شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

قطعنامه های شورای امنیت مقدمه جنگ نیست


قطعنامه های شورای امنیت مقدمه جنگ نیست

پروفسور شیرین هانتر از جمله اساتید ایرانی خارج از کشور است که درباره مسائل هسته یی و روابط خارجی ایران دیدگاه های خاص خود را دارد که او را از سایر صاحب نظران متمایز می کند

● گفت وگو با پروفسور شیرین تی هانتر استاد دانشگاه جرج تاوان واشنگتن

پروفسور شیرین هانتر از جمله اساتید ایرانی خارج از کشور است که درباره مسائل هسته یی و روابط خارجی ایران دیدگاه های خاص خود را دارد که او را از سایر صاحب نظران متمایز می کند. گفت وگوی اعتماد با این استاد دانشگاه های امریکا را می خوانید.

تحلیلگران خاورمیانه و مسائل بین المللی درباره مشکل رابطه ایران و امریکا از نقطه نظرهای متفاوتی به بحث پرداخته اند. برخی بر این باورند که مشکل ایران و امریکا به خاطر روند صلح خاورمیانه است و گروهی دیگر آن را به مساله یی متفاوت منتسب می کنند.

▪ از نظر شما مشکل ایران و امریکا در چیست؟

برای پی بردن به مشکل ایران و امریکا باید به نظرات گروه های حاضر در صحنه سیاست امریکا نگاه کنیم. چون در بین این گروه ها اختلاف نظر های اساسی وجود دارد. برخی از دولتمردان بر این باورندکه باید به دنبال تغییر رفتار ایران در مورد مساله یی همچون فلسطین بود اما برخی دیگر به دنبال تغییر ماهیت جمهوری اسلامی هستند.

این مساله هنوز در امریکا حل نشده است. لذا آن طرف در داخل حکومت ایران هم هنوز اختلاف نظرهایی درباره نوع مواجهه با غرب و امریکا وجود دارد. هنوز به این پرسش ها، پاسخ قاطعی داده نشده است که آیا داشتن رابطه با امریکا به نفع ایران است یا خیر. این هم به خاطر این است که افرادی در ایران بر این باورند که اگر ایران در بین مردم خاورمیانه و مسلمانان وجهه و جایگاهی دارد، به خاطر مقاومت در برابر امریکا است. و دولتمردان ایرانی نگرانند که اگر درباره مسائل مورد اختلاف با امریکا به توافق برسند، جایگاه و پایگاه خود را در میان مسلمانان از دست بدهند. بنابراین تاجایی که دو طرف ایران و امریکا درباره اینکه از همدیگر چه می خواهند به یک توافق نرسند این مشکلات بر سر ایجاد رابطه در دو کشور ادامه خواهد داشت.

شما گفتید که بخشی از دولتمردان امریکایی به دنبال تغییر ماهیت حکومت جمهوری اسلامی هستند. چرا دولت امریکا بعد از نزدیک به سی سال از تاسیس حکومت جمهوری اسلامی هنوز در پی تغییر ماهیت حکومت است.

▪ چرا نمی خواهد حکومت ایران را به رسمیت بشناسد؟

همان گونه که گفتم در داخل حکومت امریکا همه افراد هدف تغییر ماهیت حکومت جمهوری اسلامی را دنبال نمی کنند. اما آن گروهی که به دنبال تغییر ماهیت است معتقدند ایدئولوژی دولت فعلی ایران به امریکا و ارزش هایی که امریکایی ها به آن پایبند هستند در ستیز است. حتی در این مورد باید این را هم اضافه کرد که اروپا و حتی روسیه هم با امریکا هم عقیده هستند. امریکا همین رویه را در مقابل کوبا هم دارد. در حالی که کوبا یک دولت مذهبی و مسلمان نیست. بنابراین تا زمانی که دولت ایران اهداف انقلابی و تغییر نظام کنونی جهان را دنبال می کند نمی توان بین دو کشور به سازش امیدوار بود.

▪ خانم هانتر، سال ۱۹۷۲ دولت امریکا به رغم آنکه تضاد ذاتی با حکومت چین داشت حاضر شد حاکمیت این کشور را به رسمیت بشناسد و با این حکومت رابطه برقرار کند آیا دولت امریکا نمی تواند همان سیاست را در برابر جمهوری اسلامی به کار بگیرد؟

البته ممکن است مواردی پیش بیاید که منافع امریکا در منطقه و منافع ایران ایجاب کند که با هم مذاکرده کنند اما تفاوت اینجا است که در سال ۱۹۷۲ دولت چین آماده مذاکره با امریکا بود در حالی که هنوز اتحاد جماهیر شوروی بر پا بود و در آن موقع هم امریکا و هم چین خصومت شدیدی نسبت به اتحاد جماهیر شوروی داشتند. بنابراین در آن موقع چین و امریکا با همدیگر یک دشمن متحد داشتند و حاضر شدند در مقابل دشمن مشترک با هم همکاری کنند که وقتی به سازش رسیدند، چین حاضر شد از برخی سیاست های خودش نظیر حمایت از مائوئیست ها دست بکشد. در حالی که ما اکنون وقتی درباره ایران و امریکا سخن می گوییم در نظام بین الملل دیگر اتحاد جماهیر شوروی وجود ندارد و جنگ سرد بین بلوک شرق و غرب تمام شده است. بنابراین ایران و امریکا در حال حاضر دشمن مشترکی ندارند که بخواهند برای مقابله با آن دشمن مشترک با همدیگر سازش کنند.

به نظر من افرادی که این گونه سازش چین و امریکا را پیش می کشند و به دنبال باز تولید آن برای رابطه ایران و امریکا هستند و از دینامیک های رابطه چین و امریکا غافل هستند البته وقتی این را می گویم دلیل بر این نیست که امریکا با ایران نتواند سازش کند. ایجاد رابطه بین ایران و امریکا بستگی به این دارد که هم امریکا خواسته های خودش را بازگو کند و ایران هم تا آنجا که برایش مقدور است در سیاست بین المللی خودش تجدید نظر کند.

اما تحلیلی در بین سیاستگذاران ایران وجود دارد مبنی بر اینکه امریکا تا پیش از حمله به عراق همواره چهار پیش شرط را برای آغاز مذاکره تعیین می کرد؛ صلح خاورمیانه، حمایت از تروریسم، حقوق بشر و مساله هسته یی. ایرانیان معتقدند که ما، در هر کدام از این چهار مساله با امریکا به توافق برسیم امریکا به بهانه دیگری سیاست تغییر ماهیت نظام را دنبال خواهد کرد. برخی تحلیلگران هم بر این باورند که اکنون مساله عراق هم به این چهار مساله اضافه شده است. این افراد معتقدند امریکا با متهم کردن ایران در مساله نا امنی های عراق به دنبال بسترسازی برای اعمال فشار به ایران است. از طرف دیگر ایران هم همواره به این مساله اعتراض می کند که چرا دولت امریکا با اختصاص بودجه از براندازان حکومت ایران حمایت می کند. این اتفاقات در زمانی رخ داد که دولت آقای خاتمی نرمش هایی در سیاست خارجی خودش داشت.

پیش از آنکه بخواهم به این پرسش شما پاسخی بدهم اجازه می خواهم که این مساله را بازگو کنم که بعد از ۱۱ سپتامبر رویه دو دولت امریکا یعنی دولت کلینتون و دولت بوش با همدیگر فرق کرد بعد از روی کار آمدن بوش این سیاست ها دگرگون شد. بعد از ۱۱ سپتامبر بود که حمله افغانستان و عراق به عنوان اهداف اصلی امریکا مطرح شد. تا پیش از این واقعه سیاست تغییر رفتار ایران در دستور کار دولت امریکا بود ، در آن موقع مساله یی که بیش از همه مطرح بود، رویه ایران در برابر مساله فلسطین و مساله به رسمیت شناختن اسرائیل بود. بدون آنکه بخواهم ارزش گذاری کنم رویه یی که دولت ایران در برابر مساله فلسطین و اسرائیل در پیش دارد حتی دولت های عربی هم ندارند.

فراموش نکنیم ایران تنها دولتی است که از نابودی اسرائیل سخن می گوید و حتی در ادبیات خود از به کار بردن کلمه اسرائیل پرهیز می کند. با به وجود آمدن مساله هسته یی، اگر ایران دو دولت مستقل فلسطینی را به رسمیت شناخته بود بسیاری از مشکلات از جمله مساله هسته یی ایران هم حل شده بود. اما الان می شود گفت دیگر دیر شده است. ایران اگر چه در بسیاری از موارد واقعاً سیاست هایی به کار برد که سیاست های آشتی جویانه بوده در افغانستان و در زمان جنگ اول خلیج فارس رویه ایران رویه خوب و متینی بود اما به نظر من این کافی نبود و متاسفانه واقعیتی است که باید قبول کرد و آن هم نفوذ اسرائیل در کشورهای اروپایی، امریکا و حتی روسیه است. بنابراین از نظر من مساله اصلی ایران و امریکا مساله اسرائیل است و تا وقتی که این مساله حل نشود نمی توان به حل مساله امریکا و ایران خوشبین بود. مضافاً اینکه در دو سال گذشته مسائلی همچون افسانه آمیز خواندن هولوکاست هم از طرف ایران مطرح شد که همین جو دنیا را در اروپا و امریکا به ضرر ایران به هم ریخت.

▪ به هر حال سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر این اساس استوار است. آیا از نظر شما فقط با تغییر سیاست ها است که می توان روابط ایرا ن و غرب را بهبود بخشید یا اینکه می توان با انعطاف در برابر برخی مسائل، مشکلات را حل و فصل کرد که منجر به خشونت و یا جنگ دیگری درخاورمیانه نشود؟

می توان مساله را حل و فصل کرد، حتی زمانی که دولت آقای خاتمی بر سر کار بود به خاطر سیاست تنش زدایی که در پیش گرفته بود، پیشرفت های زیادی حاصل کرده بودند اما متاسفانه آن موقع و در زمان حکومت کلینتون شرایطی پیش آمده بود که این دولت نتوانست از فرصت پیش آمده استفاده کند. این یک واقعیت است هر گاه اراده یی در ایران شکل گرفته که رابطه برقرار شود، در امریکا این آمادگی وجود نداشته است و وقتی امریکا حاضر بوده قدم هایی را بر دارد، در ایران این آمادگی وجود نداشته است.

▪ الان شرایط دو طرف چگونه است؟

در امریکا متوجه این شده اند که با ایران به عنوان یک دولت بزرگ با تاریخ غنی و فرهنگی قوی باید به سمت سازش رفت. دولتمردان امریکا به این نتیجه رسیده اند که ایران به هیچ وجه قابل مقایسه با کشورهای حاشیه خلیج فارس نیست. ایران یک وزنه تاثیر گذار در منطقه است و این نکته یی است که امریکا دیگر نمی تواند و نمی خواهد از آن چشم پوشی کند.اما درعین حال ایران هم اگر خواستار اصلاح روابط دو کشور است باید واقعیت هایی را برای اصلاح این رابطه بپذیرد.

▪ این واقعیت ها از نظر شما کدامند؟

ایران باید بین یک سیاست خارجی که تضمین کننده منافع ملی، حفظ تمامیت ارضی ایران، حفظ همبستگی ایرانیان و تامین کننده منافع اقتصادی ایران باشد یا یک سیاست خارجی آرمانگرایانه یکی را انتخاب کند.

ایران نباید تهدیداتی که متوجه کردستان، آذربایجان، خوزستان و بلوچستان است را نادیده بگیرد و همه توجه خود را معطوف به فلسطین کند. از قدیم گفته اند چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.

کیوان مهرگان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.