دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

رشد سرمایه داری نوین دولتی در جهان


رشد سرمایه داری نوین دولتی در جهان

در پنج سال گذشته, به همان ترتیبی که کشورهای توسعه یافته در بحران فرو رفته اند, نوع نوینی از سرمایه داری به ظهور رسیده است که به عنوان چالشی در برابر اقتصاد عدم مداخله برخاسته است

در پنج سال گذشته، به همان ترتیبی که کشورهای توسعه‌یافته در بحران فرو رفته‌اند، نوع نوینی از سرمایه‌داری به ظهور رسیده است که به عنوان چالشی در برابر اقتصاد عدم مداخله برخاسته است.

در سرتاسر بخش اعظم کشورهای در حال توسعه، سرمایه‌داری دولتی-که در آن دولت یا مالک شرکت‌هاست یا نقش عمده‌ای در حمایت یا هدایت آنها ایفا می‌کند، جایگزین بازار آزاد شده‌اند. تا سال ۲۰۱۵، سرمایه‌های دولتی، ۱۲ تریلیون دلار از دارایی‌ها را کنترل خواهد کرد و از سرمایه گذاران داخلی بسیار پیشی خواهند گرفت. سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹، ۱۲۰ شرکت دولتی برای اولین بار در لیست بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان قرار گرفته‌اند؛ و این در حالی است که ۲۵۰ شرکت خصوصی از این لیست بیرون گذاشته شده‌اند. شرکت‌های دولتی اکنون به کنترل حدود ۹۰ درصد از نفت جهان و درصدهای بالایی از دیگر منابع می‌پردازند- بسیار متفاوت از گذشته که در آنBP و ExxonMobil، می‌توانستند قوانین را به دنیا دیکته کنند.

در عین رشد سرمایه‌داری، برخی از نویسندگان، رهبران تجاری و سیاستمداران، بر این عقیده‌اند که چنین سیستم‌هایی در ایجاد خلاقیت و ارائه راه‌حلی برای رشد بلند‌مدت و ثروت اقتصادی، شکست خورده‌اند. ایان برمر، رییس‌ گروه اوراسیا و نویسنده کتاب «پایان بازار آزاد: چه کسی در نبرد بین شرکت‌ها و دولت‌ها به پیروزی می‌رسد؟»، ابراز می‌دارد که سرمایه‌داران دولتی از «تخریب خلاقانه در هراسند - درست به همان دلیل که آنها از گونه‌های دیگر تخریب به این دلیل که قادر به کنترل آن نیستند، می‌ترسند.» در تحلیل اخیر از اقتصاد چین، در چین سال ۲۰۳۰، بانک جهانی بر این عقیده است که این کشور به سیاست‌گذاری خلاقانه‌تری نیاز خواهد داشت تا به بازسازی نقش دولت در سیستم نوین ملی و یک بازار رقابتی بپردازد.

در عین حال، این یک اشتباه است که توان خلاقانه سرمایه‌داری دولتی را ناچیز بپنداریم. قدرت‌های نوظهور همچون برزیل و هند از اهرم‌های توان دولتی استفاده کرده‌اند تا خلاقیت را در بخش‌های خطیر و هدفمند اقتصادشان به کار گیرند و متعاقب آن شرکت‌هایی در سطوح جهانی به وجود آورده‌اند. دولت چین، به‌رغم صرف هزینه‌های گزاف در تعدادی از بخش‌های دولتی، توانسته است به طور موثری به ترویج تحقیقات تخصصی و توسعه‌ای در صنایع پیشرفته مبادرت ورزد. با چنین اقداماتی، سرمایه‌داران دولتی این ایده را از بین برده‌اند که نمی‌توانند خلاقیت را طوری به کار برند که در راستای اقتصاد توسعه باشد. رویه سرمایه‌داران دولتی در مورد ترکیب منابع دولتی و خلاقیت، قابلیت این را داشت که ایالات متحده و ملل مختلف اروپایی را در شرایط نامساعد و در رقابتی جهانی قرار دهد.

مداخلات دولتی در امور اقتصادی در تناقض با خرد پذیرفته شده است که بیان می‌دارد بازار تنها مکان توسعه آگاهی‌ها است. در همان حال در طول تاریخ، دولت‌های بسیاری از ملل پیشرفته، شرکت‌های بسیار موفقی از Bell Labs در آمریکا گرفته تا Airbus در اروپا را پرورانده است.

کشور برزیل شاید بهترین نمونه امروزی از این امر است که چگونه یک سیستم سرمایه‌داری دولتی می‌تواند صنایع مبتکرانه ایجاد کند. دولت‌های پی در پی برزیلی با ارائه طرح‌ها، وام‌ها و یارانه‌ها، وارد عمل شده‌اند تا به گسترش صنایعی بپردازند که در غیر این صورت می‌توانست نیازمند سرمایه‌گذاری خصوصی بلندمدتی باشد که آنها را با حریفان آمریکایی و اروپایی‌شان به رقابت وا دارد. در همان حال، برزیل به مدیریت قدرتمندانه و مستقل از شرکت‌های دولتی‌اش پرداخته است تا یقین یابد که آنها به کارهای بی‌ارزش سیاسی تبدیل نشده‌اند.

برای مثال، سه دهه پیش دولت بزریل برای تولیدکننده هواپیمایی Embraer قراردادهای سودآور و سوبسیدهای متعدد ارائه داد و دریافت که این می‌تواند به طور بالقوه راه را برای تولید هواپیماهای کوچک‌تر در سطح منطقه هموار سازد. سرمایه‌گذاران خصوصی در مورد موفقیت Embraer مردد بودند. اگر این شرکت به تنهایی به سرمایه‌گذاری خصوصی تکیه می‌کرد، احتمالا با شکست مواجه می‌شد؛ در عوض، این شرکت رشد کرد و به بزرگ‌ترین سازنده جت‌های منطقه‌ای در جهان تبدیل شد. به‌طور مشابهی، Petrobras، یک شرکت نفتی دولتی دارای یک هیات‌مدیره مستقل، توانسته است با سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های خاص، با شرکت‌های بزرگی همچون Chevron (CVX)، Shell (RDS/A)A، و BP وارد رقابت شود.

کشور برزیل با انتخاب صنایعی که می‌تواند آنها را تحت کنترل خود درآورد و با حمایت کردن از آنها حتی وقتی که سرمایه خصوصی با کمبود مواجه می‌شود، توانسته است شرکت‌های رقابتی بین‌المللی را در صنایع مختلف از هوا و فضا گرفته تا تولید انرژی پاک ایجاد کند. امروزه دولت اغلب از شرکت‌ها به عنوان اقلیت دارندگان سهام پشتیبانی می‌کند یا به طرق گوناگون و در عین اینکه به شرکت‌ها در انجام سرمایه‌گذاری‌های پراهمیت در تحقیقات و کسب مهارت‌ها یاری می‌رساند، به آنها اجازه استقلال می‌دهد. بسیاری از شرکت‌های برزیلی که توسط دولت حمایت می‌شوند، از رکود جهانی نجات یافته‌اند، چرا که آنها توانسته‌اند به حمایت از دولت برای رهایی از این شرایط تکیه کنند.

ترکیب حمایت دولتی با صدور دستوری برای سوددهی و ایجاد مدیریت مستقل به ایجاد تجارت‌های موفقی در دیگر اقتصادهای سرمایه‌داری دولتی منجر شده است. سنگاپور از محرک‌های دولتی استفاده کرده است تا شرکت‌ها را به سوی صنایعی همچون انرژی خورشیدی و دیگر انرژی‌های پاک که در عین حال که ضرورتا در حالت کنونی به سوددهی نرسیده است، سوق دهد، ولی این نوع انرژی از جمله تکنولوژی‌های نوظهور قرن حاضر خواهد بود. مقاله‌ای بسیط توسط دانشکده کسب و کار‌ هاروارد مربوط به سال ۲۰۰۹ نگاهی به بیش از ۴۰ آزمایشگاه تحقیقاتی علوم و مهندسی در هند انداخته است که به نوع مشابهی از این دست همکاری‌های عمومی-خصوصی پرداخته‌اند. طبق یافته‌های این مقاله آزمایشگاه‌های دولتی هند دارای حق امتیازهای آمریکایی بسیار زیادی است که روی هم رفته دارای تعدادی بیشتر از همه شرکت‌های خصوصی هندی است. در کشور چین، دخالت‌های سیاسی بیشتر، از سوی شرکت‌های حمایت شده دولتی شرایط بدتری را برای سوددهی و خلاقیت در مقایسه با مکان‌هایی همچون برزیل ایجاد کرده است. در عین حال در سال‌های اخیر، طبق شاخص جهانی رقابت که یک نهاد اقتصادی جهانی است و به رتبه‌بندی کشورها می‌پردازد، امتیاز چین به طور متداومی بالا رفته است، در حالی که حتی امتیاز ایالات متحده هم نشان از کاهش دارد.

رشد مبتکرانه سرمایه‌داری دولتی، چالشی بزرگ‌تر در برابر تجارت‌های ایالات متحده و اروپا قرار می‌دهد که می‌تواند چندملیتی‌ها را به طور کامل از برخی بازارها بیرون براند. برای مثال در بخش نفت و گاز، شرکت‌های دولتی هنوز هم بخش اصلی منابع جهانی را کنترل می‌کنند و تا وقتی که شرکت‌های دولتی همچون Petrobras به اندازه چندملیتی‌ها بتوانند خلاقانه عمل کنند، برای انجام اکتشافات، تکنولوژی زیردریایی و پالایش نیازمند شرکت‌های بیگانه نخواهند بود. در بازارهای بزرگ مبتکرانه هم سرمایه‌داری دولتی قادر به هماهنگی با تکنولوژی چندملیتی خواهد بود که به آنها سلطه‌ای در زمینه ارتباطات همراه، خرده‌فروشی‌های لوکس و دیگر تجارت‌ها فراهم کند.

برخی کشورهای توسعه‌یافته ممکن است به واسطه فرونشاندن دسترسی شرکت‌های سرمایه‌داری دولتی به بازارهای‌شان یا از طریق دخالت شدید در اقتصادهای خودشان به این امر واکنش نشان دهند. هیچ یک از این دو راه‌حل قابل قبول نیستند. با گسترش اقدامات جهانی، تقریبا غیرممکن است که بتوان بزرگ‌ترین شرکت‌های سرمایه‌داری دولتی، تکنولوژی ارتباطات و سرمایه را دور از دسترس نگه داشت و ملت‌های شدیدا بدهکاری که در حال رشد هستند، برای اصلاحات برنامه‌های پاداش‌دهی‌شان، با چالش‌های بزرگی مواجهند: آنها در شرایطی نیستند که همانند کشورهایی چون برزیل، هند، یا چین منابع فراوانی را وارد شرکت‌ها کنند.

به جای تلاش جهت ممانعت یا بدتر از آن، رد کامل، در زمینه رشد سیستم‌های سرمایه‌داری دولتی، شرکت‌ها و دولت‌های آمریکایی و اروپایی بهتر است از آنها درس بگیرند. سنگاپور مدلی ارائه می‌دهد که چگونه دولت بدون آنکه در تاسیسات شرکتی خللی ایجاد کند می‌تواند در اقتصاد مداخله کند. دولت این کشور صنایعی که را در امر خطیر ابتکار عمل و تکنولوژی آینده حیاتی هستند، شناسایی می‌کند و به فراهم آوردن سرمایه‌گذاری‌های اولیه موثر در شرکت‌های کوچک کمک می‌کند، و سعی در جذب مردان و زنان بامهارتی از دیگر کشورهای جهان که در این صنایع کار می‌کنند دارد، و از منابع دولتی استفاده می‌کند تا اطمینان حاصل کند که دانشگاه‌ها به علوم پایه‌ای که در آینده به سود تبدیل خواهد شد، تمرکز کرده است.

همه این استراتژی‌ها تنها نیازمند سرمایه‌گذاری معتدل است که در تمایز با حیطه وسیع قرض دهی چین و برزیل به شرکت‌های دولتی‌شان است. ایالات متحده، خود چنین سیاست‌گذاری‌هایی را پیش از این انجام داده است. یعنی زمانی قبل از اینکه سیاست‌های محدودکننده مهاجرتی، خارجی‌های بامهارت را بیرون نگه داشته بود، دولت‌های فدرال و ملی سرمایه‌ها را از دانشگاه‌ها برای دیگر برنامه‌ها دزدیدند و حتی ایده اینکه دولت برای ایجاد صنایع جدید همچون انرژی پاک کمک کند، از لحاظ سیاسی سمی به نظر می‌رسید.

ملت‌های پیشرفته هنوز هم نسبت به رقبای‌شان در بازارهای نوظهور دارای برتری هستند: ایالات متحده و کشورهای اروپایی دارای کارخانه‌هایی با سرمایه‌های بسیار مخاطره‌آمیز و رشدیافته هستند، در حالی که کشورهایی همچون هند چنین کارخانه‌هایی ندارند. در بازارهای نوظهور، وقتی که شرکت‌های خلاق به قدر کافی وسعت می‌یابند تا از آغوش دولت رها شوند، آنها جایی برای مراجعه ندارند. از سویی دیگر، قدرتمندان عرصه سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز، می‌توانند به رشد مبتکران کوچک یاری رسانند. این برتری در مورد کشوری چون ایالات متحده می‌تواند فوق‌العاده شگرف باشد. و در دنیایی که قدرتمندان بازارهای نوظهور تمایل به مبتکرانه بودن را یاد می‌گیرند، هر گونه برتری حیاتی خواهد بود.

نویسنده: جاشوآ کورلانزیک

مترجم: منیر غلامزاده بازارباش