یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
مجله ویستا

فلسفه وسعت رزق و عوامل افزایش روزی


فلسفه وسعت رزق و عوامل افزایش روزی

«شکر» عامل بسیار موثر در افزایش نعمت ها و الطاف الهی است که خداوند با صراحت بدان اشاره فرموده است هرگاه شکر نعمت ها را به جا آورید و آن را در موارد واقعی صرف کنید, نعمت را بر شما افزون می کنم

● رزق، روزی، معاش

رزق بخشش پی در پی و عطای همیشگی است و هرگونه بهره‌ای است که خداوند نصیب بندگان خود می‌کند؛ دنیوی باشد چون خوراکی‌ها و یا اخروی مانند رزق شهیدان والامقام که «بل احیا عند ربهم یرزقون»، ظاهری باشد مثل مسکن و یا باطنی، پنهان و معنوی مانند عقل، فهم، علم و ایمان. (۱) چنانچه در دعاها به این رزق ارزشمند اشاره‌های فراوان شده است.

گاه طلب رزق معنوی همانند حج می‌کنیم و می‌گوییم: اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام؛ زمانی روزی خود را در توفیق اطاعت و دوری از معصیت می‌بینیم و از خداوند می‌خواهیم که: اللهم ارزقنی توفیق الطاعه و بعد المعصیه؛ و یا برترین مرگ را که چهره‌ای سرخ اما سیرتی سبز از سعادت داد، طلب می‌کنیم و می‌گوییم: اللهم ارزقنی الشهاده فی سبیک. (۲)

از آنجا که رزق افراد روز به روز استمرار می‌یابد، آن را «روزی» گویند. «معاش» واژه دیگری است که گاه به صورت مترادف، همراه با رزق و روزی بیان می‌شود، اما معنای حقیقی آن «آذوقه» و یا آنچه با آن زندگی می‌کنند، است. خداوند متعال در قرآن رویگردانان از یاد خدا را به «زندگی توام با سختی و تلخی» هشدار می‌دهد. همان گونه که نیکوکاران سخت کوش را به «زندگانی رضایتمند» نوید می‌دهد. نکته‌ای که فراتر از نگاه‌های ظاهری ما به جلوه‌های زندگانی وجود دارد، توجه به پدید آورنده تمامی نعمت‌ها و مواهب است که هر یک در چهره رزق در اختیار ما قرار گرفته است و برخی برتر از بقیه هستند مانند خرد و اندیشه، استعداد و قابلیت‌های وجودی، دانش و بینش و سلامت و سعادت.

چنین باور گرانبهایی بنیان نگرش انسان به جهان هستی است که دستاوردهایی چون شناخت خود، احساس وظیفه سنگین در برابر نعمت‌های الهی، بینش یافتن نسبت به فلسفه نعمت‌ها در دست افراد، مسئولیت انسان در جامعه خویش و پی‌ریزی فردایی روشن و بهره‌وری از رزق‌های مادی و معنوی، خواهد داشت. این نگاه برابر غرور قارونی است که خود را صاحب اختیار تمامی امکانات دانسته و نوعی حریم و برتربینی برای خود قائل بود، بدون آنکه توجهی به تعهد انسانی و مسئولیت الهی خویش کند و هر یک از استعدادها و دارایی‌ها را ودیعه‌ای بیش نداند که آثار هر یک باقی و تمامی آنان فانی خواهد شد.

امیر مومنان علی (ع) با توجه به این نگرش روشنگرانه می‌فرماید: «خداوند متعال روزی همه را تضمین کرده و قوت آنان را معین ساخته است ... هر کس زنده باشد، روزیش بر اوست و هر کس بمیرد، بازگشتش به سوی اوست ... روزی‌ها را مقدر و اندازه‌گیری کرد، گاهی کم و گاهی زیاد و به تنگی و وسعت، به طور عادلانه، تقسیم فرمود تا هر که را بخواهد، به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و با آن «شکر» و «صبر» غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. سپس روزی وسیع را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک توام نمود. دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه مقرون ساخت. سرآمد زندگی را آفرید و آن را گاهی طولانی و گاهی کوتاه قرار داد ...» (۳)

● حکمت و مصلحت در روزی انسان‌ها

قرآن کریم را که می‌گشاییم، حکمت وسعت روزی درباره برخی انسان‌ها را سپاسگذاری و خرج نعمت‌های الهی در مسیر مورد نظر خداوند می‌بینیم. کسانی که از اوان جوانی همواره دانش، دارایی، مقام و موقعیت و تمامی داده‌های خداوند را به جا صرف کرده‌اند و شکرگذار هر یک بوده‌اند، از این رو به پاس لیاقت‌ها و شایستگی‌ها، نعمت‌های بیشتری بر آنان ریزش کرده و در ابعاد مختلف روزی، گشایش‌های فراوانی داشته‌اند.

این حقیقت گرانبها در آیه‌ای کوتاه و به یاد ماندنی بیان شده است: «لئن شکرتم لازید نکم» اگر شکرگزار باشید، نعمت‌ها و الطاف خود را بر شما بیشتر از پیشتر می‌کنم» (سوره ابراهیم، آیه ۷.) گروهی دیگر را در جامعه می‌یابیم که همیشه دستی پر از نعمت‌های مادی و معنوی دارند و بدون آن که دچار سختی معیشت و رنج زندگی گردند، با آبرویی بسیار و شخصیتی ارجمند، تلاشی شایسته می‌کنند و خداوند نیز درهای رحمت و وسعت روزی را بر آنان گشوده نگاه داشته است. اینان صاحبان تقوا، پرهیزکاری و عبودیت‌اند، کسانی که در عرصه‌های مختلف زندگی ارزش‌های دینی خود را با هوا و هوس‌ها مبادله نکرده‌اند و همیشه با قلبی مطمئن، دلی لبریز از عشق الهی و کوششی فراگیر، به دنبال درآمدی پاک و شایسته بوده‌اندو خداوند نیز راههای غیر قابل تصوری برابر دیدگانشان گشوده و درآمدهای چشمگیری برایشان فراهم ساخته است تا پاداش پرهیزکاری آنها در این دنیا نیز داده شود.

خداوند متعال برای درس‌آموزی همگان و ترسیم راه روشنی از رشد و تعالی مادی و معنوی می‌فرماید: هرگاه مردم روی زمین ایمان آورند و تقوا پیشه کنند، برکات آسمان و زمین را به روی آنان می‌گشاییم. (۴) دسته دیگری که تقدیر خداوند بر آن قرار گرفته تا از نظر امکانات زندگی و رفاه مادی وضع آراسته و کاملی پیدا کنند، کسانی هستند که در «امتحان و آزمایش» قرار گرفته‌اند.

اینان شعارهای بسیاری در پایبندی خود به دستورات الهی سر می‌دادند و همیشه با انتقاد از دیگران و یا حمله به برخی از افراد، خود را پاک و منزه از دلبستگی‌های مادی و انحرافات اخلاقی نشان می‌دادند و در حضور دیگران و یا هنگام مناجات با خداوند درخواست‌های نعمت‌های فراوان و الطاف بسیار کرده تا به خدای خود و بندگان او، پایمردی به اصول اخلاقی و پایداری در حفظ ارزش‌های اسلامی را ثابت کنند اما بسیاری از اینان چون لذت شیرین و طعم گوارای مادیات و رفاه را چشیدند، ابتدا به توجیه کارهای خود پرداخته، سپس با بی‌اعتنایی به دستورهای الهی، خود را خوشبخت جلوه داده و چندی بعد با حمله به اساس سخنان پیشوایان و بایدها و نبایدهای خداوندی، هر یک را با حقوق بشر، دنیای امروز، مردم دیگر کشورها و افراد متمدن ناسازگار معرفی می‌کنند.

دیری نمی‌گذرد که وضع ظاهری آنان، همسر و فرزندانشان دگرگون می‌شود، اسراف‌ها و تبذیرها جایگزین انفاق‌ها و کمک‌ها به مستضعفان می‌شود. خداوند حکمت وسعت روزی خود را برای اینان «فتنه» می‌داند و می‌فرماید: همانا دارایی‌ها و فرزندان شما، مایه امتحان و آزمایش شما خواهد بود.

سپس حال برخی از ثروتمندان و صاحبان امکانات و نعمت‌های فراوان مادی و معنوی را، عبرت‌گیری دیگران و پندپذیری صاحبان خرد و اندیشه دانسته تا در پی این حکمت، چنین افراد خوش سخن و بدعمل نیز که همیشه با مکر و حیله خود دیگران را فریب داده و خود را پاک و مقدس می‌نمایاندند، دچار «استدراج» یعنی خود برتر بینی، تحقیر مومنان، نیشخند اولیای الهی و سرانجام «هلاک جاودان» شوند: «بزودی اینان را از جایی که نمی‌دانند استدراج می‌کنیم - و هر روز با افزودن دارایی‌ها و موقعیت‌های چشمگیر دچار امتحان، انحراف و هلاکت اخلاقی اجتماعی می‌کنیم، مال و اولاد و عمر طولانی می‌دهیم - که کید من متین و محکم است» (اعراف، آیه ۱۸۲).

نمونه‌ای کامل از این افراد، «ثعلبه» است که فقیر و تهیدست بوده و هر روز در مسجد رسول‌الله (ص) حاضر می‌شد و پشت سر آن حضرت نماز جماعت می‌خواند و به سخنان دلنشین و روح‌افزای پیامبر گوش می‌داد. وی روزی از رسول خدا (ص) تقاضای دعا برای بهبود وضع مالی خود کرد، اما رسول الله (ص) با جمله‌ای کوتاه، وی را منصرف کرد که «ثعلبه! صلاح تو نیست وضع مالی و دارایی‌ات خوب شود، مصلحت نیست.»

اما فردای آن روز و فرداهای دیگر اصرار وپافشاری ثعلبه استمرار یافت تا آنکه پیامبر بدو فرمود: «ثعلبه باز هم می‌گویم مصلحت تو در همین زندگی است که در آن به سر می‌بری، درآمدی - هر چند اندک - کسب می‌کنی و به عبادت خود دل می‌سپاری، این نیز غنیمت است. بیش از این مخواه و خود را اسیر حرص و طمع مکن.»

دلدادگی ثعلبه و فریفتگی او به رفاه و لذت زندگی با اصرار بیشتر ادامه یافت، تا آنکه پیامبر (ص) دعا کرد و دو درهم نیز به او داد تا با آن تجارت کند، دو درهم رسول الله در اثر خرید و فروش چهار درهم شد و دو گوسفند ثعلبه، چهار گوسفند. فردا و هفته‌های بعد، رزق بیشتر و درآمد سرشارتر، ثعلبه را دل مشغول و شادمان کرده بود به گونه‌ای که در اثر خستگی کار، از یک وعده نماز خود پشت سر رسول الله کاست و با این توجیه که نماز را می‌شود خواند اما مشتری از دست می‌رود، وقت فضیلت نماز جماعت را از دست داده، به خرید و فروش مشغول می‌شد. بارش برکات الهی بر او بیشتر از گذشته می‌شد تا آنکه تعداد دام و گله‌های گوسفند وی را مجبور به خارج شدن از مدینه ساخت.

در این هنگام، صبح و ظهر و شب فرصت حضور در جماعت مسلمانان را از دست داد و تنها روزهای جمعه برای نماز جمعه حاضر می‌شد. چندی بعد که مامور زکات از طرف رسول‌الله به سوی او رفت، ثعلبه به حکم زکات اعتراض نموده، از دادن آن خودداری کرد و پرداخت زکات را همانند باج دادن تلقی کرد! وقتی خبر به رسول خدا (ص) رسید، چندین بار فرمود وای بر ثعلبه، وای بر ثعلبه. جبرئیل امین آیه‌ای در مذمت ثعلبه و ثعلبه صفتان نزد رسول‌الله آورد و ضمن نکوهش دین باوران دوران فقر و دین فروشان هنگام غنا و بهره‌مندی، سخن خداوند را ابلاغ کرد که: و از آنان کسانی‌اند که با خدا عهد کرده‌اند که اگر از کرم خویش به ما عطا کند، قطعا صدقه خواهیم داد و از شایستگان خواهیم شد.

پس چون از فضل خود به آنان بخشید، بدان بخل ورزیدند و به حال اعراض روی برتافتند» (توبه، آیه ۷۵ و ۷۶.) خبر نزول آیه که به ثعلبه رسید، دوان دوان و هراسان خدمت رسول‌الله آمد و حاضر شد تمام دارایی خویش را بدهد اما آیه درباره او نباشد. رسول خدا (ص) نگاهی به او کرده، فرمود: ثعلبه، دو درهمی را که روز اول به تو دادم، بده ... و از آن لحظه دارایی و ثروت ثعلبه کم و کمتر شد تا آنکه همانند دوران تنگدستی و فقر خود گردید، اما با تفاوتی از اوج ایمان تا قعر کفر و انحراف. (۵)

پس آزمایش و ابتلا، حکمت دیگری در کاستی رزق یا فزونی روزی است، تا ناخالصی‌ها نمایان و انسان‌های پایدار و راست قامت در عرصه‌های مختلف فقر و غنا مشخص شوند. این نکته‌ای است که در قرآن با این بیان آمده است: تا خدا آنچه در سینه‌ها پنهان دارید، بیازماید و آنچه در دلها نهان کرده‌اید، آشکار سازد (آل عمران، آیه ۱۵۴.)

● تنگی رزق و مسائل تربیتی

مصلحت و حکمت دیگری که در نوع دیگری از رزاق بودن خداوند که تقدیر و سرنوشت الهی نام گرفته است، وجود دارد، تنگی رزق به خاطر صلاحدیدهای مسائل تربیتی است. آنجا که بندگان شایسته خداوند، اراده کاری دارند که خود به صلاح و فساد آن آگاهی کامل ندارند، پروردگار متعال، تقدیری بر اساس مصلحت آنان می‌کند تا همیشه یاد و نام او زمزمه دل‌های آنان باشد و علاوه بر آنکه باورهای ناب الهی را حفظ کنند، هیچ گاه در سراشیبی ضلالت و ظلم قرار نگیرند و در پی کم ظرفیتی و دوری از سعه صدر در مسائل رفاهی و مادی، دیگران نیز از سوزش ستم اینان ایمن باشند: هرگاه خداوند روزی را بر بعضی مردم گشاده دارد، راه ظلم و طغیان پیش می‌گیرند؛ از این رو هر چه را بخواهد، نازل می‌کند، زیرا به وضع بندگانش باخبر و آگاه است (شوری، آیه ۲۷.)

بنابراین همه ما باید تلاش و توکل، کوشش و شناخت و فعالیت و معرفت داشته باشیم تا هیچ گاه دست از کار و فعالیت نکشیده، تنبلی و سستی و تن پروری خود را با بهانه‌های نابخردانه‌ای چون متقی بودن، توکل داشتن و ... توجیه نکنیم و از آن سو افراط در کار و فعالیت فراوان نکنیم تا آنکه خود را محور رزق و روزی بدانیم و تمامی درآمد زندگی را محصول تفکر، تدبر و تلاش دانسته، هیچ اراده برتری در وسعت یا کمی بهره‌های مادی ندانیم!

پی‌نوشت‌ها:

۱- مفردات راغب اصفهانی، ص ۱۹۴

۲- تفسیر نمونه، آیت‌الله مکارم شیرازی، ج ۲۰، ص ۳۷۴

۳- نهج‌البلاغه، خ ۹۱، ۱۰۹ و ۱۸۵

۴- المیزان (ترجمه)، ج ۱۷، ص ۴۳۶

۵- المیزان، ج ۹، ص ۵۵۳ و ۵۵۴

۶- وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج ۱۲، ص ۴۸

۷- تفسیر نمونه، آیت‌الله مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، ج ۱۱، ص ۳۱۸

۸- کنزل العمال، خ ۹۳۲۵

۹- بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۲۸۷

۱۰- همان، ج ۵، ص ۱۴۴ تا ۱۴۹

۱۱- نهج‌البلاغه، نامه ۳۱، بخش ۶۴ و ۷۰

محمود مددنیا


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.