سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

آنجا که خانه ام نیست


آنجا که خانه ام نیست

دشواری های سفر به فضا و اقامت در آن

متاسفانه در کشور ما، درباره موضوع فضانوردی کمتر تحقیق و پژوهش کرده‌اند و در نتیجه اطلاعات مردم ما درباره فضانوردی نیز ناقص است. کمتر کسی می‌داند این فضانوردان در هنگام پرواز چه حس و حالی دارند، یا چه مشکلاتی ممکن است در هنگام سفر یا بعد از بازگشت به زمین برایشان پیش بیاید. انسان برای زندگی در همین سیاره آفریده شده و هرگونه تغییر در مشخصه‌های محیط زندگی، ممکن است اثرهای بسیار بدی روی فرد داشته باشد. اکنون تصور کنید که این فرد به محیطی برود که کاملا متفاوت است.

طبیعی است که زندگی در چنین محیطی، مشکلات بسیاری برای وی پدید می‌آورد. در آغاز عصر فضا و پروازهای اول، مانند پرواز «گاگارین» و «تیتف» و... دانش انسان نسبت به فضا آنقدر کم بود که دانشمندان نمی‌دانستند فضانورد در چه وضعیتی می‌تواند غذا یا آب بخورد. شاید برخی از شما بدانید تمام اجزا و دستگاه‌های سفینه‌ای را که «گاگارین» با آن به فضا رفت، تمام خودکار ساخته بودند زیرا حدس می‌زدند که فضانورد وقتی در شرایط بی‌وزنی فضا قرار می‌گیرد، ممکن است قدرت تفکر و تصمیم‌گیری‌اش را از دست دهد و در نهایت سفینه سقوط کند. به همین دلیل در سفینه پاکتی گذاشتند که درون آن چند پرسش بود که گاگارین باید به آنها جواب می‌داد و اگر پاسخ درست بود، مرکز کنترل زمینی متوجه می‌شد که او هنوز بهوش است و می‌توان کار هدایت سفینه را به او سپرد.

اکنون مشخص شده است اقامت طولانی‌مدت در فضا چه مشکلاتی را برای فضانوردان ایجاد می‌کند. پوکی استخوان‌ها و تحلیل‌رفتن و ضعیف‌شدن ماهیچه‌ها، مشکل در سیستم قلبی - عروقی از جمله عوارض اقامت طولانی‌مدت در فضاست، البته امروزه برای بسیاری از این مشکل‌ها، راه‌حل‌هایی پیدا کرده‌اند. امروزه دستگاه‌هایی ساخته شده است که برای ورزش در فضا به‌کار می‌رود، برای مثال دستگاه دو ثابت یا دو‌درجا (تردمیل) در ایستگاه فضایی بین‌المللی هست که از آن برای ورزش استفاده می‌کنند. فضانوردان در ایستگاه‌های فضایی معمولی، (به دلیل کمبود جا)، نمی‌توانستند به مدت زیاد اقامت کنند. رکورد اقامت در سفینه سایوز ۱۹ شبانه‌روز بود.

البته در همان ایستگاه سایوز هم دستگاه‌های ورزشی ساده مانند فنر بود که فضانوردان بتوانند ورزش کنند. اما دو فضانوردی که ۱۹شبانه‌روز رفتند و برگشتند، هنگام برگشت، عضلات‌شان تحلیل رفت و انگار یک تکه گوشت بودند زیرا هیچ‌گونه توانایی حرکت نداشتند و حتی نمی‌توانستند دست‌شان را حرکت دهند. با توجه به بی‌وزنی، ابزارهای ورزشی را فنری می‌سازند، وگرنه حرکت‌دادن یک جسم چندصدکیلویی هم آنجا آسان است. تمام این تمهیدات برای این است که بدن ما یک فرمانروای نامریی دارد. اگر دستگاهی یا اندامی در بدن ما کار نکند، آن فرمانروای نامریی بدن، جیره‌ غذایی‌اش را قطع می‌کند. وقتی که اندامی کار نمی‌کند، خون‌رسانی و تغذیه آن اندام هم کم می‌شود و در نتیجه برخی اندام‌های فضانوردان (مانند پاها) لاغر می‌شود و در کل، ماهیچه‌هایشان تحلیل می‌رود. وجود این دستگاه‌ها باعث می‌شود فضانورد آن اندام‌های کم‌تحرک بدن را هنگام اقامت در فضا، به فعالیت وادار کند تا کارکردها و فعالیت‌های عادی خود را داشته باشند. آقای «سباستیانف» (یکی از فضانوردان این سفینه) برایم تعریف می‌کرد پس از بازگشت به زمین، هنگامی که «نیکلایف» را در هلیکوپتر گذاشتیم، کاملا بیهوش شد و ما فکر کردیم که مرد اما پزشکان روی او کار کردند و مشخص شد که هنوز نفس می‌کشد ولی توان هیچ کار دیگری را نداشت، اما پس از به هوش‌آمدن و سرحال‌آمدن، خاک را بو می‌کشید و گریه می‌کرد و خاک را به سروصورتش می‌مالید، چرا که پس از ۱۹ شبانه‌روز، توانسته بود بوی خاک را استشمام کند.

البته مشکلات جسمی، فقط بخشی از داستان است زیرا در فضا ممکن است مشکلات روانی هم پیش بیاید که مهم‌تر از مشکلات جسمی است. همین‌جا این نکته را یادآور می‌شوم که فضانوردان بر خلاف تصور بسیاری از ما، سوپرمن‌ یا ماشین نیستند. اینها ربات نیستند و اینها انسان هستند، همان‌طور که ما عاطفه داریم، آنها هم عاطفه دارند.

در نظر بگیرید که چند‌نفر ملزم باشند به مدت شش‌ماه فقط در محیط با هم باشند و با هیچ‌کس دیگر ارتباط نداشته باشند. این موضوع از نظر روانی اثرات بسیاری بدی روی انسان دارد. به همین دلیل است که در انتخاب فضانوردان، بسیار دقت می‌کنند. یعنی برای انتخاب فضانوردان فقط به این موضوع اکتفا نمی‌کنند که بدنش سالم باشد بلکه از لحاظ روانی نیز باید انسان‌های بسیاربسیار سالمی باشند. اینها نباید حسود یا بدبین باشند، نگاه‌شان به دنیا نباید تیره باشد. علاوه بر اینها، باید توانایی زندگی در محیط محدود با آدم‌های محدود را داشته باشند.

شاید برای شما جالب باشد اولین زنانی که برای سفر به فضا انتخاب شدند، پنج‌نفر بودند از جمله «ترشکووا». همه آن چهار‌نفر از نظر تحصیلات آکادمیک بر ترشکووا (که یک کارگر ساده کارخانه نخ‌ریسی بود و مدرک دیپلم داشت)، برتری داشتند. در پرونده این داوطلبان، مشخصات روانی را هم ثبت کرده بودند. در پرونده یکی نوشتند حسود است، یکی دیگر کنترل اخلاقی ندارد و سیگار می‌کشد، برخی مواقع هم مشروب می‌خورد، فلانی خجالتی است. یعنی برای انتخاب فضانورد، حتی به این جزییات هم دقت می‌کنند تا بهترین و سالم‌ترین فرد را برای انجام یک ماموریت انتخاب کنند. به همین دلیل وقتی شما با این فضانوردان صحبت می‌کنید، می‌بینید اینها از لحاظ رفتار و منش، مانند کودک شش‌ساله‌ای هستند که هیکل بزرگی دارند. هرچند دانش‌شان زیاد است ولی همانندیک کودک پنج، شش‌ساله پاک هستند.

علاوه بر اینها باید به یاد داشت که ما در زمین به چیزهای زیادی عادت کردیم و لی شاید خودمان هم ندانیم. ما هیچ‌وقت تصور نمی‌کنیم که این جریان هوا (که به‌طور مرتب و نامریی عمل می‌کند) اگر نباشد، تمام گاز کربنیکی که ما در عمل تنفس و بازدم بیرون می‌دهیم، دور سرمان می‌ماند و دیگر هوای تازه برای تنفس نداریم. در ایستگاه فضایی اگر فن‌ها کار نکند، هوا ثابت می‌شود و همین حالت پیش می‌آید و به همین دلیل، فضانورد سردرد می‌گیرد و باید مرتب با دست‌هایش، هوا را جابه‌جا کند. یا مثلا ما اینجا خیلی راحت، آب می‌خوریم. جاذبه زمین آب را به درون لیوان می‌کشد اما اگر جاذبه نباشد، آب درون لیوان نمی‌ریزد. اگر هم بیرون بیاید، به شکل یک گلوله بزرگ ژله‌ای در هوا معلق و شناور می‌ماند.

در پایان ذکر این نکته جالب است آنهایی را که از فضا برمی‌گردند، مدتی در مرکز فضایی بایکونور نگه می‌دارند تا بدن آنها با وضعیت زمین دوباره سازگار شود و در ضمن از لحاظ پزشکی هم معاینه شوند. یکی از فضانوردان پس از یک‌سال به زمین برگشت. می‌گفت زمانی که مرا به قرنطینه بردند یک هفته‌ای معاینه شوم، یک روز باران شدیدی می‌بارید، رفتم بیرون زیر باران ایستادم و سرم را بالا گرفتم و چشمم را بستم. وقتی بوی خاک باران‌خورده در هوا پخش می‌شد من لذت بردم. بعد که آمدم توی اتاق دوستانم به شوخی به من می‌گفتند ما شنیده بودیم که فضانوردان دیوانه می‌شوند ولی نه در این حد. چرا رفتی زیر باران؟ من گفتم شما نمی‌دانید اگر کسی یک سال تمام در محیط بسته‌ای زندگی کند که هوایش مرتب بازسازی می‌شود. آب بازیافت می‌شود. نمی‌شود مثل بقیه حمام رفت یا دست و صورت را شست، دیدن باران و راه رفتن زیر آن بسیار لذتبخش است.

سیروس برزو

مروج علوم فضایی