چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
عشق مشروط عشق خوبی نیست
چندی پیش با هم راجع به والدینی صحبت کردیم که در اصطلاح علمی هایپرپارنت، و در حالت خودمانی، از آن طرف پشتبام افتاده نامیده میشوند. با هم در مورد خصوصیات رفتاری این والدین به تفصیل صحبت کردیم و هشدار دادیم که اگر شما هم به عنوان والد، چنین علایمی را دارید به خود هشدار بدهید و دقت بیشتری کنید...
اگر یادتان باشد گفتیم این والدین به بچههایشان آسیبهای ناخواستهای را میزنند و روزی متوجه این اشتباه خود میشوند که از روی عدم آگاهی موجب فرسایش روحی و روانی کودکان خود شدهاند. امروز راجع به این آسیبها صحبت میکنیم. این والدین مرتب بچهها را از یک کلاس به کلاسی دیگر میفرستند تا امیال و آرزوهای خود را جامه عمل بپوشانند. با این کار زمانهای آزاد را از بچه میگیرند و او نمیتواند انرژی روانی خود را تخلیه کند و یا بازیهای آزاد انجام دهد. مقصودم از بازیهای آزاد این نیست که بچه آزاد باشد تا هر وقت خواست پای کامپیوتر یا تلویزیون بماند، مقصودم این است که با هم و در کنار خانواده فعالیت مشترکی انجام دهند و برای مثال بچهها بتوانند با همفکری شما در تقویم خود، برای روزهای خالی از برنامه درسی و غیره آنطور که لذتبخش است برنامه بریزند. گاهی متاسفانه این بچهها به دلیل تعدد کلاسها حتی فرصت صحبت کردن و در کنار خانواده تلویزیون تماشا کردن را هم از دست میدهند! حتی گاهی خواب کافی ندارند و صبح زود به کلاس میروند و این استرسها در بچهها شکل میگیرند و علایم اضطراب پدید میآورد. خصوصا آنهایی که در تابستان هم مانند بقیه سال که صبح زود برای مدرسه بیدار میشدند، به خاطر کلاسهای فوق برنامه باید بلند شوند. اینکه آرزو میکنند کاش یک روز صبح میخوابیدم و یا اوقاتی را با دوستانم در بیرون از کلاس و درس داشتم، واقعا علایم فرسودگی و فرسایش روحی در آنها پدید میآورد؛ درست مانند یک فرد بزرگسال که به خاطر روزمرگی و فشارکاری دچار فرسودگی ناشی از کار میشود. این بچهها اعتماد به نفس پایینتری خواهند داشت چون والدین آنها مرتب یادآوری میکنند که تو باید به کلاسهای مختلف بروی تا بتوانی فرزند موردنظر من باشی. گویا این مدل خاص اعتیاد به کار از والد به بچه منتقل میشود و بچهها اینطور یاد میگیرند که آفریده شدهاند برای کار کردن و نه زندگی کردن و لذت بردن از آن! بچههای این والدین هم چون دایم به دنبال فعالیتها و شرکت در کلاسهایی بودهاند که والدین آنها را مجبور می کردهاند، بلد نیستند در موقعیتهای مختلف با محیط تطابق پیدا کنند و در سختی روزگار انعطافپذیر شوند. بچهها دایم نگران هستند که آیا والدینشان آنها را باور دارند؟ اگر نمره خوبی نگرفتند، پدر و مادر دوستشان دارند؟ این والدین دلشان نمیخواهد بچهها اشتباه کنند و عشق آنها مشروط به فلان نمره و معدل است. در حالی که شما باید به کودک بفهمانید او را همیشه دوست دارید ولی بعضی کارهای او مانند درس نخواندن یا بیادبی را دوست ندارید.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست