پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

مهاجر و انصار


مهاجر و انصار

مطالعه روابط سیاسی, اقتصادی و فرهنگی دو كشور همسایه و با هم برادر افغانستان و ایران, بدون توجه به عمق روابط تاریخی و همانندی های فراوان اجتماعی بین مردمان این دو سرزمین همگون و همگرا, سخت دشوار است

مطالعه روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو كشور همسایه و با هم برادر افغانستان و ایران، بدون توجه به عمق روابط تاریخی و همانندی های فراوان اجتماعی بین مردمان این دو سرزمین همگون و همگرا، سخت دشوار است. در این راستا تحولاتی كه در عرصه های مختلف ولی با فاصله زمانی اندكی در سطوح داخلی دو كشور ایجاد شده نیز به ویژه بعد از استرداد استقلال افغانستان از استعمار بریتانیا توسط امان الله خان در سال ۱۹۱۹ میلادی (۱۲۹۸ش) كه تقریباً همزمان بود با كودتای رضاخان پهلوی در ایران (۱۲۹۹ش) قابل تأمل و ملاحظه است.

علاوه بر همزمانی دو تحول بزرگ سیاسی فوق در دو كشور كه موجب شد تاثیرات اجتماعی و فرهنگی مشابهی را در افغانستان و ایران در پی داشته باشد موارد زیر نیز قابل ذكر است:

۱- تاسیس دانشگاه كابل در سال ۱۳۱۱ شمسی و سپس تاسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ش.

۲- وقوع انقلاب كمونیستی هفت ثور (اردیبهشت) ۱۳۵۷ در افغانستان و پیروزی انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ دلو (بهمن) همان سال.

۳- حمله اتحاد جماهیر شوروی در ۶ جدی (دی) ۱۳۵۸ به افغانستان و سپس وقوع جنگ تحمیلی عراق با ایران در مدتی بعد از آن.

اگرچه می توان در سطوح پایین تر مثال های دیگری را هم برشمرد، اما سه مورد عمده كه در بالا به عنوان مسائل حادثه ساز تاریخ سیاسی _ اجتماعی و اقتصادی دو كشور اشاره شد، حكایت از ژرفای این همانندی های بی نظیر دارد.

قابل یادآوری می دانم كه دین، زبان و فرهنگ مشترك نیز بر این تحولات مشابه و تقریباً همزمان بی تاثیر نبوده اند. این عوامل در برهه هایی كه هر دو كشور در سخت ترین حالات قرار داشته و با بحران هایی نظیر جنگ با یك ابرقدرت و یا كشوری در منطقه مواجه بودند باعث می شد كه ریشه های همدلی نسبت به یكدیگر تقویت گردد. مثال های ذیل نمونه ای از این برادری ها است:

۱- حمایت از جهاد و مقاومت

پس از حمله نظامی نامتقارن ابرقدرت شرق، اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان، جمهوری اسلامی ایران به رغم اینكه هنوز یك دولت نوپا بود و فشارهای سیاسی زیادی را از سوی جهان تحمل می كرد، بازهم با محكوم كردن اتحاد شوروی در اشغال افغانستان و حمایت از جهاد و مقاومت مردم سلحشور ما، از بزرگترین حامیان مجاهدین و آزادی كشورمان به حساب می آید. حال آنكه این كشور همزمان درگیر جنگ با عراق بود و ملت افغانستان این را فراموش نخواهد كرد.

۲- پذیرایی از مهاجرین

در همین سال های اولیه شروع جنگ در افغانستان (و سپس در ایران) بود كه خیل عظیمی از افغان ها همچون سلف خود در بدو اسلام، بنابر معرفتی «دین مدار» از هجرت، كشور همسایه و هم فرهنگ، ایران اسلامی را به عنوان خانه دوم خویش برگزیده و رهسپار این دیار گردیدند. آغوش گشاده و مهربانی وصف ناپذیر ملت و دولت شریف ایران از برادران افغان خود، موجب گردید كه افغان ها نیز متقابلاً هیچ گونه حس بیگانگی نداشته باشند و خالصانه و صادقانه، همزیستی مبتنی بر احترام و اعتمادی را با ایرانیان مهمان نواز به وجود آورند.

این حسن رابطه بین «مهاجر» و «انصار» تا بدان جا قداست آفرین شد كه حتی تعداد زیادی از مهاجرین افغان برای دفاع از تمامیت ارضی و هویت فرهنگی خانه دوم خود ایران اسلامی، رهسپار جبهه های جنگ تحمیلی گردیده و دوشادوش برادران خود رزمیدند و بعضی ها هم در این راه شهید شدند. تعداد دیگری از افغان ها نیز با همتی عالی، جای خالی جوانان ایرانی كه به جبهات جنگ تحمیلی اعزام شده بودند را پر نموده و در این سوی جبهه، صادقانه در بازسازی و آبادانی ایران كوشیدند. جمعی دیگر نیز كه اهل علم و قلم بودند در عرصه های معنوی، همپای فرهنگیان همسایه خود در جبهه معنویت ره سپردند و حماسه آفریدند و این اقتضای هم تمدنی، هم فرهنگی، همزبانی و همسایگی است.

۳- مشاركت در بازسازی

در تحولات نوین افغانستان بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و سپس نابودی حكومت طالبان در سال ۱۳۸۰ كه منجر به برگزاری نشست «بن» در ۱۳ قوس (آذر) همان سال در آلمان شد، جمهوری اسلامی ایران نقش مؤثر و مثبتی داشت. حمایت های بی شائبه مقامات و دیپلمات های ایرانی از استقرار صلح و ثبات در افغانستان و همچنین اعطای مساعدت مالی به مبلغ ۵۶۰ میلیون دلار در كنفرانس توكیو (۲۰۰۲م) و مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار دیگر در كنفرانس لندن (۲۰۰۶ م) در همین راستا قابل تمجید است.

۴- همكاری های علمی

از جانب دیگر نقش برازنده جمهوری اسلامی ایران در راستای بازسازی علمی _ فرهنگی كشور ما و اعطای بورس های تحصیلی بسیار ثمربخش بوده و اكنون جمع كثیری از دانشجویان افغان در مراكز دانشگاهی و نهادهای آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران مشغول به تحصیل اند. دولت ما به این گروه عظیم جهت نقش آفرینی هرچه بیشتر در پروسه توسعه سیاسی كشور امید فراوان دارد.

ما باور داریم كه توسعه در افغانستان، «نخبه محور» است و این دانشجویان كه به عنوان نخبگان علمی و اجرایی آینده، از سرمایه های معنوی كشور ما محسوب می شوند، توانمندی آن را دارند كه كشتی توسعه ما را به سرمنزل مقصود برسانند. اینان نسبت به همانندی های فرهنگی، زبانی و دینی از اصالت های بومی و معنوی خود دورنمانده اند و مازاد بر آن همجواری دو كشور این فرصت را برای آنها مساعد ساخته است كه با فضای سیاسی اجتماعی داخل افغانستان بیگانه نباشند. این امر بسیار با اهمیت است و ما را به این نتیجه می رساند كه توانمندی دانشجویان تحصیل كرده در كشورهای همجوار به ویژه جمهوری اسلامی ایران در ایفای نقش موثر در بازسازی همه جانبه افغانستان از برتری قابل توجهی برخوردار است.

از سوی دیگر جمع كثیری از این مهاجرین در زمان اقامت خویش در كشور ایران، فرصت آن را یافتند تا در حرفه ها و صنایع گوناگون مهارت یابند و در نهایت در شراكت با سرمایه گذاران ایرانی به تولید و كسب درآمد بپردازند. لذا بازگشت این طیف از مهاجرین، صرفاً بازگشت یك فرد یا یك خانواده نیست بلكه به معنای انتقال «سرمایه، حرفه و فن، صنایع مدرن، تجربه و مهارت» و در نهایت حسی است كه می تواند در سطح كلان به توسعه روابط اقتصادی و تجاری دو كشور منجرشود.

۵- روابط تجاری

طبق آمار ارائه شده در حال حاضر حجم مبادلات تجاری میان افغانستان و ایران بیش از ۳۵۰ میلیون دلار است. هدف ما این است كه در برنامه توسعه ملی افغانستان برای پنج سال آینده (كه این طرح در كنفرانس لندن به تاریخ اول فبروری ۲۰۰۶ به تصویب رسید) تراز تجارتی ما با كشورهای منطقه بالا برود. در این راستا آرزوی ما این است كه توازن تجارت در بعد صادرات و واردات بین دو كشور جهت حمایت از اقتصاد نوپا و در حال توسعه افغانستان و همچنین جلب سرمایه گذاری بازرگانان ایرانی به هدف گسترش روابط تجاری و اقتصادی فیمابین محقق شود. عضویت دو كشور در پیمان های منطقه ای به خصوص همكاری مشترك در چهارچوب سازمان همكاری های اقتصادی اكو می تواند به استفاده بهینه از ظرفیت های ترانزیتی افغانستان منجر شود و نقش افغانستان به عنوان كریدور اقتصادی كه ایران را به چین و تاجیكستان و از آن طریق به شرق آسیا متصل می كند نیز به رشد اقتصادی دو كشور كمك می نماید.

۶- حمایت از دولت در راستای استقرار صلح و امنیت

حمایت جمهوری اسلامی ایران، همپای اراده جامعه جهانی مبنی بر كمك به ایجاد ثبات، امنیت، رشد اقتصادی و تقویت حكومت مركزی در كنار پشتیبانی از انتخابات دموكراتیك ریاست جمهوری و پارلمانی افغانستان از بزرگترین دلایل موفقیت ما در پنج سال اخیر بوده است چرا كه به باور ما چنانچه تجارب تاریخ سیاسی جهان نشان داده، یك نظام سیاسی، هنگامی پایداری و ماندگاری خواهد داشت كه بر مبنای اراده ملی مردمان آن شكل گرفته باشد و تصمیم سیاسی آن از آرای ملت قوام گیرد.

به یقین می توانم بگویم كه جمهوری اسلامی ایران تنها كشوری است كه در همه تحولات گوناگون، بیشترین حمایت را از «ملت» افغانستان داشته و در مقایسه با سایر كشورهای همجوار چهره مثبت و برازنده ای را در میان مردمان ما به جای گذاشته است.

در همین راستا است كه ملت و دولت جمهوری اسلامی افغانستان مساعدت كشورهای دوست و به ویژه جمهوری اسلامی ایران را در راستای اراده ملی و خواست جامعه جهانی مبنی بر دستیابی به صلح و امنیت از طریق گسترش همكاری های بین المللی و منطقه ای می داند و پاس این همه الطاف را خواهد داشت. ما دستیاری كشورهای بزرگ و كوچك، همسایه و غیرهمسایه، مسلمان و غیرمسلمان، همزبان و غیرهمزبان را در این موقعیت حساس پذیرفتیم و در گذر تاریخ و فرهنگ خود آموخته ایم كه آنها را فراموش نكنیم.

افغانستان امروز چه از بعد سرمایه گذاری اقتصادی و چه از لحاظ فرهنگی زمینه های فراوانی برای تعمیق رابطه با ایران دارد. روابط دو كشور از پتانسیل های فراوانی برای گسترش همكاری ها برخوردار است. ما باور داریم كه ایران كشور « نیت و امكانات » است؛ نیت خوب یك ملت شریف در مورد كشورم و امكانات فراوان مادی و افغانستان كشور «ضرورت و فرصت» است؛ ضرورت ها و نیاز های فراوان در اثر كاستی های دوران جنگ و نابسامانی داخلی و از سوی دیگر با داشتن موقعیت خاص در منطقه، بهترین فرصت های اقتصادی و سرمایه گذاری را به ویژه برای سرمایه گذاران ایرانی فراهم آورده است.

سفارش همیشگی مقامات عالی رتبه كشورم به ویژه شخص رئیس جمهور كرزی به اینجانب به حیث سفیر كبیر افغانستان در تهران این بوده كه در استحكام این روابط و ارتقای آن بكوشم. استنباط من در طول هشت ماه ماموریتم در ایران نیز این بوده كه مقامات محترم جمهوری اسلامی ایران نیز با چنین نگرش مثبت و مبتنی بر تحكیم روابط همه جانبه به كشورم می نگرند و این بهترین فرصتی است كه می تواند در روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دو كشور وجود داشته باشد.

همان طوری كه «جیمزروزنا» متفكر و دانشمند برجسته علوم سیاسی و روابط بین الملل عنصر «شخصیت» را به عنوان یكی از مولفه های تاثیرگذار بر سیاست خارجی كشورها ذكر می كند من نیز بر این باورم كه نوع نگاه و نگرش رئیس جمهور كرزی به ایران و ملت شریف آن از یكسو و نگاه و زاویه دید نخبگان اجرایی و علمی جمهوری اسلامی ایران و سایر مقامات عالی رتبه به شمول رهبر معظم انقلاب اسلامی، می تواند دوستی خدشه ناپذیر دولت های افغانستان و ایران را استحكام بخشد و ریشه های همدلی بین هر دو ملت بزرگ و آزاده ما را تقویت نماید.

اینك با روند جدید سیاسی در افغانستان كه منجر به راندن تروریسم لانه كرده در این كشور شده است؛ منافع ما با منافع جمهوری اسلامی ایران و سایر كشورهای مطرح جامعه جهانی همپوشان (overlap) شده و برخورد منطقی با این نفع مشترك و سازوكارهای عملی آن به مانند «دست نامرئی» آدام اسمیت می تواند میان منافع ملی مشترك دو كشور در سطوح منطقه ای و بین المللی تعادل و هماهنگی به وجود آورد.

ما در عرصه های مختلف علاقه مند به تعمیق روابط دوجانبه هستیم و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یكی از كشورهای مهم منطقه همان طور كه در زمینه های مختلف پیشرفت های فراوانی نموده، در عرصه علم و فناوری نیز دستاورد های قابل ملاحظه ای داشته است. امروزه از این توانمندی های صنعتی و علمی در بخش كشاورزی افغانستان، از جمله ارسال ابزارآلات مدرن و اصلاح نباتات استفاده به عمل می آید و در بخش های صنعتی نیز ماشین آلات ایرانی تجربه خوبی نشان داده اند چرا كه ارزان تر، با تعمیر آسان تر و به لحاظ پیوند عمیق تكنولوژی، فرهنگ و جغرافیا برای زندگی معیشتی افغان ها قابل استفاده ترند و بهتر می توانند ما را در امر توسعه صنعتی و علمی كشور ممد واقع شوند. با این پیشفرض كه «نور چراغ روشن و پرفروغ خانه همسایه به خانه ما نیز می تابد» آرزومندیم كه دستاورد های علمی و تكنولوژیك ایرانی نیز هرچه بیشتر در كشورمان پرتو افكند.

ما به جمهوری اسلامی ایران به عنوان یكی از بزرگترین متحدین خود در راستای استقرار ثبات، صلح و امنیت در افغانستان می نگریم و توانمندی آن را داریم كه با توجه به روابط دیرینه فرهنگی و تمدنی خود، در ارتقای این رابطه بكوشیم و برای بهره برداری مطلوب از این حسن همجواری، به تقویت ظرفیت های اقتصادی و سیاسی در هر دو كشور نایل آییم.

محمدعمر داودزی

سفیركبیر جمهوری اسلامی افغانستان در تهران