چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
چنین گفت «احمد بیگدلی»
۱- باید هرچه زودتر میرسیدم به تالار آفتاب. نمیخواستم حتی یک لحظهاش را از دست بدهم. اولین جشنوارهای بود که شرکت میکردم و گویا برگزیده شده بودم. وگرنه روز قبلش، دبیر همایش زنگ نمیزد و نمیگفت که باید حتماً باشی. بهمن ۸۶ بود. بارانی در کار نبود. از آن روزهای آفتابیِ سرد بود با آسمانی صاف و آبی. تا رسیدم، دیدم دمِ در تالار چند نفری گرم گپ و گفت هستند. یکیشان نظرم را جلب کرد. قدبلند بود و چهارشانه. به معنای واقعی کلمه، تنومند. با سبیلی از بناگوش در رفته که مردانگی خاصی به چهرهاش میداد. تو دلم گفتم: «به مولا، خیلی مَرده». بهانهای برای ایستادن نداشتم. گذشتم و به در شیشهای تالار رسیدم. پوستر جشنواره روی در بود: «دومین همایش ادبیات داستانی خوزستان». وارد شدم. بیشتر مهمانان در راهرو بودند.
۲- مجری همایش رفت پشت تریبون و پس از مقدمهچینی، شروع کرد به معرفی داوران جشنواره. از «محمد ایوبی» گفت و آثارش و بعد رسید به دومین داور. از نگاههایش شستم خبردار شد، آن مرد تنومند که بغل دست محمد ایوبی نشسته است، کسی نیست جز «احمد بیگدلی». از «اندکی سایه» دادِ سخن داد و «آنای باغ سیب»اش. یک سال از برگزیدگی رمان «اندکی سایه» در جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران میگذشت و استاد بیگدلی، گرچه دیر اما شناختهتر شده بود.
متاسفانه وقتیکه درخت ذوق ادبی این دو استاد گرانقدر داشت به بار مینشست و جامعهی ادبی از دانش و تجربهشان بهرهها میگرفت، رخت بربستند و پر کشیدند. آن هنگام، کسی گمان نمیبُرد که قرار است جایشان به این زودیها خالی شود.
۳- هنگامیکه استاد بیگدلی پشت میز نشست تا کلامی بگوید و برای حاضران ادبدوست سخنی براند، سکوت حکمفرما شد. همه دوست داشتند نظرات موشکافانه و دقیق ایشان را درباره آثار رسیده به دبیرخانه بشنوند و بدانند که در خلال مطالعه آثار جوانان نوقلم، به چه نکات و مطالبی رسیده است. احمد بیگدلی داستانی شروع کرد و گفت: «چندی پیش در اصفهان خیلی اتفاقی محمد ایوبی را دیدم و از او پرسیدم: «چکار میکنی؟» وی در جواب گفت: «هنوز کِرم کتابم». دوستی بنده و استاد ایوبی دارد دهه چهارم عمرش را سپری میکند و ایشان هنوز روحیه مطالعه پیگیرانه و عمیق خود را حفظ کرده و در این سن و سال و با وجود تجربه بیش از چهلسالهی ادبیاش، هنوز هم خود را بینیاز از مطالعه نمیبیند.» پس از ذکر این خاطره، احمد بیگدلی گفت که آثار رسیده، خوب و درخور اعتنا هستند اما متاسفانه ضعف مطالعه در اکثر داستانها مشهود است.
۴- نکتهای که استاد بیگدلی در سخنانش به آن اشاره کرد، دردی است که سالهاست به جان جامعهی ادبی افتاده است و انگار قرار نیست به این زودیها درمان شود. «نویسندگانی که کتابهای همدیگر را نمیخوانند»، پدیدهای است هولناک که نمیتوان نادیدهاش گرفت و از کنارش به سادگی گذشت. نوقلمی در جشنوارهای شرکت میکند و داوری باتجربه چون احمد بیگدلی، ضعف مطالعه را بر روح اثرش حکمفرما مییابد. آن نوقلم اگر بخواهد همین روال را ادامه دهد تبدیل به نویسندهای می شود که اثر همکار و همصنفش را نمیخواند و در خوشبینانهترین حالت به داستاننویس متوسط روبهپایینی بدل میگردد. اگر در سال ۸۶، نوقلمی به وبگردی ادبی سرش گرم بود و حواشی ادبیات به اصلی در تکاپوی ادبیاش بدل شده بود، اکنون اسیر شبکههای اجتماعی بیشمار با جذابیتهایی بیشتر و جذابتر شده است. یک نگاه اجمالی به گروههای ادبی در شبکههای اجتماعی، هر ناظری را متوجه این نکته میکند. شخصی که نیمی از شبانهروز، آنلاین است و به اشتراک شعر و داستان مشغول میباشد، پیشبینی آینده ادبیاش زیاد سخت نمینماید.
۵- سال گذشته و در روزهای پایانی شهریور، خبر پایان زندگی دنیوی «احمد بیگدلی» تکان دهنده بود. در روزهایی که همهی دوستدارانش منتظر خبر انتشار اولین عاشقانهاش؛ رمان «ذبیح» بودند، خبر پَر کشیدن نویسندهی محبوبشان با آن همه ایده و فکر داستانی، سخت و ناگوار بود. احمد بیگدلی درحالی بر آخرین جملهی زندگی، نقطهی پایان گذاشت که برای داوری جشنوارهای به فرخشهر شهرکرد رفته بود. او تمام زندگیاش را آموخت و آموزاند، حتی در این نقطهی پایانی. باشد که درسهایش را ملکهی ذهنمان کنیم.
عبدالرزاق پورعاطف
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران دولت سیزدهم روز دختر دولت رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی رافائل گروسی مجلس شورای اسلامی حجاب رهبر انقلاب انتخابات انتخابات مجلس
قتل هواشناسی تهران شهرداری تهران فضای مجازی پلیس بارش باران آموزش و پرورش وزارت بهداشت سلامت شهرداری سازمان هواشناسی
قیمت طلا خودرو نمایشگاه نفت مالیات حقوق بازنشستگان گاز مسکن قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بازار خودرو بانک مرکزی
نمایشگاه کتاب نمایشگاه کتاب تهران تلویزیون محمدمهدی اسماعیلی کتاب سینمای ایران سریال دفاع مقدس موسیقی تئاتر سینما فیلم
اینوتکس دانشجویان دانش بنیان
رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل فلسطین جنگ غزه رفح حماس آمریکا روسیه چین حمله به رفح ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ قهرمانان اروپا دورتموند لیگ برتر ذوب آهن نساجی بازی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران رئال مادرید
تبلیغات اپل عیسی زارع پور اینترنت گوگل سامسونگ ناسا نوآوری آیفون آب مایکروسافت
سرطان قلب آسم کمردرد اعتیاد ناباروری بیماران خاص بیمه سبزیجات