چهارشنبه, ۸ اسفند, ۱۴۰۳ / 26 February, 2025
مجله ویستا

درجست وجوی دنیایی بهتر


درجست وجوی دنیایی بهتر

درباره بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان سال

وقتی آکادمی علوم سینمایی و هنرهای تصویری یعنی نهاد اهداکننده جوایز اسکار به این تصمیم و نتیجه‌گیری رسید که به هر دلیل موجه یا غیرقابل فهم اسکار برترین فیلم «خارجی» (غیرامریکایی) امسال را به «Biutiful»، فیلم عمیق و معناگرای اله‌خاندرو گوانزالز ایناریتو ندهد و این جایزه را که به اعتقاد خیلی‌ها متعلق به این کارگردان نوجوی مکزیکی و حق آشکار او بود به وی ارزانی ندارد، بخت سوزان بی‌یر کارگردان دانمارکی باز شد و این اسکار در مراسم اهدای هشتاد و سومین دوره این جوایز در روز ۹ اسفند ۸۹ درتالار کداک در شهر لس‌آنجلس امریکا به فیلم «در یک دنیای بهتر» کار آخر بی‌یر تعلق گرفت. این فیلم کاری از ژانر درام و همچون «زیبا»ی ایناریتو فیلمی عمیق و معناگرا است و به اعتراف بی‌یر نه فقط خود او را در ماه‌های اخیر به شهرتی قابل توجه رسانده بلکه به کل جامعه فیلم و سینمای دانمارک هویتی قوی‌تر از گذشته بخشیده و این امتیاز و نعمتی است که برندگان اکثر ادوار قبلی این جایزه نیز به آن اشاره و اعتراف کرده و معتقد به کسب آن در صورت دستیابی به اسکار بوده‌اند. سوزان بی‌یر روزها بعد از توزیع جوایز اسکار ۲۰۱۱ و برگرفتن سهم خویش از این سری جوایز ۲۴گانه می‌گوید: «برای من تجربه‌ای تازه و افتخاری جالب بود و کلاً بابت آنچه در ارتباط با این فیلم برایم روی داده است، بسیار شاکرم. فکر می‌کنم بعد از رسیدن به این نقطه حق دارم نگاهی به گذشته بیندازم و همه چیز را از نو مرور کنم و آنگاه راه آینده‌ام را برگزینم.»

● نمونه‌های موفق قبلی

مروری بر گذشته سوزان بی‌یر و آنچه این فیلمساز مبتکر دانمارکی در سال‌های قبلی ارائه داده است می‌گوید او می‌تواند برای آثار بعدی‌اش نیز از خط فکری قبلی خود بهره گیرد و همان راه را استمرار بخشد و مطمئن باشد که از جوایز و گرامیداشت‌های بعدی نیز بی‌بهره نخواهد ماند. او پیشتر نیز یک بار برای فیلم «بعد از عروسی» خود نامزد اسکار برترین فیلم «خارجی» (غیرامریکایی) سال شده بود و«چیزهایی که در آتش‌سوزی از دست دادیم» نیز دیگر فیلمی است که او ساخته و مورد تحسین قرار گرفته است. به‌‌واقع بی‌یر از ۱۰ سال پیش به این سو در جامعه سینمای اروپا چهره‌ای کاملاً شناخته شده بوده اما توفیق او در مراسم امسال اسکار، شروع و تأکیدی بر توجه فزون‌تر استودیوهای بزرگ به وی در این حرفه و واگذارشدن دیر یا زود طرح‌های کلان‌تر و پرهزینه‌تر هالیوودی به وی است.

از یک دیدگاه تاریخی و آماری، «در یک دنیای بهتر» سومین فیلم دانمارکی است که اسکار برترین فیلم غیرامریکایی سال را به دست می‌آورد. اولین فیلم دانمارکی صیاد این عنوان، «جشن بابت» کار مشهور سال ۱۹۸۷ بیله اگوست بود و در آن عصر طلایی سینمای دانمارک، فقط یک سال طول کشید تا این کشور توسط «پله فاتح» مجدداً برنده اسکار بهترین فیلم «خارجی» سال (۸۸) شود. امسال علاوه بر «Biutiful» که ایناریتو با لحنی واقع‌گرا و تلخ و قابل‌توجه پیرامون زندگی کارگران غیرقانونی در جنوب شهر بارسلونای اسپانیا و متمرکز بر کاراکتر مرکزی اوزبال (با بازی خاوی‌یر باردم) و تقابل وی با مأموران قانون و همچنین رویارویی بی‌نتیجه او با بیماری مهلک سرطان ساخته است. سه فیلم دیگر هم نامزد اسکار برترین فیلم «خارجی» سال شده بودند که عبارت بودند از : «Dogtooth» از سینمای یونان، «Incendies» از کانادا و «خارج از قانون» (غیرقانونی) کاری از سینمای الجزایر.

● انسانی، سیاسی، اجتماعی

چرا فیلم «در یک دنیای بهتر» بر آنها تفوق یافت و برنده تبلیغاتی‌ترین جایزه سینمای جهان شد؟ شاید تماشای چندباره این فیلم پاسخ معقول و روشن‌تری را برای این سؤال فراهم آورد اما بد نیست متذکر شویم که کار سوزان بی‌یر ۶ هفته پیشتر گولدن گلاب (گوی طلایی) دومین جایزه پرسروصدای سینمای دنیا را هم در همین شاخه به دست آورده و به واقع از همان زمان مقدمات پیروزی اسکاری‌اش را هم گذاشته بود و تم انسانی سیاسی- اجتماعی‌اش چیزی است که کمتر تماشاگری را از تأثیرگذاری خود مصون نگه می‌دارد و تلخی واقع‌گرایی‌اش ناقض ارزش‌هایی نیست که باید در هر فیلمی موجود باشد و در فیلم بی‌یر هم هست و یکی از آنها داشتن یک بافت جذاب سینمایی و سرگرم‌کنندگی نسبی براساس تعاریف موجود است.

هر تعریف و طرز نگرشی از این فیلم «سوزان بی‌یر» به دست بدهیم، «در یک دنیای بهتر» که از ۱۲ فروردین ۱۳۹۰ در سطح امریکای شمالی به نمایش در خواهد آمد و در بخشی از اروپای غربی از اوایل بهمن ۸۹ اکران عمومی شده بود در باره یک زوج جدا شده از یکدیگر در دانمارک است که بندهای خانوادگی و اشتغالات مشترک شغلی سبب می‌شود همچنان با یکدیگر در مراوده باشند و دغدغه‌های یکسانی را تجربه کنند اما هرگز احساس نکنند که به یک دنیای امن و مصون و کم‌خطر تعلق دارند و نقطه کلیدی و تحسین شده فیلم نیز همین مسئله است. ماجراهای فیلم در یک شهر کوچک دانمارک و اطراف آن و یک کمپ بزرگ پناهجویان سودانی در آن جا روی می‌دهد و برای این که روابط و خصوصیات آدم‌های اصلی قصه و زوج متارکه کرده و وابستگان آنها بیش از پیش روشن شود و شخصیت‌پردازی‌ها کامل گردد، بی‌یر پسر این زوج را هم که ۱۶ سال بیشتر ندارد در فیلم به تصویر می‌کشد و روزهای بحرانی این پسر را هم که با یک پسر شرور در مدرسه‌اش درگیری دارد، تشریح می‌نماید.

● یک قیاس

در این فیلم ایفای دو رل اصلی (مرد و زن جدا شده از یکدیگر) با مایکل پرسبراند و ترینی دیرهولم است و رل پسر آنها را هم مارکوس ریگارد بازی کرده است. شاید بی‌یر می‌خواسته با قیاس درگیری کوچک پسر این زوج با هم مدرسه‌ای خود با آنچه بر سر سودانی‌ها رفته است بگوید بحران برای هر خانواده و ملتی معنا و هویت خاص خود را دارد و آنچه برای ما نگران‌کننده می‌نماید، برای یک جامعه جنگ‌زده در آفریقا حتی شوخی هم نیست. شاید هم بی‌یر با قراردادن ویژگی‌های دو قاره به کلی متفاوت با یکدیگر می‌‌خواهد بر این تأکید کند که تا صلح و دوستی و مهربانی نباشد و آدم‌ها یکدیگر را درک نکنند و گذشت نداشته باشند، جهان جهنم خواهد بود و از یک دنیای بهتر فاصله خواهیم داشت.

چیزی که زوج به تصویر کشیده شده در فیلم سوزان بی‌یر زودتر و بهتر از هر کسی به آن پی می‌برند. به واقع این فیلم هشدار به کسانی است که گمان می‌کنند مشکلات عظیمی دارند اما معضلات آنها در قیاس با دارندگان حقیقی این مشکلات هیچ است. علاوه بر این «در یک دنیای بهتر» بر این تأکید می‌کند که در عصر ارتباطات، مشکل یک قاره دیگر خواه ناخواه مشکل ما هم هست و بهتر است این را بپذیریم و همسو با یکدیگر حرکت کنیم و از سایر نسل‌ها و ملل گریزان نباشیم و به آنها یاری برسانیم شاید در آن صورت دنیای بهتری را برای خود بسازیم.