پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بدعت های تازه در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران


بدعت های تازه در برگزاری نمایشگاه کتاب تهران

بیست و ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران

بیست و ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران به عنوان آخرین نمایشگاه در دولت‌های نهم و دهم در حالی در مصلای بزرگ امام خمینی(ره) به روزهای میانی خود نزدیک می‌شود که شاهد برخی بدعت‌ها در شکل و محتوای برگزاری آن هستیم؛ بدعت‌ها و رویدادهایی که هم می‌توان با نگاه مثبت به آنها نگریست و هم رویه منفی آنها تا حدی نمایان است.

نمایشگاه بیست و ششم در حالی به روزهای برپایی خود نزدیک شد که نمودار افزایش تعداد عنوان‌های منتشر شده کتاب در کشور هم از نظر تعداد و هم از نظر شمارگان روند نزولی گرفت.

تعداد عنوان‌های کتاب که به عنوان برگ برنده دولت‌های نهم و دهم تلقی می‌شد در دو سال اخیر روند نزولی گرفته و در سال ۹۱ با کاهش ۵۰۰۰ عنوانی، رکورد سقوط قابل توجهی را ثبت کرد.

از سوی دیگر گرانی کاغذ و بحران‌هایی چون گرانی قیمت که پیامد این رخداد بود، شمارگان کتاب‌ها را به رقم اندک ۵۰۰ و هزار نسخه رساند.

این موضوع هم در میزان فعالیت نشر کشور (که نمایشگاه شاخص آن است) و هم در رویکرد مردم برای خرید تازه‌ترین آثار مکتوب تاثیر قابل توجهی داشته است. میزان استقبال از نمایشگاهی که تنها چند روز از برپایی آن گذشته و دو روز تعطیل را پشت سر گذاشته بخوبی این مساله را تائید می‌کند.

جدایی بخش بین‌الملل نمایشگاه که پیشانی آن است رخداد تازه دیگری است که برای نخستین بار رخ می‌دهد.

هرچند که در روزهای پس از نمایشگاه هجدهم که قرار بود نمایشگاه دیگری در محل دائم نمایشگاه‌ها برپا نشود زمزمه جدایی این دو بخش به گوش می‌رسید و برخی مدیران دولتی از برپایی بخش بین‌الملل در محل دائم نمایشگاه‌ها و بخش داخلی در مصلی خبر می‌دادند، اما عقل سلیم در آن زمان غلبه یافت و رای به جدایی نداد؛ رخدادی که در آخرین نمایشگاه دولت رخ داد و بخش بین‌الملل را از بخش داخلی جدا کردند.

این سخن که به دلیل گستردگی بخش داخلی و افزایش تقاضا برای حضور در این بخش باعث شد تا بخش مجزایی به بخش بین‌الملل اختصاص یابد هرگز توجیه مناسبی نخواهد بود؛ چرا که بازدیدکنندگان هر بخش دیگر نه توان حضور در بخش دیگر را دارند و نه زمان اجازه حضور در هر دو بخش را خواهد داد. (این را تجربه حضور در بیش از ۱۵ دوره نمایشگاه بخوبی تائید کرده است).

رخداد تازه دیگری هم که در این دوره دیده می‌شود، مبلغ یارانه ارزی است که برای نخستین بار به صورت ریالی پرداخت می‌شود. روش مرسوم همه نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب در ۲۵ دوره گذشته این بود که دولت مبلغ مشخصی را به عنوان یارانه دولتی به خرید کتاب‌ها و منابع خارجی اختصاص می‌داد؛ مبلغی که از ده میلیون دلار یا ده میلیارد تومان دوره‌های گذشته، حالا به چهار و نیم میلیارد تومان تقلیل یافته است.

در دوره‌های گذشته دولت یک قیمت را به عنوان یارانه تعیین می‌کرد و براساس آن خریداران کتاب می‌خریدند. این مبلغ از هر دلار ۱۵۰ تومان در سال‌های دور آغاز شد و تا ۶۵۰ تومان در دوره گذشته رسید.

در دوره کنونی و با توجه به مشکلاتی که در پرداخت به ناشران خارجی از دو نمایشگاه گذشته به وجود آمد و تهدید ناشران خارجی به حضور نیافتن در صورت پرداخت نشدن طلب سال‌های گذشته، مقرر شده است که مبلغ یارانه به صورت ریالی و از هزار تا ۳۰۰۰ تومان و متناسب با قیمت کتاب در اختیار خریداران قرار گیرد. این موضوع هم رویه مثبت دارد و هم رویه منفی. رویه مثبت آن این است که تا حدودی قیمت‌ها را واقعی می‌کند و به رونق بخش بین‌الملل نمایشگاه منجر می‌شود.

رویه منفی و تا حدودی خطرناک آن هم این است که در درازمدت و با توجه به تنگناهای اقتصادی بخش بین‌الملل را آرام آرام از چرخه نمایشگاه حذف می‌کند؛ موضوعی که اکنون هم تا حدودی رخ داده است.

(استعفای رئیس بخش بین‌الملل در نیمه دوم سال گذشته به‌دلیل مشکلات این بخش و پرداخت نشدن طلب ناشران بین‌المللی از دو نمایشگاه گذشته که بخشی از آن هنوز هم پرداخت نشده، مهر تائیدی بر این ادعاست. هرچند که به دلیل شرایط موجود استعفای وی پذیرفته نشد).

حضور نیافتن بخشی از ناشران داخلی به دلایلی چون تعلیق یا حتی تمایل نداشتن خود ناشران از دیگر رخدادهایی بود که در یکی دو سال اخیر پدید آمده و این در حالی است که این ناشران بخش مهمی از تولیدات فرهنگی کشور را منتشر و عرضه می‌کنند و حضورشان به رونق نمایشگاه کمک شایانی می‌کند.

کوچ بخش‌هایی از صنعت چاپ به نمایشگاه بیست و ششم کتاب هم رخداد دیگری است که هرچند تازه نیست و رجعتی به گذشته دارد، اما تا حدی قابل تامل است. حضور بخش‌های مختلف صنعت چاپ در نمایشگاه‌های کتاب به دوره‌هایی بازمی‌گردد که در سالن کارنامه نشر بخشی هم به صنعت چاپ اختصاص می‌یافت.

اما حضور گسترده فعالان صنعت چاپ در این دوره و با توجه به بی‌رونقی نمایشگاه بین‌المللی چاپ و بسته‌بندی تهران زنگ هشداری برای بخش فرهنگی کشور است که با برنامه‌ریزی درست به رونق هر بخش در جای خود کمک کند، نه این که خلاهای نمایشگاه چاپ و بسته‌بندی را در نمایشگاه کتاب پر کنیم.

به هر حال این نمایشگاه هم همچون ۲۵ دوره گذشته به پایان می‌رسد و نمایشگاه بیست و هفتم سهم دولتی می‌شود که هنوز نیامده است، اما ضروری است در کنار تعیین محلی دائم برای این نمایشگاه مهم بین‌المللی، مسائل و مشکلات این نمایشگاه هم در نشست‌ها و گردهمایی‌هایی آسیب‌شناسی شود تا هر ساله شاهد رخدادهای تازه‌ای نباشیم؛ رخدادهایی که صنعت نشر را به معنای واقعی تحت تاثیر قرار می‌دهد.