یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

یک شعر تازه از علی باباچاهی


یک شعر تازه از علی باباچاهی

آدم آتش نشانی

شما با گِردبادی وسط صفحه کاغذ تماس گرفته اید
نه! درست گرفته اید!
این وزوز زنبور نیست غژغژ کفش نیست
فش فش ماری که با خش خش برگ ها
قاطی شده باشد نیست
- لطفا پیامتان …

آدم آتش نشانی

شما با گِردبادی وسط صفحه کاغذ تماس گرفته اید

نه! درست گرفته اید!

این وزوز زنبور نیست غژغژ کفش نیست

فش فش ماری که با خش خش برگ ها

قاطی شده باشد نیست

- لطفا پیامتان را بگذارید یا بگذارید برای بعد!

اول آدم بوده این گردباد زیر درخت سیب با گردو بازی

می کرده

حوصله اش سر رفته شوخی شوخی به آتش نشانی زنگ زده

کمی دیر کرده ماشینی که چند آدمِ سر به هوا را کمی زیر

کرده

رسیده که برسد اما به چیزی که باید زیر و زبر بشود نرسیده:

نه قوطی کبریتی زیر سبیل استالین منفجر شده

نه هیتلر سر زیر برف کرده که تقلید کند خودکشی کبکی که

اهل خودکشی اصلانیست

آدم از اول آدم بوده گول که خورده شیطان شده

گفته گول بزنم بچه های محل را زده رفته در رفته

باد به گردِ هیچ کجایش نرسیده

مردم هنوز مار به مار مارپیچی ایستاده به ایستاده اند

جلو خانه یی که دیوارهایش از گیلاس های سرخ آتش نگرفته

تو چه کار داری با دختری که روسری اش را پس زده

تا گوشواره هایش بشوند فروغ فرخزاد

قاتل به محل قتل برمی گردد

گِردباد به گردوبازی

و دست گذاشته روی هیچ کجایش که هیس!

-لطفا پیامتان را بگذارید!