دوشنبه, ۲۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 10 June, 2024
مجله ویستا

اخلاقی بودن سخت است و دشوار


اخلاقی بودن سخت است و دشوار

از منظر من اخلاقی زیست کردن از هر چیزی در حیات بشر مهم تر است. مسلمان بودن، ایرانی بودن، مرد بودن، مهندس و دکتر بودن، پولدار شدن و قدرتمند شدن، وجهه و پرستیژ فرهنگی و اجتماعی …

از منظر من اخلاقی زیست کردن از هر چیزی در حیات بشر مهم تر است. مسلمان بودن، ایرانی بودن، مرد بودن، مهندس و دکتر بودن، پولدار شدن و قدرتمند شدن، وجهه و پرستیژ فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و... همگی بی اخلاق و بی معرفت اخلاقی نمی تواند آدمی را آن کند که باید!

اما همانگونه که گفتن از اخلاقی بودن آسان است، اخلاقی بودن و اخلاقی رفتار کردن سخت است و مشکل. در روزگاری که همه چیز با هم خلط می شود و همه کس آن می کند که دلش و مرامش آن را درست می یابد، یافتن اخلاق و اخلاقی بودن بیش از هر چیز سخت شده است. امروز به قول فیلسوفان اخلاق، شخص در مورد آن چه خودش یا دیگری باید در وضع خاصی انجام دهد،گیج و مبهوت است! اما همان فیلسوفان هماره نسبت به این نظر که معیار ماباید قواعد همان فرهنگی باشد که در آن زندگی می کنیم، انتقاد داشته اند.

اینجاست که زندگی برای کسی که بخواهد اخلاقی زیست کند بیش از پیش دشوار می شود. از یک طرف او در مظان این است که با عمل ننمودن به قواعد و هنجارهای اجتماعی و با عزلت گزینی و اجتماع گریزی، ساز خویش را کوک می کند و نمی تواند اجتماعی و با مردم بزید، از دیگر سو اگر او در این قواعد و فشار ها و هنجارها زشتی و پلشتی و بیهودگی ببیند، نمی تواند دم بر نیاورد و آن کند که دیگران از او می خواهند.

آدم اخلاقی می بیند و می داند که قواعد بالفعل جامعه اش هرگز دقیق نیستند، همیشه استثنا پذیرند، هر روزه با یک دیگر در تعارض اند و بر گیجی و مبهوتی وی می افزایند. او دروغ مصلحتی را می آموزد، ریا و نفاق را یاد می گیرد، تهمت و غیبت را می شنود و می آموزد و... و همه این کارها را می آموزد و انجام می دهد تا آدمی نرمال و هنجار طلب برای جامعه اش باشد! او می بیند که در عین حال این قواعد، خشک و منفی و محافظه کارانه اند... این قواعد هرگز خلاق و سازنده نیستند و هر روز ممکن است با مصلحت تغییر کند در عین حال آنجا که باید تغییر کند، خشک و بی خاصیت اند.

توسط سید . ع . ن.

http://khodayeman.blogfa.com