پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عطار و منطق الطیر


عطار و منطق الطیر

شرح حال فریدالدین عطار نیشابوری با وجود افسانه ها و کرامات بسیاری که به وی نسبت داده اند در غباری از تیرگی و ناشناختگی فرو رفته است

شرح حال فریدالدین عطار نیشابوری با وجود افسانه ها و کرامات بسیاری که به وی نسبت داده اند؛ در غباری از تیرگی و ناشناختگی فرو رفته است. عطار نیشابوری در حدود سال ۵۴۰ هـ.ق در قریه کدکن از قرای نیشابور چشم به جهان گشود و در سال ۶۱۸ در قتل عام مغولان در شهر نیشابور کشته شد. او در آغاز شغل پدر را برگزید و به عطاری (داروفروشی و طبابت) مشغول گشت چنان که که خودش در مصیبت نامه می گوید: «به داروخانه پانصد شخص بودند/ که در هر روز نبضم می نمودند

عطار با مجدالدین بغدادی صوفی معروف و از شاگردان نجم الدین کبری رابطه داشت و به نقلی مرید او بوده است . معروف است که بهاءالدین پدر مولانا، در راه مهاجرت خود از نیشابور به خدمت عطار رسید و عطار هم نسخه ای از «اسرارنامه» خود را که کودکی بیش تر نبود، تقدیم نمود.

اگرچه از شیخ عطار آثار فراوانی هم چون خسرونامه، مختارنامه، مصیبت نامه، الهی نامه و تذکره الاولیا به جای مانده است اما در کنار آثار یاد شده باید راز ماندگاری و شهرت عطار را در کتاب «منطق الطیر» جست وجو کرد؛ منطق الطیری که خود آن را «مقامات طیور» گفته است.

مقامات طیور ما چنان است

که مرغ عشق را معراج جان است

بعید هم نیست که نام کامل آن «منطق الطیر و مقامات طیور» باشد؛ چنان که در اواخر منطق الطیر گوید:

ختم شد بر تو چو بر تو خورشید نور

منطق الطیر و مقامات طیور

اما این که به جای «منطق الطیور» (زبان پرندگان) «منطق الطیر» (زبان پرنده) گفته است به این دلیل است که این اصطلاح به همین صورت در قرآن آمده است و عطار هم خواسته است با اقتباس از آیه ۶۱ سوره نمل « و ورث سلیمان داود و قال یا ایهاالناس علمنا منطق الطیر» نامی قرآنی بر آن نهاده باشد. در این کتاب ارزشمند پرندگان (ممثل اصناف بشری و مخصوصاً سالکان طریق عرفان) می خواهند به هدایت هدهد (ممثل شیخ و رهبر) به حضور سیمرغ (ممثل ذات پروردگار) راه یابند. برخی به سبب صعوبت راه و مشکلات دیگر عذرهایی می آورند و منصرف می شوند و سرانجام سی مرغ بال و پر سوخته پس از طی هفت مرحله خطیر به خدمت سیمرغ می رسند و غرق بقا و فنا می شوند و پس از گذشت قرن های بی زمان به بقای مطلق می رسند.نکته هنری در این داستان عرفانی لطیف جناس مرکب بین سیمرغ و سی مرغ است و عطار ایده و نظریه پیچیده وحدت وجود و یکی بودن طالب و مطلوب را با این جناس توضیح می دهد. سی مرغ بعد از طی آن وادی های بی امان «طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا» هنگامی که به درگاه سیمرغ می رسند فی الواقع مثل این است که از خود به خود رسیده اند.

ای نسخه اسرار الهی که تویی

وی آیینه جمال شاهی که تویی

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

در خود بطلب هر آن چه خواهی که تویی

عطار هر چند در دیوان غزلیات به مسایل زیبایی شناسی شعر توجه دارد اما در منطق الطیر بنا به سنت صوفیه به مسایل صوری و ساختاری شعری بی اعتناست و آن چه برای او اهمیت دارد معانی عرفانی است که در صدد بیان آن است؛ از این رو هرچند منطق الطیر از ابیات بلند خالی نیست اما ابیات سست و ضعیف به اعتبار هنر شاعری هم دارد؛ ابیاتی که با اندک تأمل و تعمق و یا پیش و پس کردن کلمه یا تغییر کلمه تبدیل به ابیات خوبی می شوند و پیداست که عطار ابداً کوششی در ظاهرسازی شعری نکرده است. در موارد بسیاری مثلا آن جاهایی که زیبایی کسی را توصیف می کند سخن اوج می گیرد، اما در مواردی هم هست- مثلا آن جا که به روایت مشغول است- تا حدی سخن ملال آور است. با این وجود کسی که با ابیات او مأنوس باشد نخست از ابیات او لذت می برد و از علو شعری او- مخصوصاً آن جا که با ظرایف ادبی همراه می شود- حال و شوری می یابد.

گر بسی خواندنت میسر آیدت

بی شکی هر بار خوش تر آیدت

اما زبان او بنا به سنت صوفیه همان زبان مردم عادی کوچه و بازار است و از این رو بسیاری از لغات و ترکیبات و تعبیرات او در فرهنگ های لغت مذکور نیست. صوفیه شعر را برای مردم می گفتند نه دربار و از این رو اولا سادگی مورد توجه است و ثانیاً به فنون شعری- از آن دست که مثلا در شعر نظامی و خاقانی، می بینیم- بی توجه بودند.نکته قابل توجه دیگر این است که هر چند قبل از عطار کسانی به طرح منطق الطیر توجه داشته اند؛ کسانی هم چون ابوعلی سینا و امام محمد غزالی «رساله الطیور» نوشته اند اما باید انصاف داد که هیچ کدام اولا به جذابیت و ثانیاً به سادگی منطق الطیر عطار نیستند و از این رو منطق الطیر عطار همه آن ها را در طی زمان تحت الشعاع خود قرار می دهد و اتفاقاً بعد از او هم هیچ شخص دیگری به سراغ منطق الطیر و طرح چنین موضوعی نرفت.در خصوص ساختار صوری منطق الطیر هم باید گفت که عطار نخست در مقدمه به وصف خدا و مدح پیامبر اسلام (ص) و مذمت تعصب می پردازد. و به دنبال آن وارد اصل موضوع کتاب می شود. نخست عذر هر پرنده و سپس جواب هدهد را به آنان شرح می دهد و به مناسبت موضوع، یک یا چند حکایت تمثیلی نقل می کند در عذر هر پرنده به مناسبت، برخی از سنن ادبی و اعتقادات مربوط به آن پرنده را نقل می کند و از سوی دیگر مواظب است که گسترش مطلب باعث خروج از طرح اصلی کتاب که حرکت ارواح به سوی منشا خود است، نشود.در پایان باید گفت که منطق الطیر از شاهکارهای مسلم ادبیات ماست و استاد فروزان فر در کتاب خود شرح احوال و نقد و تحلیل آثار عطار، مطالب ارزشمند و مطولی درباره آن نوشته است که مطالعه آن را به مخاطبان عزیز پیشنهاد می کنیم.

علی خوشه چرخ آرانی