سه شنبه, ۱۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 4 March, 2025
مجله ویستا

نگاهی کمیک به «در امتداد شهر»


نگاهی کمیک به «در امتداد شهر»

نکته: خواندن این متن برای عاشقان سینما توصیه می شود و البته برای هواداران گلزار و دوستداران سینمای بزن دررویی ممنوع است.
خواستم به صورتی کاملا جدی و با نگاهی ساختارگرایانه …

نکته: خواندن این متن برای عاشقان سینما توصیه می شود و البته برای هواداران گلزار و دوستداران سینمای بزن دررویی ممنوع است.

خواستم به صورتی کاملا جدی و با نگاهی ساختارگرایانه ساخته علی عطشانی را بررسی کنم اما این فیلم تا حدی زیر استاندارد است که شاید جز با بیانی طنز نتوان درباره آن اظهار نظر کرد. در زیر به جملاتی بسنده می کنم که شاید بتواند دست این فیلم بی مایه را برای مخاطبش رو کند.

۱- فیلم آغاز عصر جدید برای گلزار است و این استار سینمایی را بیشتر به جدایی از مخاطبانش نزدیک می کند.

۲- کارگردانی شاهکار این فیلم در رقابتی تنگاتنگ با مسعود ده نمکی و حسین قاسمی جامی جهت کسب تمشک زرین بدترین کارگردانی قرار دارد.

۳- دستاورد این فیلم که می توان یکی از شاخص ترین تصاویر کاریکاتوری ارائه شده از پلیس دانست در آن صحنه تکان دهنده سرخوردن پلیس در کف سالن یا نطق حماسی و کاملا خنده آور سردار خاقان در مقابل گروگانگیرها قابل لمس است.

۴- میزانسن های معرکه و دقت نظر بالای کارگردان چنان مخاطب را مجذوب کاستی های فیلم می کند که اگر آن صحنه صحبت گلزار و زن دیگر را در حالی که شیشه ماشین گلزار بالاست، ندید بگیریم در حق این کارگردانی ضعیف و تقدیر از عطشانی برای ساخت اثر تاسف برانگیز در امتداد شهر جفا کرده ایم.

۵- سناریوی درخشان اثر که حتی یک شخصیت درست و درمون را عرضه نمی کند در رقابتی شانه به شانه با شاهکار تمام دوران ها! پیتزا مخلوط قرارمی گیرد و مخاطب را با مفهوم کامل ساختار بزن دررویی آشنا می سازد.

۶- با فیلمی روبرو هستیم که از منظر تکنیک ساختاری دارای وجوه غافلگیر کننده ای است و ما را پس از تماشای شاهکارهایی چون آژانس ازدواج، دلقک ها، پیتزا مخلوط، سه درجه تب و اخراجی ها ۳ به آینده این سینما امیدوار می کند; آینده ای که جایی برای آثار نازلی(!) چون ورود آقایان ممنوع، جدایی نادر از سیمین، یه حبه قند و اینجا بدون من نیست و می توان امیدوار بود که سری های بعدی اخراجی ها یا دیگر ساخته های عطشانی بتواند همچنان برایمان نامزدی جایزه معتبر کن سولقون یا اوشون فشن را به بار آورد.

نویسنده : نیما بهدادی مهر