سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
توبه
● حقیقت توبه
توبه عبارت از معنائی است که از سه چیز متوالی تنظیم میشود:
۱. علم
۲. حال
۳. فعل
علم موجب حال، و حال باعث فعل است.
منظور از علم، این است که انسان به ضرر گناهان پی برده و بداند که آنها سمومی مهلک، کشندهٔ دین، مفوّت حیات ابدی مانع بنده از لقای محبوب و رسیدن به سعادت ابدی هستند.
از این علم، حالی به انسان دست میدهد. یعنی با این شناخت به خاطر از دست رفتن محبوب، در قلب انسان دردی برانگیخته میشود. زیرا قلب انسان وقتی که احساس کند محبوبش را از دست داده، رنجور میشود.
آنگاه از این درد و رنج قلبی حالت دیگری حاصل میشود که قصد و اراده نام دارد؛ ارادهٔ اینکه فعلاً گناهی را که انجام میدهد ترک کند، و تصمیم بگیرد تا آخر عمر گناهانی را که محبوبش را از او میگیرند انجام ندهد، و گذشته را اگر قابل جبران است تلافی کند.
اولین مرحلهای که در این رهگذر - به نام علم - حاصل میشود، مطلع تمام این خیرات است. و آن عبارت از ایمان و تصدیق این معنی است که گناهان زهرهای کشندهاند.
هنگامی که نور این ایمان بر دل تابیدن گرفت، پشیمانی از گذشته را برمیانگیزد. و در بیشتر موارد اسم توبه به همین پشیمانی اطلاق میشود. و مرحله اول را - که علم است - مقدمهٔ توبه، و مرحله سوم را - که ترک گناه است - ثمرهٔ توبه میدانند.
و به همین اعتبار است که نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: پشیمانی توبه است (اَلنَّدَمُ تَوْبَهٌٔ) چون پشیمانی همیشه با علمی که موجب آن و عزمی که تابع و ثمرهٔ آن میباشد همراه است.
● وجوب و ارزش توبه
شکی نیست که از نظر عقل و شرع بر انسان واجب است خود را از امراضی که حیات جسم را به خطر میاندازند حفظ کند.
بنابراین دوری از مرض گناهان، و خطایا و اشتباهات مهلک که حیات ابدی را تهدید میکنند به طریق اولی واجب است.
خدای تعالی میفرماید:
ای مؤمنین همه با هم به درگاه خدا توبه کنید باشد که رستگار شوید.
(توُبُوا اِلیَ اللهِ جَمِیعاً اَیُّها الْمُؤْمِنُونَ لَعَلْکُمْ تُفْلِحُونَ ) (سورهٔ نور، آیهٔ ۳۱)
و میفرماید:
ای مؤمنین خالص و همیشگی به درگاه خدا توبه کنید باشد که پروردگارتان گناهان شما را بپوشاند و محو فرماید.
(یٰا اَیُّهاَ الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا اِلَی اللهِ تَوبَهًٔ نَصُوحاً عَسیٰ رَبُّکُمْ اَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئٰاتِکُم) (سورهٔ تحریم، آیهٔ ۸)
توبه نصوح توبهای است که خالص برای خدا و از هر شائبه خالی باشد.
و میفرماید:
همانا خداوند توبهکنندگان و پاکیزگان را دوست میدارد.
(اِنَّ اللهَ یُحبُّ التَّوّابِینَ وَ یُجِبُّ المُتَطَهِّرِینَ ) (سورۀ بقره، آیهٔ ۲۲۲)
تبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
تائب حبیب خداست، کسی که توبه میکند مثل کسی است که گناه نکرده است.
(اَلتّٰائِبُ حَبیِبُ اللهِ، وَالتّٰائبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لٰا ذَنْبَ لَهُ )
امام باقر (علیهالسلام) میفرماید:
سرور و خوشحالی خدا - به خاطر توبهٔ بندگان - از سرور و خوشحالی مردی که زاد و راحلهٔ خود را در شب تاریکی گم کرده، سپس آن را مییابد بیشتر است.
(اللهُ اَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَهِٔ عَبْدهِ مِنْ رَجُلٍ اَضَلَّ رٰاحِلَتَهُ وَزٰادَهُ فی لَیْلَهٍٔ ظَلْمٰاءَ فَوَجَدَهٰا فَاللهُ تَعٰالیٰ اَشَدُّ فَرَحاً بِتَوْبَهِٔ عَبْدِه مِنْ ذٰلِکَ الرَّجُلِ بِراحِلَتِهِ حِینَ وَجَدهٰا)
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
خدای تعالی از توبهٔ بندهٔ مؤمنش چنان مسرور میشود که یکی از شما هنگام یافتن گم شدهاش.
(اِنَّ اللهَ یَفْرَحُ بِتَوْبَهِٔ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ اِذٰا تٰابَ کَمٰا یَفْرَحُ اَحَدُکُمْ بِضٰالَّتِهِ اِذٰا وَجَدَهٰا)
از همان حضرت در تفسیر آیهٔ شریفهٔ : تُوبُوا اِلیَ اللهِ تَوْبهًٔ نَصُوحاً چنین آمده است:
نصوح گناهی است که انسان تا ابد آن را انجام ندهد.
(هَوَ الذَّنْبُ الَّذِی لٰا یَعُودُ فِیهِ اَبَداً)
کسی گفت کدامیک از ما گناهش را تکرار نمیکند؟
حضرت فرمود:
فلانی! خدا بندگانی را که بسیار گناه کرده، و بسیار توبه میکنند دوست دارد.
(یٰا فُلٰانٌ اِنَّ اللهَ یُحِبُّ مِنْ عِبٰادِهِ الْمُفَتُنَ التَّواٰبَ)
نبی اکرم (علیهالسلام) فرمود:
هنگامی که بندهای خالصانه توبه میکند، خدا او را دوست میدارد و بر او پرده میپوشد.
(اِذٰا تٰابَ الْعَبْدُ تَوْبَهُٔ نَصُوحاً احَبَّهُ اللهُ وَ سَتَرَ عَلَیْهِ )
عرض شد: چگونه بر او پرده میپوشد؟
فرمود:
گناهش را از یاد دو ملکی که آن را نوشتهاند میبرد و به اعضای بدنش و قطعههای زمین وحی میکند که گناهش را پنهان کنند پس او در حالی خدا را ملاقات میکند که هیچ چیزی بر علیه او شهادت به گناه نمیدهد.
(یُنْسی مَلَکَیْهِ مٰا کٰانٰا یَکْتُبٰانِ عَلَیْهِ وَ یُوحی اللهُ اِلیٰ جَوارِحِهِ وَ اِلیٰ بُقٰاعِ الاَرْضِ اَنِ اکْتُمی عَلَیْهِ ذُنُوبَهُ فَیَلْقَی اللهَ حِینَ یَلقٰاهُ وَ لَیْسَ شَیء یَشْهَدُ عَلَیْهَ بِشَیْءِ مِنَ الذُّنُوبِ)
امام باقر (علیهالسلام) فرمود:
تائب چون کسی است که گناه نکرده است، و کسی که بر گناه اصرار دارد و استغفار میکند، مانند کسی است که خود را استهزا کرده است.
(التّٰائِبُ مِنَ الذَّنْبِ کَمَنْ لٰا ذَنْبَ لَهُ والْمُقِیمُ عَلیَ الذَّنْبِ وَ هُوَ یَسْتَغْفِرُ مِنْهُ کَالْمَسْتَهْزیٰ )
● فوریت توبه
بدون شک، توبه امری است که باید فوری انجام شود؛ زیرا رفع ضرر گناهان واجب فوری است. به اضافه اینکه اصل توبه - یعنی شناخت مهلک بودن گناهان - جزء ایمان است، و ایمان خود واجب فوری است. و علم به ضرر گناهان فقط از این جهت به کار میآید که باعث ترک گناهان باشد، پس کسی که گناهان را ترک نکند فاقد این جزء ایمان است.
● عمومیت توبه
وجوب توبه نسبت به همهٔ اشخاص در تمام حالات عمومیت دارد، بطوری که میتوان گفت این حکم از احدی برداشته نشده.
قرآن کریم در یک خطاب عمومی میفرماید:
همه به سوی خدا توبه کنید.
(و توبوا الی الله جمیعا) (سورۀ نور، آیهٔ ۳۱)
زیرا هیچ کس از گناه جوارح پاک نیست، و اگر گاهی از معصیت جوارج پاک شود، به ذنوب قلبی مبتلا خواهدشد. و اگر از آنها پاک شود، از وسوسهٔ شیطان که خیالات متفرقه را به او تلقین میکند تا از یاد خدا غافلش کند خالی نیست. و اگر از آن خالی شود دچار غفلت و قصور در شناخت خدا و صفات و آثار او به حسب طاقت خویش میباشد.
اینها تمامی، نقص بوده و اسبابی دارند، و ترک این اسباب فقط با اشتغال به اضداد آنها ممکن است، یعنی رجوع از یک راه به ضد آن و منظور از توبه هم رجوع است. و هیچ انسانی را نمیتوان تصور کرد که از نقص خالی باشد، آنچه هست در مقدار آن تفاوت دارند ولی در اصل نقص مشترکند.
نکته لازم تذکر این است که گناهان انبیاء و اوصیاء مثل گناهان ما نیست، گناهان ما ترک واجب و ارتکاب به محرمات است. ولی گناه آنان غفلتهای آنی از یاد دائمی خدا و اشتغال به مباحات است و لذا جریمهٔ آنان نیز با جریمهٔ ما فرق دارد جریمه ما آتش جهنم و حرمان از بهشت و جوار حق تعالی و جریمه آنان محرومیت از زیادی اجر و پاداش است و لذا در حدیث وارد است: حسنات نیکان گناه مقربین است. (اِنَّ حَسَنٰاتِ الاَبْرارِ سَیْئٰاتُ الْمُقَرَّبِینَ، یعنی همان عملی که اگر از یک طائفه خاص - ابرار - سر زند بعنوان خیر و نیکی شناخته میشود از طائفه دیگر - مقربین - گناه محسوب میشود.)
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید:
رسول خدا در شبانهروز صدبار توبه و استغفار میکرد، بدون آنکه گناهی کرده باشد. بدرستی که خدا مصیبتها را به دوستانش اختصاص میدهد بدون آنکه گناهی کرده باشد تا آنها را بدان سبب پاداش دهد.
● دو شرط برای توبه
۱. برای تدارک و تلافی گناهان ترک آنها در آینده کافی نیست بلکه باید آثاری را که از آنها در قلب نقش بسته با نور طاعات محو کرد.
نبیّ اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
بعد از کار زشت کار نیکو انجام ده تا آن را محو کند.
(اِتَّبعِ السَّیُّئَهَٔ بِالْحَسَنَهِٔ تَمْحُهٰا)
سزاوار است حسنهای که برای محو سیئه انجام میشود مناسب آن سیئه باشد مثلاً شنیدن لغویات را با شنیدن قرآن و حضور در مجالس ذکر خدا و انبیاء و اولیاء؛ و نشستن در مسجد با حال جنایت را بوسیله عبادت در آن محو میکند. البته مناسبت، شرط توبه نیست اگرچه سزاوار و پسندیده است.
در روایت است که مردی به حضرت رسول عرض کرد:
من با زنی سروکار داشتم، و از او هر لذتی بردم جز مباشرت حکم خدا را در موردش صادر کن.
حضرت فرمود آیا با ما نماز نخواندهای؟
عرض کرد:
چرا خواندهام.
فرمود:
نیکیها بدیها را محو میکنند.
۲. سزاوار است توبه با انجام و ارتکاب گناه فاصله زمانی نداشته باشد. یعنی تا گناهی از انسان صادر شد، قبل از آنکه پلیدی گناه در قلبش متراکم شود، و محو آن غیرممکن گردد، پشیمان شده و آثارش را محو کند.
قرآن عظیم میفرماید:
خداوند فقط توبه کسانی را میپذیرد که از روی نادانی عمل زشتی مرتکب شده و فوری توبه میکند.
(اِنَّمَا التَّوبَهُٔ عَلَی اللهِ لِلَّذیِنَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهٰالَهٍٔ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَریِبٍ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۷)
توبه برای کسانی نیست که تمام عمر بدی میکنند تا زمانی که یکی از آنها را مرگ فرا میگیرد، در آن حال میگوید: الان توبه کردم.
(وَ لَیْسَتِ التَّوبَهُ لِلَّذِینَ یَعْمَلوُنَ السیِّئاتِ حَتّیٰ اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قٰالَ اِنّی تُبْتُ الٰانَ ) (سورهٔ نساء، آیهٔ ۱۸)
امام صادق (علیهالسلام) در تفسیر این آیه میفرماید:
منظور این است که شخص چنان به مرگ مشرف شود که آخرت را عیاناً ببیند، زیرا قبل از رسیدن به این مرحله توبه پذیرفته میشود.
نبی اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلم) میفرماید:
کسی که فوری توبه نکند و توبه را به تأخیر اندازد بین دو خطر بزرگ گرفتار است، اول: اینکه ظلمت معاصی بر قلبش متراکم شود، و چون لایه زنگ بر آهن روی قلب را بگیرد و محو شدنش محال شود. دوم اینکه مرگ یا مرضی او را در گیرد، و به او فرصت ندهد که به محو گناه مشغول شود.
لذا در حدیث وارد است که بیشتر صیحههای اهل آتش تسویف است. (اِنَّ اکْثَرَ صِیٰاحِ اَهْلِ النّٰارِ التَسْویف - تسویف در لغت به معنی تأخیر است این فعل از حرف سوف که از حروف استقبال است مشتق شده، کسی که تصمیم دارد امری را به تأخیر بیاندازد میگوید سوف افعل - انجام خواهم داد - و توبه یکی از اموری است که بیش از هر چیز به این آفت گرفتار است انسان هر روز به خود میگوید توبه خواهم کرد - سوف اَتوبُ - تا زمانی که مرگ او را فرا میگیرد و در حالی میمیرد که صورت باطنی او صورت یک انسان معاطِل است که صاحب حقّ را با امروز و فردا سرگردان میکند و با همین صورت باطنی محشور میشود در حالی که این صورت معنوی تجسم یافته و در آتش دائماً فریاد میزند بزودی توبه خواهم کرد.)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست