موسیقی را به دست موسیقیدان بسپاریم

اگر موسیقی به درد جامعه می‌خورد، باید آن را تقویت کنند و در ارتقای آن بکوشند؛ در غیر این صورت همان بهتر که آن را حذف کنند. احساس می‌کنم عملکرد دولت در عرصه موسیقی خیلی ضعیف است …

اگر موسیقی به درد جامعه می‌خورد، باید آن را تقویت کنند و در ارتقای آن بکوشند؛ در غیر این صورت همان بهتر که آن را حذف کنند. احساس می‌کنم عملکرد دولت در عرصه موسیقی خیلی ضعیف است و من سرانجام خوبی برای آن متصور نیستم. اگر آقایان این رشته را به عنوان <هنر> قبول دارند، باید به آن بهتر بیندیشند و امکانات بیشتری در اختیار موسیقیدان‌ها قرار دهند، اگر هم چنین تصوری در قبال آن ندارند، آن را خیلی راحت کنار بگذارند. من نمی‌دانم این هنر آیا رئیسی دارد؟ اگر دارد آیا رئیس آن دلش به حال موسیقی می‌سوزد؟ کار باید دست کاردان باشد، موسیقی را هم باید به دست موسیقیدان بسپاریم.

اما فارغ از اینها، من خواسته‌ای از اهالی موسیقی دارم و آن همدلی و وفاق میان آنها است، هرچند معتقدم هنرمندان موسیقی زمانی خواهند توانست در کنار هم با حفظ وحدت و همدلی به خلق آثار موسیقی دست بزنند که مدیران هنری ارزشی برای کارشان قائل باشند. اگر مسوولا‌ن راه را برای فعالیت بهتر هنرمندان موسیقی به ویژه موسیقی سنتی هموار کنند، درگیری‌ها میان آنها از میان رفته و شاهد فضایی آرام و متعالی خواهیم بود. درگیری‌ها و تنش‌هایی که میان برخی خوانندگان و نوازندگان کشور به چشم می‌خورد، کاملا‌ به ضرر موسیقی است و مخاطب عام را در ارتباط با موسیقی ایرانی دچار تزلزل می‌کند. در کنار اینها بها دادن به موسیقی کودکان می‌تواند مهم باشد و در راس اقدامات مسوولا‌ن هنری قرار گیرد. یادم می‌آید سال‌ها پیش به سفارش یونسکو اپرایی برای کودکان ساختم که با گذشت سال‌ها هنوز اجرا نشده است.

حسین دهلوی