دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
شیعه و کاتولیک سیاست و حکومت
نگارندگان این مقاله در تلاشاند تا نکات مشابه را در دو نظام اسلام و مسیحیت مجزا از هم مورد بررسی قرار دهند و معتقدند که این مقایسه ممکن است باعث شود تا این دو نظام بیشتر به هم توجه کنند و بهتر همدیگر را درک کنند. تحلیلهای مقایسهای میان این دو نظام دینی نشان میدهد که زمینههای متشابهی را در عقاید رایج در این دو دین متفاوت، میتوان یافت. این نوع از تحلیل به ما کمک میکند تا از مسائلی که در مورد آنها آگاهی کامل داریم، نسبت به مسائلی که در مورد آنها اطلاع کافی نداریم، اطلاع کامل بدست آوریم و در این روند میتوانیم، رهیافتهای نظری و ادراکی خود را به این زمینهها و مسائل مشترک بهبود بخشیم. در واقع نوع بحث این مقاله بیشتر سیاسی و اجتماعی است تا عقیدتی.
●درآمد
اسلام و مسیحیت، دو دین ابراهیمیاند؛ این بدان معناست که پیروان هر دو مذهب، خدای ابراهیم را میپرستند. این گفته، به صراحت در قرآن ذکر شده است؛ آنجا که بیان میکند: وحی نازل شده بر محمد، احیاء آیین ابراهیم است که نه یهودی بود و نه مسیحی. بلکه مرد ایمان و عقیدهای پاک بود. کتاب مقدس مسیحیان نیز بر اهمیت جایگاه ابراهیم در میان سایر پیامبران الهی تأکید میکند: تحقق وعدههای الهی به انسان، به ایمان او بستگی دارد، به نحوی که تحقق آنها میتواند عطیهای رایگان برای همهی اسلاف ابراهیم باشد. نه فقط آنان که شریعت مدارند بلکه آن دسته که به دین ابراهیم، که پدر همهی ماست، ایمان دارند.
سنت جان (St. John) کشیش کلیسای دمشق، که از نزدیک و عمیقاً با اسلام آشناست، آن را فرقهای از مسیحیت میداند که جدا شده است. مسلمانان عیسی را مسیح موعود میدانند و نه خدا، که از مریم باکره بدنیا آمده است. او را به عنوان کلمهی خدا میشناسند و نه پسر خدا؛ به عنوان پیامبر و تعلیم دهنده و نه یک قربانی برای فرونشاندن خشم خدا و یا یک ناجی. از نظر نوع شناسی، اسلام، از منظر مسیحیت، در حقیقت شاخهی منحرف شده از تعالیم و اصول رسمی مسیحیت به نظر میرسد. اما در این میان یک حقیقت وجود دارد و آن اینکه اسلام خود را به عنوان نظام مذهبی معرفی میکند. امروزه تعداد کمی از مسیحیان و یا مسلمانان تمایل دارند که به این فرضیه که مسلمانان، فرقهای از مسیحیان هستند، بپردازند. بنابراین، از آن رو که مسلمانان، مسیحی نیستند، حداقل امکان شناخت سنخیتهای موجود میان نظام دینی مسیحیان و نظام دینی مسلمانان وجود دارد. مسیحیت،نوعی رویکرد کلامی ضعیف و در عین حال پیچیده به دین است. اصولاً دغدغهها و دلواپسیهای مسیحیت، اخلاقیاند: اینکه چه کاری صحیح و چه کاری ناصحیح است. اما برای بسیاری از مسلمانان، نظام اعتقادی با این گفته آغاز شده و به انجام میرسد که: خدایی نیست جز خدای یگانه و محمد فرستادهی اوست (البته شیعیان این عبارت را نیز اضافه میکنند که علی ولی خداست). در کنار مفاهیم آسمانی این اصول اولیه، دین اسلام به صورت عملی هم اجرا میشود. به این صورت که برخی کارها انجام داده میشوند و برخی کارها انجام داده نمیشوند.
هدف اصلی این مطالعه، مقایسهی اصول اعتقادی اسلام و مسیحیت نیست. از یک طرف، اصول اعتقادی مسیحیت، مسألهای آنقدر مهم و پیچیده است که باید آن را بدست متخصصان خود سپرد و از سوی دیگر تبحر در شناخت اصول اعتقادی اسلام نیز بهترین راه برای شناخت آن نیست. زیرا همان طور که در بالا اشاره شد، اسلام بر جنبههای اخلاقی و قانونی دین بیش از جنبههای کلامی و فلسفی تأکید میکند و متمرکز میشود. (البته واضح است که در طول تاریخ مسلمانان متکلم وجود داشتهاند، همان طور که مسیحیان شارع نیز وجود داشتهاند. اما مسألهی ما در اینجا، اهمیت نسبیای است که هر کدام از این توجهها در این دو دین داشتهاند.)
نگارندگان این مقاله در تلاشاند تا نکات مشابه را در دو نظام اسلام و مسیحیت مجزا از هم مورد بررسی قرار دهند و معتقدند که این مقایسه ممکن است باعث شود تا این دو نظام بیشتر به هم توجه کنند و بهتر همدیگر را درک کنند. تحلیلهای مقایسهای میان این دو نظام دینی نشان میدهد که زمینههای متشابهی را در عقاید رایج در این دو دین متفاوت، میتوان یافت. این نوع از تحلیل به ما کمک میکند تا از مسائلی که در مورد آنها آگاهی کامل داریم، نسبت به مسائلی که در مورد آنها اطلاع کافی نداریم، اطلاع کامل بدست آوریم و در این روند میتوانیم، رهیافتهای نظری و ادراکی خود را به این زمینهها و مسائل مشترک بهبود بخشیم. در واقع نوع بحث این مقاله بیشتر سیاسی و اجتماعی است تا عقیدتی؛ ما معتقدیم که این کوشش هم از دیدگاه معتقدان به این دو دین متفاوت اما از نظر عقیده به هم تنیده، و هم از دیدگاه غیر معتقدان به آن دو، ارزشمند است.
همانند یهودیت معاصر، مسیحیت و اسلام نیز باید برای این پرسش که چگونه میتوان علمی معتبر نسبت به خداوند متعال جستجو کرد، پاسخی بیابند؛ خداوندی که راه شناخت او، راههای شناخت یک انسان از سایر اشیاء نیست خداوندی که در واقع ماورای علم است. یهودیان یونانی زبان اسکندریه عملاً [در پاسخ به این سؤال] به این نتیجه رسیدند که انسان فقط از طریق یک واسطه، یعنی لوگوس (Logos) ـ همان دانش یا خرد آسمانی که او از طریق آن همه چیز را آفرید و در همه چیز نفوذ کرد و به این ترتیب علم به همه چیز را ممکن ساخت ـ میتواند خدا را بشناسد. مسیحیان بیدرنگ این نام (لوگوس) را برای مسیح بکار بردند. در آغاز فقط لوگوس بود؛ همه چیز را لوگوس آفریده است؛ بدون لوگوس هیچ چیز ساخته نشد و ساخته نشده است. او در طول حیاتش چراغ انسان بود. لوگوس دارای گوشت و پوست شد و رسولان و حواریون، شکوه او را به تماشا نشستند.
اگر واژهی یونانی لوگوس را معادل واژهی عربی کلمه بدانیم، در این صورت یک مسلمان معتقد میتواند از ابتدای پاراگراف چهارمین سرود نیایشی انجیل شروع به خواندن کند و تا آخرین جملهی آن ادامه دهد،[بدون اینکه از نظر او در مضمون متن اشکالی وجود داشته باشد.] اما در اینجا ممکن است که او بگوید: «کلمه نوشتار شد و سپس تبدیل به کتاب شد و از طریق محمد در کمال جلال و شکوه به ما سپرده شد.» نمیتوان ادعا کرد که جایگاه قرآن، این کلام زندهی الهی،در میان مسلمانان، شبیه جایگاه کتاب مقدس در میان مسلمانان، حتی در میان اصول گراترین آنها است. در واقع جایگاه قرآن، هم تراز جایگاه مسیح در تعلیمات مسیحیت است. در واقع این حدیث ـ گفتهها، تقریرات و تعلیمات رسول یگانهی مسلمانها ـ است که هم سطح کتاب مقدس مسیحیان است، اگر چه که حجیت تمام احادیث، حتی از نظر اهل تسنن، کاملاً قطعی نیست. در حقیقت ریشهی اختلافهای امروزی میان شیعه و سنی را میتوان اغلب در تفاوتهای مشخص و روشن در روایتهای مختلف احادیثی جست که هر فرقهای روایت خود را معتبر میداند.۱ این موضوع نیاز به کمی توضیح دارد.
برای اینکه یک حدیث مورد قبول واقع شود، باید سلسله سندی معتبر از ناقلان آن که صحت آن را شهادت دادهاند، وجود داشته باشد. این سلسله سند، معمولاً به صورت متفاوتی از سوی سنی و شیعه پذیرفته میشود، حتی زمانی که یک متن نقل میشود. مسلمانان معتقدند که پیامبر اسلام بوسیلهی «روح القدس» ـ یعنی، جبرئیل مقرب ـ راهنمایی میشده است.
بنابراین گفتهها و سخنان او پس از قرآن، مهمترین منبع مسلمانان در فقه و اخلاق است. اما یک مسألهی فقهی و اخلاقی پس از وفات پیامبر، مسلمانان را از هم جدا ساخته است. پیامبر پس از وفات تمایل داشت که چه کسی پس از وفات او رهبری جامعه را بدست بگیرد. آیا، آن طور که اهل تسنن ادعا میکنند، صحیح بود که اصحاب او یکی را از میان خود برگزینند و او را به عنوان جانشین سیاسی او معرفی کنند، تنها به این دلیل که او به این مسأله پاسخی نداده بود، بالعکس آن طور که شیعیان معتقدند، پیامبر سخنانی صریح در این مورد داشته است و قصد داشته تا رهبری جامعه را به خانوادهی داماد و پسر عمویش یعنی علی و دخترش فاطمه واگذارد؟ آیا این از خصوصیات اسلام است که تقسیمات فرقهای بر پایهی سؤالات سیاسی ـ فقهی به جای تفاوتهای اعتقادی روی میدهد و اینکه سؤالات، صورتی ماوراء الطبیعی به خود میگیرند؟
کاتولیکها معتقد به برتری پطر بر سایر حواریون و برتری جانشینان او بر سایر اسقفها میباشند. بنابراین [از نظر کاتولیکها] مرجعیت دینی در هر دورهای از آن پطر و جانشینان اوست و به صراحت بر این مطلب تأکید میشود. این مسأله[ی مرجعیت دینی] در مورد شیعیان نیز مطرح است و همین مسأله، اولین نقطهی تشابهی است که میخواهیم بین دو مذهب شیعه و کاتولیک بررسی کنیم. البته موارد مشابه دیگری نیز وجود دارد.
ما کاملاً آگاهیم که این دو نظام دینی تفاوتهای بنیادینی با هم دارند و هر کدام در تاریخ حضور و حیات داشتهاند. اما معتقدیم که در کنار حضور تاریخی آنها و داشتن یک سری ویژگیهای ماهوی و پایدار منحصر به فرد, در برخی ویژگیها به طور چشمگیری به یکدیگر شبیهند. این شباهتها موضوع تحلیل ماست.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست