دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
جنگ در نهج البلاغه
انْفِرُوا خِفافاً وَ ثِقالًا وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ علی مرد جنگ است، و نهج البلاغه كتاب جنگ، و جنگ ناموس خدا است و تبلور ایمان است، زیرا كفر به طاغوت مقدّمه ایمان به اللّه است، و تا طاغوت تكفیر نشود و در خاك نابودی پوشانده نشود، ایمان به اللّه استقرار نیابد.
پس علی (ع) كه نخستین مؤمن است و نخستین مسلم، نیز نخستین كافر است به طاغوت، و لازمه كفر به طاغوت نابودی آن است.
علی (ع) در اندیشهاش و در سخن و عملش جنگ میجوشد. او گاهی جهادش، جهاد دعوت است و تربیت و حكومت برای كفر به طاغوت در پهنه فرهنگ، و گاهی جهادش كشتار است و قتال است هم بیرحمانه و هم سرسختانه، زیرا خدا به او فرموده است كه رأفت به طاغوت در دین اللّه نیست.
علی نه آنكه سرداری باشد از سرباز، جدا. یا زاویه نشستهای كه دیگران را به معركه فرستد، كه خودش پیشتاز است و پیش آهنگ. هم در سنین كوچكی از چنگش خون میچكد، در بدر و احد و خندق، و هم در كهنسالی در لیلهٔ الهریرشمشیرش تا پایان سپاه زبانه میزند، و از دستش بر قبضه تیغش خون میچكد و علی در روح پیروانش تجلّی دارد، هر كس مجاهد است و عارف است و جنگ آور و در راه خدا است، برخاسته از مكتب اوست.
امّا جنگ در نهج البلاغه دارای خصیصه فی سبیل اللّه است، همچنان كه از قرآن بر میخیزد، عباد صالح، انسانهای آرزومند و مستعد، راهی راه خدایند در صیرورت تكامل، امّا در برابر این رهروان حقّ، رهزنانی بر میخیزند تا راه را بر مؤمنان ببندند، و كاروان را به غارت كشند و توقّف بخشند. اینجا است كه نبرد با اهریمن راهزن و فریفته كفر به طاغوت، ایجاب میكند كه تا راهنمایان راهگشا نیز باشند و آنرا كه رهزن است و ره بند، در خون كشند.
پس جهاد در اسلام، فی سبیل اللّه است، همچنان كه دیگر فرائض و دیگر حركتها در صیرورت الهی كه «الی اللّه المصیر».
جهاد را علی (ع) دروازهای میداند بسوی بهشت. نزدیكی به خدا و درك فیض حضور ربّانی كه آخرین پرواز در معراج امّت بسوی سدرهٔ المنتهی و خلوتگاه راز حق. پس آن كس كه پیراهن سرخ جنگ میپوشد و سینه به سلاح دژخیم میسپارد، آن كسی است كه دروازه قرب برویش گشوده میشود. امّا این جهادگر باید ولّی خدا باشد، بلكه برتر، خاصهای از اولیاء حق، انّ الجهاد باب من ابواب الجنّه، فتحه اللّه لخاصّهٔ اولیائه اولیاء جهادگران، اولیاء خدایند بل برتر، كه خاصّان اولیاء، پیامبران جهادگرند كه پیوند با منشأ وحی دارند، و امامان مجاهدند كه مفطورند به فطرت حق و ممتازند به عصمت. امّا گاه مینگریم برهنه پایانی را كه مكتبی ندیدهاند، و مراحلی نپیمودهاند، گمنامانی هستند كه دروازه بهشت برویشان باز میشود و در ردیف خاصان اولیاء حقاند، یعنی درس ناخواندگان و پای برهنگان و گمنامانی كه مراحلی از فلسفه یا عرفان نپیمودهاند، آنسان برخاستند كه به استوای خاصّت اولیاء بالا میروند و دروازه قرب حقّ، برویشان باز میشود واین نمایش سترگ امروز در این سرزمین پدیدار است، اگر خواهید هم دروازه بهشت را میتوانید بنگرید و هم خاصان اولیاء خدا را كه در زمان ظهور نهج البلاغه، چنین نمایشگاهی چون امروز پدید نیامده است. روستا زادگان درس ناخوانده، آنان كه از خانههای فقیران برخاستهاند شعلههائی هستند از قبس شجره اللّه، همان شجرهای كه بر موسی (ع) درخشید. امروز این زبانه در تاریكستان كفر طاغوتی شعله میزند و راه بهشت را به روی انسان میگشاید.
در جبهه بنگرید، همین امروز كه اینسان آرام نشستهاید خواص اولیاء خدا به صورت نوجوانانی هستند كه دروازه قرب، برویشان باز است و این نمایش پس از كربلا، زیباترین نمایشی است در این روزگار «و هو لباس التّقوی» خواص اولیاء خدا این پیراهن بهشتی را كه كسوت پارسائی است بر تن دارند.
دژ مستحكم جهاد است كه امّت را در خویش نگه میدارد، و این زره آهنین جهاد است كه اجتماع اسلامی را از نفوذ طاغوتیان مصون نگه میدارد. امّتی كه در منطقش و مكتبش، جهاد نباشد، او هرگز زره آهنین مصونیت خدائی را بر تن نخواهد داشت، چنانكه در چهارده قرن، ملّت مسلم چون نتوانست جهاد كند، آنسان در فشار طاغوتیان بود، و امروز كه این پیراهن سرخ را پوشیده است، خدای هم زره آهن مصونیت بر اندامش راست كرده و او را در حصن توحید نگه داشته است. جهاد، سپر محكمی است كه در پشت آن از تیر باران حوادث و آختن تیغهای جنایت محفوظ میماند، و ما امروز این سپر بلا را در میهن اسلامی خویش مینگریم كه هزاران تیرانداز و تیغ زن دژخیمان طاغوت به سوی این ملّت حمله میبرند، امّا این سپر كه خدای بر سر این امّت نهاده، جانشان را از خطر حفظ میكند.
آن كس كه از جهاد روی برگرداند، خدای لباس خواری بر تنش میپوشاند.
امروز ببینید، اجتماع اسلامی جهان، چرا دچار ذلّت است، چون از جهاد رو برگردانیده است و اگر به جهاد روی آورد، به عزّت خواهد رسید. و ما كه ساعات آخری را میگذرانیم كه به پیروزی قاطع برسیم و به دنیا جلوه جهاد را نشان دهیم، از زبان علی (ع) مرد جنگ، مرد حكومت، مرد نماز، مرد شرف و زكات، به همه مسلمانها اعلام میكنیم كه این لباس ذلّ از تن برآورید و پیراهن سرخ جهاد بر اندام راست كنید و به كفر طاغوت بپردازید كه امروز طاغوت بر اسلامیان حاكم است، طاغوتیانی كه در دو جبههاند و در یك منهجاند و باید این قیام در امّت مسلم پدید آید تا لباس جهاد در پوشند و سپر حمایت خدای را بر سر گیرند.
ملّتی كه نمیجنگد، كوچك میشود و خوار لقمهای در دهان فراخ جهانخواران گرفتار حماقت.
این حماقتی كه امروز بعضی از سران كشورهای اسلامی به آن دچار شدهاند همان ذلّتی كه انتقام خدا آنها را به آن گرفتار كرده است.
علی (ع) فریاد میزند «بجنگید با كافران قبل از این كه آنها با شما بجنگند».
۳۳ سال پیش بود كه كافران، فلسطین عزیز را اشغال كردند.
چرا پیش از آنكه این دشنه را بر جگر مسلمین وارد كنند، مسلمین برنخاستند و اكنون كه این اهریمن بر اجتماع مسلمین میتازد، به جای این كه با او به غزا پردازند، او را به رسمیّت میشناسند. این درد است برای امّت مسلم كه بعضی سران مزدور آنها با كفر محض جهانی دست مودّت دهند و با اسلام ممثّل در جهاد و انقلاب به جنگ پردازند امروز مسلمانان در خواری بسر میبرند، زیرا دشمن در درون خانهشان جا كرده و تا برنخیزند دشمن را از خانه بیرون نرانند.
دچار خفّت، نكبت، زیان و خسرانند، بنگرید پیروان علی (ع) را، آنانكه جهاد را از نهج البلاغه علی (ع) آموختهاند و از قرآن منزل كریم، چگونه دشمن را از خانه خویش بیرون میریزند، این رشادتها نمونه ایمان مردمی است كه علی را قائد خویش در ایمان و در كفر به طاغوت میدانند، و گام به گام از قدمهایمقدّسش پیروی میكنند، و بدانسان كه اكنون دشمن از این سرزمین رانده شده و تمام قدرتها در برابر جلوههای خورشید جهاد مردم ما خیره ماندهاند، این سخن علی (ع) است كه نگذارید دشمن در درون خانه شما آشیان كند، خانه ما تنها ایران نیست، ما ایران را از وجود دشمن تطهیر كردهایم ولی هر جا بانگ توحید بلند است خانه ما است و جنگجویان ما دشمن را از آن خانه بیرون خواهند راند تا همه جهان اسلام از وجود طاغوت تطهیر شود، و طاغوت تكفیر شود و در خاك دفن گردد، همچنان كه در مرزهای ما گورستانهائی برای تدفین عوامل طاغوت مشهود است.
این سخن علی (ع) زیباترین سخنی است كه هیچ جنگاور، چنین سخن نگفته زیرا جنگاوران تاریخ، ناحكیمند، و حكیمان تاریخ، ناجنگاور. و این تنها علی (ع) است كه هم حكیم است، هم جنگاور است، هم پارسا است و هم عارف است، ولی او میگوید: «فالموت فی حیاتكم مقهورین» اگر شما در زندگی مرده باشید، حیات انسانی، زندگی آزادی، شرف و كرامت بشری در شما نباشد، شكست خوردگانید. امّا اگر جان دهید و جان بخشید، جان فروشید تا مكتب خویش احیاء كنید، اگر چه سر بر خاك خونین بیفكنید شما پیروزید و من مفهوم این سخن علی (ع) را در یك عینیّت روشن به نظر در آوردم.
در اهواز، دو تالار وجود داشت. یك تالار، خاص مردگان زنده و تالار دیگر، خاص زندگان مرده. یعنی سالنی بود اسیران عراقی در آن بودند، اینان مردگان زنده بودند و در جای دیگر شهیدان را دیدیم كه زندگان مرده بودند.
این سخن علی (ع) است: آنانكه هویّت خویش از كف دادهاند، آنانكه فاقد حیثیت انسانیاند، به ظاهر پیكری زنده دارند ولی روحشان مرده است. اسیرانی در بند، سرافكنده، شرمسار، خجل، مغلوب و منكوب، امّا آن سوی، شهیدانی بر خاك خفته ولیدیدگانشان باز بر افق حیات، ولی درخشش تبسّم پیروزی بر دندانهای سفیدشان متجلّی.
این سخن علی (ع) است كه پس از چهارده قرن پیروان علی (ع) به آن عینیّت میبخشند و عملا آنرا تفسیر میكنند. علی (ع) میگوید: در نبرد صدق باید مجاهد صادق باشد «كونوا مع الصادقین» و علی (ع) خود صادق است و راست و راستین است و ارتش او نیز صدق دارد، صدقی را كه خدای میداند. (چون خدای راستی ما را در اندیشه و نیّت، در عمل و اخلاق نگریست بر دشمنان ما واژگونی و شكست را فرو فرستاد، و بر ما نصر را و فتح را، تا آنجا كه اسلام استقرار یافت).
پس مجاهد باید راستین باشد، در راستای خطّی كه او را بسوی خدای میبرد و در این سبیل اللّه هیچ اعوجاجی و انحرافی مشهود نیست. پس شرط جهاد صدق است، و اگر جهاد با صدق همراه باشد، پیروزیش محتوم است، مسجّل و محقّق.
و امروز مینگریم صدق جهادگران اسلامی را كه درس جنگ را از نهج البلاغه، آموختهاند كه چگونه با صدق خویش در مسیر جهاد پای فشردهاند و خداوند چون صدقشان را دید و نیازشان را و نمازشان را در سنگرشان و نگاهشان را به آسمان و ضربان قلبشان را به عشق خدا پی برد، بر دشمنانشان واژگونی و سرنگونی را فرو فرستاد و نصر را بر همین جوانان پا برهنهای كه خدای آنان را بر استای اولیاء خاصّش قرار داد.
این را بگویم كه پیروزیی كه امروز بدست مجاهدان اسلام آمده است در و همراهش یك پیروزی سیاسی عظیم نیز حاصل آمده است كه بزودی اثراتش را مینگرید و من با این كه نباید بگویم برای شادمانی شما یك گوشه از آن پرده را كنار میزنم و آن این كه سه روز پیش یكی پیغام داد كه من اشتباه كردم كه با جمهوری اسلامی در افتادم و خیانتكاران را پناه دادم و اكنون به حقّانیت این جمهوری عارفم و برای جبران اشتباهم حاضر به هر اقدام هستم.
پیام دیگری از ناحیه شیخ نشینان كه: ما صدّام را برمیداریم و همه غرامت را نیز میپردازیم، شما جنگ را در مرز متوقّف كنید.
این دلیل عظمتی است كه جهادگران ما آنرا احراز كردهاند. امّا بنگرید كه علی (ع) چگونه سخن میگوید: «و صلوا السیوف بالخطا» (اگر شمشیرتان كوتاه است، با قدمتان كوتاهی شمشیر را جبران كنید).
عجیب است این سخن. جلوتر بروید، امروز این استراتژی را، رزمندگان ما به دنیا نشان دادهاند. چون دنیا همیشه روی «سیف» حساب میكرد، روی «شمشیر» یعنی ابزار جنگ.
چه شمشیر آن زمان و چه سلاحهای پیچیده این زمان. علی (ع) میگوید: اگر سلاحتان كم است و كوتاه، با قدمتان آنرا جبران كنید یعنی با ایمان بجنگید، كمبود اسلحه را با عشق به خدا جبران كنید.
ما این چنین كردیم، ما شمشیرمان كوتاه بود، شمشیر دشمن خیلی دراز بود و خیلی پرتوان. شیعیان علی (ع) درس جنگ را از نهج البلاغه آموختند، كوتاهی شمشیر را با گامشان جبران كردند و كمی اسلحه را با ایمانشان. ببینید خبرگزاریهای دنیا همه گفتهاند كه در ایران مجاهدان كم سال، جوانانی هستند كه با عشق به ایمان بر دشمن یورش میبرند و خطوط دشمن را درهم میكوبند.
خود خبرگزاریها، خبرنگارانشان آمدند جبهه جنگ را دیدند كه چگونه این جوانان برخاستند. اگر تانك (تی ۷۲) نداشتند قدم داشتند، اگر رادار پرنده آسمانی آمریكا را نداشتند (ای واكس) نداشتند، چشمانشان آن چنان از زیر كلاه خود میدرخشد كه موج هر سلاح فیزیكی را درهم میكوبد و این قدمها بود كه كمبود سلاح را جبران كرد و این پیروزی را بوجود آورد.
جهادگر مؤمن، كافر به طاغوت كه نبردش به اذن اللّه است، اللّه او را مینگرد، در صلواتش و در نسكش و در محیایش و در مماتش و در جنگش و در خونش و در پیروزیش و در شكستش.
آنها چه هدف دارند طاغوتیان میجنگند برای غارت و برای قتل و برای نابودی شرف انسانی، (و عساكر الموحّدین) میجنگند برای استقرار حكومت خدا و ایجاد قسط و عدل الهی. پس جهادگران، بدانید كه دیدگان اللّه ناظر شماست و امام همراه شماست، پس ارتشی كه خدای آنرا مینگرد و در هر لحظه حمایتش میكند و پیشاپیش، در حركت است، چنان ارتشی هرگز دچار شكست نمیشود هیچگاه ارتش ما عقب ننشستهاند، اگر ضربه خورده است از آن جهت بودهاست كه بیشتر از حد، بیشتر از برنامه پیش رفته است. اگر شهیدانی بر خاك افتادهاند برای كرّ است نه برای فرّ. همچون علی (ع) كرّار غیر فرّار بودهاند.
آنان كه از میدان نبرد میگریزند فراز از «زحف» (معصیت كبیره) را مرتكب میشوند، برای آیندگان، ننگها به میراث میگذارند و آتش دوزخ را برای خویش تهیّه میكنند.
باید جهادگر صدّیق، همیشه مشتاق باشد كه این روح به پاكیزگی و آرامی از جانش پرواز كند.
یكی از بزرگترین مقامات خارجی میگوید: اینها «رزمندگان» كلمهای یاد گرفتهاند به نام شهادت كه با آن نام، پیروز میشوند ولی در هیچ فرهنگی كلمهای بنام شهادت وجود ندارد، فقط در مسیحیّت به نام مرگ مقدّس است آنهم كه در جلباب رهبانیّت مدفون شده است.
فخر الدّین حجازی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست