سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

چرا کوته نظر شده ایم


چرا کوته نظر شده ایم

بلند نظری صفت جامعه صادقی است که در مبارزه حق و باطل دلخوش به رنگ و لعاب مادیات نیست و بی واهمه از فردایی که روشن نیست چگونه پیش خواهد رفت وامدار و جانبدار حق است

بلند نظری صفت جامعه صادقی است که در مبارزه حق و باطل دلخوش به رنگ و لعاب مادیات نیست و بی واهمه از فردایی که روشن نیست چگونه پیش خواهد رفت وامدار و جانبدار حق است. یادش به خیر زمانی چنان حقگرایی در جان و روح جامعه مان رونق داشت که دستان پرمهرمان را به روی هم میگشودیم و الفاظی مهرجویانه را در حق یکدیگر به کار می بردیم اما اکنون ره توشه مان چیست. چرا نیک نظر نیستیم و حق را تا جایی پاس میداریم که زندگیمان را سر و سامان بخشد. یاد جمله حکیمانه سیدالشهدا افتادم که فرمود: "رهپویان حق در هنگامه بلا اندکند و حقیقت تنها یک روی خوش نما دارد که مردمان با آن زندگیشان را سر و سامان بخشند".

بی شک در مقیاس ابا عبدالله حریت و آزادگی یک صفت حق جویانه است که راه بند خود (حر بن یزید ریاحی) را میبخشاید و دست ملاطفت به او میدهد اما آیا امروزه با یکدیگر چنین برخورد می کنیم؟ آیا دوستی هایمان تصنعی و از سر یک جبر محیطی نیست؟ آیا همانگونه که پیامبر و خاندانش بارها تاکید داشته اند دنیا را همتمان قرار نداده ایم؟ پیامبر روزی جملهای راهبردی را برای تاریخ بشریت بیان کرد تا چراغ راهی برای اوقات اندوه و تنهایی مان داشته باشیم. ایشان به یارانشان فرمودند: "بپرهیزید از دو آفتی که امتها و تمدن های پیشین را نابود ساخت". پرسیدند از کدام آفات سخن میگویید؟ در جواب یاران فرمودند: "وقتی دنیا همتتان شد و درهم و دینار خدایتان، در آن هنگام منتظر نزول یک بلا باشید". بلای مستتر در سخن پیامبر همان نابودی بنیان جامعه و اضمحلال فرهنگ و تمدن است. پس عاشورای حسین پیامد این رویه نابخردانه جامعه صدر اسلام بود که بذر آن در سقیفه کاشته شد و به صحرای تفتیده نینوا رسید.

اما درباره امروز چه میتوان گفت؟ در شرایط کنونی و در عرصه فرهنگ و هنر با منادیان ارزشی نمایی روبرو می شویم که بی پروا از آنچه بر زبان می رانند سینمای ایران را یک محل بدکارگی ارزیابی کرده و به زن مسلمانی که در لوای جمهوری اسلامی به فعالیت فرهنگی و هنری مشغول هستند تهمت ناروا وارد می آورند. اگر چنین جمله ای از سوی یک نیروی خارج از خط ارزش ها بیان می شد چنین واکنش هایی به دنبال نداشت اما وقتی نیرویی که همواره در پشت آثار دینی اش مخفی می شد و در تعاریف از وی به عنوان یک نیروی ولایی یاد می شد، جمله ای را بر زبان می آورد که بر ضد آن وجهه ولایی بودن است بر من مسلمان فرض شده تا در مقابل آن موضع بگیرم و اگر چنین کاری صورت ندهم در برابر خداوند مسئول خواهم بود. در حقیقت برای نگارنده جایگاه خطاکار هیچ تفاوتی ندارد و مطابق شرع مقدس اسلام باید برخورد قاطعی در هنگام بروز خطا صورت پذیرد. حال این خطا چه در حوزه ورزش و فرهنگ صورت پذیرد و چه در حوزه مسایل سیاسی و اجتماعی فرقی نمیکند، مهم قاطعیت در برابر مجرم است. اینکه قاطعیتمان را تنها در برخی از حدود و ثغورها رعایت کنیم مصداقی بارز از بی عدالتی خواهد بود و چنین است که ندانم کاری ها و مصلحت ها کارکردی تعارضی با رهنمودهای مقام عظمای ولایت خواهد داشت. حرکت نادرست صورت گرفته در عرصه ورزش که این روزها داد بسیاری را درآورده است در مقیاس با مساله فساد اقتصادی بسیار کوچک است یا سخن ناروای کارگردان مجموعههای تاریخی دینی بر ضد بازیگران زن از جنبه لکه دار ساختن حیثیت یک انسان قبحی شدیدتر از رفتار آن دو فوتبالیست دارد.

اما انگار در خواب فرورفته ایم و این فجایع را نمی بینیم یا دوست داریم تنها در حوزه هایی ورود کنیم که از لحاظ بنیان های دینی چندان با اهمیت نیست. از اینروست که موضعگیری در قبال دستمزدها درعرصه فرهنگ و ورزش، قرار دادن منشور اخلاقی در فوتبال و بی توجهی به بسیاری از خطاهای صورت گرفته در عرصه سیاست وضع را بغرنج تر می کند. در یک نتیجهگیری باید توجه داشت که اگر در برخورد قاطع با جرایم و پاسخ خواهی از مسئولان نه بر مبنای آموزه های دینی بلکه منطبق بر برخی از مصلحت اندیشی ها عمل کنیم دیگر نام و نشانی از ارزشها در تفکر جامعه باقی نخواهد ماند و جامعه رو به تباهی خواهد رفت. امید که با سرلوحه قرار دادن مشی اعتقادی پیامبر عظیم الشان اسلام و خاندان پاک و مطهرش و در پرتو رهنمودهای رهبر معظم انقلاب بتوانیم در مسیر اصلاح کاستی ها و تحقق قدرتمندانه عدالت حرکت کنیم.

نویسنده : نیما بهدادی مهر