جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

سرمایه داری یا دموکراسی


سرمایه داری یا دموکراسی

سرمایه داری و دموکراسی هر دو به بهبود دادن وضعیت رفاه زنان مشهور هستند اما کدامیک مهم ترند

سرمایه داری و دموکراسی هر دو به بهبود دادن وضعیت رفاه زنان مشهور هستند اما کدامیک مهم ترند؟ رفاه اجتماعی زنان و مردان می تواند از طریق وضعیت سلامت، آموزش و اشتغال به ویژه وضعیت رفاهی زنان با شاخص های جنسیتی خاص مانند کنترل باروری سنجیده شود. عموماً رتبه کشورهای فقیر در مورد استانداردهای اجتماعی گفته شده پایین تر از کشورهای توسعه یافته است، ولی آنها نیز می توانند سیاست هایی را برای بهبود اوضاع اجرا کنند. تا کنون دو استراتژی اصلی مورد آزمون قرار گرفته است:

۱) اصلاحاتی در اقتصاد بازار

۲) اصلاحات سیاسی دموکراتیک.

تجربه نشان می دهد که ظاهراً اصلاحات نهادی که اقتصاد بسته را به سوی سرمایه داری می برد بر وضعیت رفاهی زنان تاثیرات مثبت بیشتری دارد تا اصلاحات سیاسی که مشارکت زنان را در تصمیم گیری ها افزایش می دهد. - شاخص های قابل سنجش جامعه سرمایه داری یا اقتصاد آزاد؛جامعه ای است متشکل از نهادهایی که از طریق آرای شخصی، مبادلات اختیاری، آزادی در رقابت و حراست از فرد و اموال او توصیف می شوند. چنین جامعه ای نیازمند سیاست های عمومی چون باز کردن بازار، اختیارات دولتی محدود، رشد ثابت نقدینگی، تجارت آزاد و قوانین پر قدرت و یکسان برای همه است.

شاخص های گوناگونی برای سنجش آزادی اقتصادی یک جامعه وجود دارد. یکی از رایج ترین شاخص ها؛شاخص آزادی اقتصادی موسسه فریزر است. (EFI)این شاخص داده هایی عینی را برای رتبه بندی بیش از ۱۲۰ کشور از سال ۱۹۷۵ تا کنون استفاده می کند. مطالعات علمی نشان می دهند که آزادی اقتصادی در هر کشوری اثرات مثبتی بر میزان پیشرفت اقتصادی دارد که شامل سرمایه گذاری، رشد و افزایش درآمدهای اقتصادی است.جایگاه آزادی در هر کشوری، میزان شاخص حقوق سیاسی را بر مبنای آزادی مردم دربرآورد جهانی تعیین می کند (PRI). این شاخص فاکتورهای گوناگون مرتبط با حقوق سیاسی را در یک مقیاس واحد جمع می کند که شامل حق تشکیل احزاب سیاسی، اهمیت آرای مخالفان و امکان عملی افزایش حمایت از مخالفان (اپوزیسیون) یا به دست آوردن قدرت از طریق انتخابات است. پژوهشگران در مطالعات به این نتیجه دست یافتند که میزان رفاه شخص تا حدی تابع تاثیرات مثبت آزادی سیاسی است.

بر اساس میانگین به دست آمده در دو دهه گذشته اختلاف های وسیعی در میان کشورها از نظر امتیازات آزادی های سیاسی و اقتصادی وجود دارد. آمریکا و سوئیس به طور نسبی دارای بالاترین سطوح آزادی های اقتصادی و حقوق سیاسی هستند، در حالی که الجزایر و بروندی پایین ترین سطوح هردو این گزینه ها را دارند. از سوی دیگر، سنگاپور و بحرین در آزادی های اقتصادی نسبتاً رتبه های بالاتری دارند در صورتی که حقوق سیاسی کمتری را مجازدانستند. آرژانتین و روسیه نیز تا همین اواخر با حقوق سیاسی بیشتری موافقت داشتند حال آنکه آزادی های اقتصادی را محدود می کردند. - تمرکز بر نتایج ویژه زنان در حقیقت برای مشخص کردن آثار آزادی اقتصادی و حقوق سیاسی در زندگی زنان به طور خاص هر دو شاخص EFI و PRI چهار معیار را می سنجند: امید به زندگی، نرخ باسوادی، نام نویسی برای آموزش متوسطه و شرکت در نیروی کار. به علاوه مطالعات توسعه ای بسیاری به توانایی تعیین تعداد افراد خانواده و کنترل میزان بروز بارداری به عنوان جنبه های مهم کیفیت زندگی زنان اشاره می کنند. بنابراین نرخ باروری و استفاده از وسایل جلوگیری هم ارزیابی می شود.

در جاهایی که قابلیت اجرای این تحقیقات وجود داشته باشد نتایج دوبار تحلیل می شوند، یکبار در مورد مزایایی که هر کدام از این آزادی ها (به طور خاص) برای زنان دربر دارند و یکبار در مورد مزایایی که زنان به نسبت مردان دریافت می کنند. (استفاده از وسایل جلوگیری و نرخ باروری در مورد دوم سنجش نمی شود و نام نویسی برای دبیرستان و شرکت در نیروی کار تنها به نسبت مردان ارزیابی می شود) همه این نتایج بعد از بازبینی اختلاف درآمدهای سرانه کشورها برآورد می شوند. - در کشورهایی که سطوح بالایی از آزادی سیاسی و اقتصادی را دارا هستند: - یک پله صعود در رتبه EFI یک کشور، امید به زندگی زنان را در آن کشور تا ۲/۱ سال بالا می برد. - یک پله صعود در رتبه EFIهر کشوری نرخ باسوادی زنان را تا ۹/۳ درصد بالا می برد. -هنگام مقایسه با مردان، یک پله صعود در رتبه EFI یک کشور، نسبت نام نویسی مردان در دبیرستان را تا ۴/۲ درصد بالا می برد؛ بی آنکه اثر مهمی بر نرخ نیروی کار بگذارد.برعکس امتیازات EFI تغییر در امتیازات PRI اثر قابل توجهی بر واحدهای سنجش رفاه نمی گذارد، البته به استثنای نرخ دانش آموزی مردان وزنان در دبیرستان، که یک پله صعود رتبه PRI این نرخ را تا ۶/۰ درصد بالا می برد.

● در کشورهایی با سطوح نسبتاً پایین آزادی اقتصادی و سیاسی:

یک پله صعود در رتبه EFI کشوری بسته تر، امید به زندگی زنان را تا ۲/۱ سال بالا می برد (درست مثل کشورهایی که از لحاظ سیاسی و اقتصادی آزادتر هستند)، اما صعود در رتبه PRI از نظر آماری تاثیر معنی داری ندارد. - یک پله صعود در رتبه EFI کشوری دیکتاتورتر نسبت به یک کشور آزادتر تاثیر زیادتری بر نرخ باسوادی در میان زنان دارد، یعنی باسوادی زنان را تا ۲۵/۴ درصد افزایش می دهد؛ ولی برعکس صعود رتبه PRI تاثیر قابل ملاحظه ای ندارد.

در مقایسه با مردان، یک پله صعود در رتبه EFI یک کشور کمتر آزاد نسبت دانش آموزان دبیرستانی زن تا ۱/۳ درصد و نسبت زنان در نیروی کار تا ۳/۱ درصد بالا می برد. برای این کشورها، تنها تاثیر معنی دار رتبه PRI این است که با صعود یک پله ای در حقوق سیاسی نرخ های باروری را ۰۳/۰ بچه کاهش و استفاده از وسایل جلوگیری را ۵۰/۰ درصد افزایش می دهد.اما ذکر این نکته ضروری است که همه این نتایج فقط درباره رفاه زنان سخن می گویند و همه جنبه های زندگی آنان. تصمیم گیری برای تغییر شاخص های موثر در رفاه زنان باید به دست خود ایشان انجام شود و نهادهای تصمیم گیرنده بدون آرای زنان نمی توانند دایه مهربانتر از مادر باشند. مهم ترین اصلاح طلبان در این موارد زنان صاحب نظری هستند که می توانند سرنوشت خود را به دست بگیرند و خواهان تغییر وضعیت باشند.

از دیگر سو، دموکراسی تنها ابزار تغییر معیارهای عینی نیست بلکه غیر از اصلاحات کوتاه مدت موجب می شود که نقش کلیشه ای زنان در جامعه دگرگون شود و زیست بوم مردسالارانه جوامع انسانی به زنان نیز فرصت ابراز وجود دهد. با این تعبیر، انعکاس ایجاد دموکراسی در جامعه تغییراتی بنیادین تر و پایدارتر از آزادی های اقتصادی به بار می آورد که آیندگان را نیز بهره مند می کند. مزایای آزادی های اقتصادی در کوتاه مدت راه های بیشتری را در برابر زنان می گشاید. اما حقوق سیاسی و مشارکت در تصمیم گیری های مهم و کلان در بلند مدت نه تنها شأن و ارزش اجتماعی زنان را ارتقا می بخشد که دستیابی به رفاه بیشتر را نیز برایشان آسانتر و سریع می کند.بنابراین، برخلاف ادعاهای برخی اقتصاددانان توسعه که معتقدند سرمایه داری بیش از کارایی های اقتصادی اش تاثیرگذار است باید گفت دموکراسی می تواند راه را برای سرمایه داری نیز هموار کند.

همانطورکه برای زنان حق اظهار نظر در موقعیت های کلیدی را قائل می شود به آنان اجازه می دهد تا برای بالا رفتن رفاه خویش تصمیم بگیرند. این شاهد براین موضوع دلالت دارد که جوامعی که برای ترقی اجتماعی بر حقوق سیاسی تکیه می کنند از جوامعی که به منظور بالا بردن رفاه زنان بر آزادی های اقتصادی تکیه می کنند، بیشتر موفق می شوند و موفقیت آنها پایدارتر و واقعی تر است.برعکس، اگر حاکمیت کشورها بر تلاش هایشان در جهت افزایش اجرای سیاست های آزادی اقتصادی بیش از ترویج ارزش های دموکراسی در جامعه متمرکز شوند، این تلاش ها احتمالاً پیشرفت های سطحی تری در کیفیت زندگی زنان به وجود خواهد آورد.

ترجمه: سارا کریمی - میشل دی. استروپ

منبع:womensenews.org