پلمپ شدن آرزوی دست نیافتنی قرمزها

در حالی که به گفته سران پرسپولیس خبری از کمک ۲۵۰ میلیون تومانی سازمان تربیت بدنی به این باشگاه نشده و قرمزها همچنان از کمبودهای مالی رنج می برند, وب سایت پرسپولیس اواسط هفته پیش خبر از احتمال پلمپ شدن باشگاه داد و آن را به سبب نپرداختن حق و حقوق بازیکنان قبلی سرخ ها دانست

در حالی که به گفته سران پرسپولیس خبری از کمک ۲۵۰ میلیون تومانی سازمان تربیت بدنی به این باشگاه نشده و قرمزها همچنان از کمبودهای مالی رنج می برند، وب سایت پرسپولیس اواسط هفته پیش خبر از احتمال پلمپ شدن باشگاه داد و آن را به سبب نپرداختن حق و حقوق بازیکنان قبلی سرخ ها دانست. البته عدم پرداخت های مالیات کلان باشگاه که طبق اعلام قرمزها مربوط به مدیریت های قبلی پرسپولیس می شود ربطی به مدیریت فعلی ندارد، نیز نقش مهمی در این ارتباط دارد و ظاهرا در یکی از روزهای هفته پیش از سوی اداره مالیات برای پلمپ باشگاه به محل رفته بودند. ماموران اداره مالیات برای این کار حکم قانونی در اختیار داشتند ولی پس از گفت وگو با سران باشگاه رضایت دادند قدری صبر کنند تا این مدیران فرصتی بیشتر برای پرداخت های معوقه خود بیابند و با رجوع به اداره مالیات مساله را ساماندهی کنند. گفته می شود عدم پرداخت مالیات برخی بازیکنان قبلی پرسپولیس در شکل گیری وضعیت ناگوار فعلی این باشگاه سهم عمده ای داشته است.

● کم و بیش

برخی ظریفان بر این باورند وضع مالی پرسپولیس آن قدرها هم بد نیست که اخبار فوق گواهی می دهند و بهتر بگوییم شرایط کم و بیش همانی است که قبلا بود و اگر روابط عمومی باشگاه راسا روی سایت خود چنین اخباری را می فرستد به قصد ایجاد نوعی اضطرار در امور باشگاه و مجاب کردن سازمان تربیت بدنی و سایر نهادهای دولتی به ارایه هرچه سریع تر کمک های مالی به قرمزها است! حتی اگر چنین باشد، نمی توان برآوردی از این دست را وسیله ای برای نادیده گرفتن قروض هنگفت و بدهی های کمرشکن باشگاه قرار داد و چشم بر این وضعیت بست و اوضاع نامساعد آنان را نادیده انگاشت و در حالی که هر سال حداقل ،۴ ۵ بار خبر رسیدن کمک های چندصدمیلیونی نهادهای دولتی یا علاقه مند به پرسپولیس( یا استقلال) می رسد، ولی در عمل این باشگاه همیشه مقروض است و پلمپ شدن احتمالی آنها نیز فقط بخشی از ماجرا و به واقع پی آمد مشکلاتی از آن قبیل است که پیشتر هم مورد اشاره قرار گرفت و ورزش دوستان ایرانی آن قدر شنیده اند که دیگر حتی کنجکاوی شان برانگیخته نمی شود.

● دور از چشم طلبکاران

باز ظریفی می گفت که پلمپ شدن این باشگاه آن قدرها هم واقعه بدی برایشان نیست، زیرا سبب می شود چند هفته یا چند ماه از مقابل چشم طلبکاران دور باشند. روز یا هفته ای نیست که طلبکاران به باشگاه پرسپولیس سر نزنند و دستمزدهای معوقه خود را نخواهند و طلب چیزی را نکنند که باشگاه باید در فصول گذشته به آنها می پرداخت و هنوز چنین نکرده است و بعضی طلب ها به سه سال پیش و حتی به پیش از آن مربوط می شود و مربیان و بازیکنانی را داریم که قسمتی از حقوق سال ۸۲ خود را نگرفته و آن قدر به باشگاه مراجعه کرده اند که حتی حوصله خودشان سر رفته است و معلوم است که در چنین فضایی نتوان برنامه هایی قاطع و با ضمانت را برای آینده ریخت و چیزی را قطعی شمرد و یا اطمینانی را به برخی افراد و ماندن شان داشت. البته مدیریت فعلی پرسپولیس کم نقص تر عمل کرده و سعی داشته است حسابش را با افراد تحت استخدام کنونی خود روشن و پاک نگه دارد و تاخیری کلان همچون گذشته در پرداخت حق و حقوق بازیکنان و سایر اعضای باشگاه نداشته باشد، اما مسایل مالی یک باشگاه مثل حلقه های یک زنجیر با یکدیگر مرتبط و مربوط به زمانی طولانی است و از یکدیگر نشات می گیرد و امکان ندارد که با هم مرتبط نباشد و بنابراین شکل و بیلان کارهای مالی فعلی در پرسپولیس از روابطی نشات می گیرد که پیشتر نیز در این باشگاه بوده است و نمی توان هیچ یک را به طور مفرد سنجید و انتظار داشت که هر کدام بدون ارتباط با دیگری سنجیده شود.

● در هر زمانی

پلمپ شدن یا نشدن پرسپولیس نیز مهم ترین موضوع نیست، زیرا این ا حتمال است که در هر زمانی امکان وقوعش می رود و حتی در فردای روز بستن باشگاه فعالیت های آن ادامه خواهد یافت زیرا بدهکاری های مالی دلیلی بر توقف حیات یک تیم ورزشی نیست و هر چند ورشکستگی دلیل و عاملی بر آن امر تلقی می شود، اما تجربه سال های طولانی به ما می گوید که همیشه عوامل و نشانه هایی هست که از چنین اتفاقی جلوگیری می کنند و به حیات باشگاه استمرار می بخشد، ولی مساله مهم تر این است که به گواهی تمامی اتفاقات ۱۰ سال اخیر راه حلی دیرپا و موثر برای این مشکلات یافت نشده و پرسپولیس همچنان بدهکار و امیدوار به کمک های مقطعی و فصلی این سازمان و آن سازمان برای حل مشکلاتش و جوابگویی یکی دو تا از طلبکارانش از این طریق است و باورش این است که به هر حال زمان سپری خواهد شد و با کمک های بعدی نیز می توان کارهایی را در این ارتباط صورت داد.

همین طرز نگرش است که باید تغییر یابد و کاری باید صورت بگیرد که قرمزها روی پای خود بایستند و برای گذران امور این قدر به کمک این و آن محتاج نباشند. در این ارتباط سیاست گذاری صحیح در امر هدایت باشگاه نیز بسیار به کار می آید. وقتی تیم پرسپولیس به شدت خرج ساز است و به دشواری می توان مخارج آن را جور کرد، چه نیازی به راه اندازی سایر تیم های ورزشی در این باشگاه؟ این گمانه زنی در حالی صورت می پذیرد که در دوره یکی از مدیران قبلی پرسپولیس نه فقط راهی برای کاستن از مخارج کمرشکن باشگاه یافت نشد بلکه تیم هایی در رشته های کشتی و هندبال و … نیز در پرسپولیس تشکیل و بار مالی کلان آن تیم ها برگرده این باشگاه که بدون محبت(!) این رشته ها هم دچار کمبودهای شدید مالی بود سوار و اضافه شد.

● کش و قوس

اگر پرسپولیس قدرت اداره آن تیم های اضافی را داشت، باز جای گله ای نمی ماند اما می دانیم و می دانید که چنین چیزی را نداشت. در نتیجه هنوز هم با بخشی از آن تیم ها تسویه حساب و مبالغ معوقه شان پرداخت نشده و کش و قوس بر سر آن مسایل ادامه دارد. اداره تیم فوتبال پرسپولیس به قدری سخت و پرخرج است که باید به این باشگاه توصیه کرد به هر تیم و رشته دیگری تحت قیمومیت گرفتن هر رشته دیگری پرهیز کند. پرداخت مخارج نجومی قرارداد و دستمزد فوتبالیست های پرسپولیس به قدری سنگین و سخت است که نمی توان به طور همزمان یک تیم کشتی هم داشت و آن را هم وارد لیگ کرد و متوقع بود که اگر در پرداخت حق الزحمه شان تاخیر صورت پذیرفت هیچ نگویند.

متاسفانه مسایلی از این دست هیچ گاه در جمع قرمزها در ،۱۰ ۱۱ سال اخیر رعایت نشده و سریال پول نداشتن های آنان همچنان ادامه یافته و تکرار شده، بدون این که راه حلی برای آن یافت شود. پلمپی که بر سر در باشگاه زده نشد، ممکن است فردا یا پس فردا زده شود و برای حل آن باید برنامه های مالی دقیق تنظیم کرد و از روزمرگی ابا داشت. پرسپولیس دقیقا در جهت خلاف این قضیه حرکت کرده و فقط در انتظار کمک های این و آن مانده و این سیاست در دوران حبیب کاشانی نیز که با نظم فزون تری در قیاس با اسلاف وی همراه بود، استمرار یافته و بدهکاری های قرمز همچنان پا برجا مانده است و بیم آن می رود کار روزی به جایی بکشد که پلمپ شدن و تعطیل گشتن آرزوی قرمزها بدل شود، اما کسی پیدا نشود که حتی این خدمت ناقابل(!) را به آنان بکند!

وصال روحانی