی و تمام شدنی نیست.

کتاب فضایل تو را بحر کافی نیست که ترکنی سر انگشت و صفحه بشماری

نوفلی می گوید از امام هادی شنیدم که فرمود: اسم اعظم خداوند متعال هفتاد و سه حرف است که یک حرف از آن هفتاد و سه حرف پیش آصف بن برخیا بود. و توانست تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن از یمن به شام آورد و ما هفتاد و دو حرف از آن حروف را می دانیم و یک حرف از آن هفتاد و سه حرف نزد پروردگار عالم به ذخیره نهاده شده است. معجزات و کرامات امام هادی فراوان است و مورخین آنها را ضبط کرده اند از باب نمونه به یکی از آنها اشاره می‌کنیم:

زنی به نام زینب کبری ادعا کرد که من زینب دختر علی بن ابی طالب هستم.او را نزد متوکل آوردند متوکل حضرت هادی را احضار نمود که او را مجاب کند. حضرت فرمود دروغ می گوید، زیرا اگر او راست بگوید با ید درندگان گوشت او را نخورند، برای اینکه گوشت اولاد فاطمه ـ البته اولاد بدون واسطه فاطمه ـ بر درندگان حرام است. متوکل که دنبال بهانه ای برای نابودی حضرت هادی می گشت از حضرت خواست که خود آن بزرگوار نزد درندگان و شیرهایی که خود متوکل نگهداری می کرد برود حضرت قبول نمود و رفت و شیران با کمال تواضع اطراف آن بزرگوار را گرفتند و حضرت آنانرا نوازش می کرد. چون حضرت از نزد شیران به سلامت آمد آن زن به دروغ خود اقرار نمود و خواستند او را پیش شیران بیندازند که مادر متوکل شفیع او شد.

روایاتی از حضرت هادی(ع)

روایاتی که روات عالی قدر ما از امام هادی نقل نموده اند فراوان است. ما به یک روایت از آن بزرگوار که جنبهٔ‌ سازندگی فراوان دارد اشاره می کنیم. از آن بزرگوار روایت شده که فرموده اند: من یتّق الله یتّقی ومن یطع الله یطاع. هر که از خدا بترسد و تقوا پیشهٔ خود کند همه از او می ترسند و از او حساب می برند. و هر که اطاعت خداوند کند همه از او اطاعت می کنند

این جمله، جمله ای است که به تجربه اثبات شده است. علاوه بر اینکه آیات و روایات فراوانی آنرا تأیید می کند. خداوند متعال می فرماید: انّ‌ الّذین آمنوا و عملوا لصّالحات سیجعل لهم الرّحمن ودّا.

همانا کسانی که ایمان به خدا دارند و کار شایسته می کنند پروردگار عالم قطعاً محبّت آنان را در دلها می ریزدـ همه مطیع آنها می شوند، بر دلها حکومت می کنند.

امام صادق می فرماید: من اصلح بینه و بین الله اصلح الله دنیاه و آخرته.

»هر که میان خود و خدای خود را اصلاح کند، پروردگار عالم، دنیا و آخرت او را اصلاح خواهد کرد.« امام دوم می فرماید: من اراد عزّا بلا عشیرهٔ و هیبهٔ‌بلا سلطنهٔ فلیخرج من ذلّ معصیهٔ الله الّی عزّ طاعته.

»هر که بدون اینکه عشیره و طایفه داشته باشد عزت و شخصیت و ابهّت در میان مردم بخواهد، بدون اینکه قدرت و سلطه ای داشته باشد، باید از ذلت معصیت به در آید و لباس عزت اطاعت خداوند بپوشد.«

رسول گرامی صلی الله علیه و آله می فرماید: من خاف من الله خاف عنه کلّ شیء ومن لم یخف من الله خاف عن کل شیء.

»هر که از خدا بترسد همه از او می ترسند و هرکه از خدا نترسد از همه چیز می ترسد.« مورخین از خود حضرت هادی(ع) مطالبی نقل می کنند که فرمایش آن بزرگوار را تأیید می کند، و برای برخی از آنها را اینجا می آوریم.

۱ـ یک نفر شیعه وحشت زده خدمت امام هادی آمد و گفت که یکی از سرکردگان متوکل نگین انگشتری نزد او آورده است که از آن انگشتری بسازم و این نگین نزد من شکست و دو نیمه شد، و می دانم که او مرا می کشد. حضرت فرمودند: امید است که خداوند اصلاح کند. فردا سرد کردهٔ‌ متوکل کسی را فرستاد که میان زنها نزاع است اگر می شود آن نگین را دونصف کن و دو انگشتری بساز او پول فراوانی گرفت و از نگین شکسته دو انگشتری ساخت.

این سه معنای فرمایش امام هادی(ع): ومن یطع الله یطاع یعنی: »پیوند با خدا، پیوند با اهل بیت و توسل به اهل بیت قطعاً همهٔ‌ کارها را اصلاح می کند.

۲ـ منصوری شیعه بود ولی در دربار متوکل عباسی سمتی داشت و به علت شیعه گری مطرود متوکل شد. منصوری می گوید: » فقر و فلاکت به من روی آورد. به امام هادی از حال خود شکایت نمودم و گفتم به جزم شیعه گری مطرود شده ام. حضرت امام هادی فرمودند امید است که اصلاح شود ان شاء الله.

چون شب شد متوکل چند نفر را دنبال من فرستاد. در بن راه فتح بن خاقان را دیدم که منتظر من است و معلوم شد که متوکل دربارهٔ‌ من امر مؤکد نموده است. چون متوکل مرا دید از من عذر خواهی نمود و پاداش فراوانی به من داد و سمتی که داشتم به من واگذار نمود. بعداً خدمت امام هادی رسیدم تشکر نمودم و عرضه داشتم آیا شما نزد متوکل وساطت مرا نمودید؟ فرمودند: خداوند می داند که پناهی ندارم جز او، در مهمات به کسی روی نمی آوریم جز به او، در سختی ها و بلاها اعتمادی نداریم جز او و پروردگار عالم ما را نیز عادت داده است که چون از او بخواهیم عنایت کند. اگر کسی اطاعت خدا کند و از معصیت او دوری جوید و توسّل به اهل بیت داشته باشد، خداوند در سختیها به فریاد او می رسد و حق تعالی او را محروم نخواهدکرد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید