سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

کمر گیلانغرب زیر بار مشکلات خم شده است


کمر گیلانغرب زیر بار مشکلات خم شده است

شهرستان گیلانغرب با ۶۷۰۰۰ نفر جمعیت از شهرهای مرزی در غرب استان کرمانشاه , یک از شهرستانهایی بود که در ایام جنگ تحمیلی چند بار به دست نیروهای متجاوز رزیم بعثی صدام متصرف شد و هر بار با تلاش نیروهای بومی و تیپ خودساخته جوانان این دیار به نام مسلم ابن عقیل ع که متاسفانه منحلش کردند , متجاوزین بعثی از شهر بیرون رانده شدند

شهرستان گیلانغرب با ۶۷۰۰۰ نفر جمعیت از شهرهای مرزی در غرب استان کرمانشاه ، یک از شهرستانهایی بود که در ایام جنگ تحمیلی چند بار به دست نیروهای متجاوز رزیم بعثی صدام متصرف شد و هر بار با تلاش نیروهای بومی و تیپ خودساخته جوانان این دیار به نام مسلم ابن عقیل (ع) که متاسفانه منحلش کردند ، متجاوزین بعثی از شهر بیرون رانده شدند. شهرستان گیلانغرب به خاطر مصائب و ویرانی های که در جنگ تحمیلی هشت ساله نصیب آن شد و مقاومتی که مردم از خود نشان دادند از جانب رهبرمعظم انقلاب به عنوان دومین شهر مقاوم کشور نامگذاری گردید.

این شهر به طور ۱۰۰ درصدی تخریب گردید و مردم از جان گذشته و شهیده پرور شهرستان برای اینکه سربار دیگر شهرها نشده و فشاری به دولتمردان درگیر جنگ وارد نکنند ، سختی ها را به جان خریدند و با ساختن آلونک هایی در فاصله ۵ کیلومتری در درون شیار کوههای حاشیه گیلانغرب ، مقاومت را به منصه ظهور رساندند . اما واقعیت این بود که بعد از جنگ تحمیلی انتظارتشان برآورده نشد .

به گونه ای برخی از مردم میگویند کاش ما هم مانند دیگر شهرستانهای همسایه ، شهر را تخلیه و به مرکز استان کرمانشاه و دیگر مناطق دور از جنگ نقل مکان می نمودیم، تنها فایده ای که داشت این بود حداقل مشکلات فراوان و ویرانگر امروز را لمس نمیکردیم متاسفانه مردم به دولت نهم و دهم خیلی امید بستند ولی در این ۸ سال گذشته که کشور با درآمد افسانه ای ۷۰۰ میلیارد دلار از فروش فراوردهای نفتی روبرو بود ، توجهی چندانی به آنها نشد. این مطلب را از این بابت میگوییم که ترس آن داریم رسانه هایی که در این ۸ سال خود را به خواب زده بودند و همه چیز را گل و بلبل دیده اند، چند روز دیگر بیدار شوند و همه این مشکلات را به دولت تدبیر و امید و شخص آقای روحانی مرتبط سازند که زمزمه های آن در برخی رسانه های وابسته به طیف هوادار دولت نهم و دهم و جریان انحرافی از همین چند روز پیش شنیده میشود .با هم موارد ی از مشکلات دومین شهر مقاوم کشور را مرور میکنیم:

۱- در این شهرستان در هشت سال دولت آقای احمدی نژاد حتی یک بنگاه تولیدی که به وضعیت اشتغال و رفع بیکاری جوانان سر و سامانی بدهد ایجاد نشد . تنها در دولت نهم با اعتباراتی که به عنوان طرح های زود بازده ، در بخش کشاورزی و خصوصا دامپروری اختصاص یافت و سعی شد به وضعیت بغرنج شهرستان سرو سامانی دهند باید اشاره کرد. اما متاسفانه همین طرح های زود بازده به دلایل متعدد از جمله دادن اعتبارات به افرادی که اهل کار نبودند ولی لابی و پارتی قوی داشتند و آنها نیز این وام ها و سرمایه ها را که متعلق به مردم مظلوم این دیار بود را به کرمانشاه و تهران انتقال دادند و به خرید زمین ساختمانی و ملک و ماشین های لوکس تبدیل شد و کسی هم پیگیر کارشان نبود و این در حالی بود که تا قبل از این اعتبارات بادآورده با عرض پوزش ، حتی یک الاغ هم نداشتند و سوار نشده بودند و به این کار به ریش مردم و بازرسان این طرح ها خندیدند. دلیل دیگر شکست این طرح ها این بود که کار کارشناسی دقیقی در خصوص شرایط زیستی و آب و هوایی مورد نیاز بنگاه ها خصوصا در بخش دامپروری و گاوداری صورت نپذیرفته بود . و بعد از مدتی دام ها به بیماری و ... دچار میشدند و از بین میرفتند. مجریان طرح ها ماندند و وام هایی که تا کنون میزان سود و جریمه ی معوقه از اصل وام ها پیشی گرفته است.

بنابراین ما در اجرای این طرح با دو گروه مواجه بودیم یک گروه که سرمایه را به جاهای دیگر انتقال دادند و نامشروع صاحب میلیون و میلیارد شدند و یک گروه که طرح را اجرا و بیچاره شدند . این مسایل به عنوان یکی از معضلات کنونی کسانی شده است که اقدام به دریافت اعتبار برای اینگونه طرح ها نمودند. بیش از ۹۹ درصد این طرح ها در بخش گاوداری شکست خوردند و اکثر دامها تلف شدند . حتی یک گاوداری فعال اکنون در شهرستان وجود ندارد و مسئولان کشاورزی باید پاسخگو باشند که چرا این همه سرمایه را به نابودی کشانده اند ، البته تا کنون کسی نبوده از آنها پاسخی بخواهد و آنها هم محکم به صندلی ریاستشان چسبیده و حتی ترفیع گرفته اند . در صحبتی که با بعضی از این مجریان طرح ها داشتیم ، آه و ناله آنها گوش فلک را کر میکرد و از فشاری که بانک کشاورزی برای وصول اعتباراتی که باعث نابودی زندگی آنها شده بود دل پر غصه ای داشتند. این افراد بانک کشاورزی را بانکی میدانستند که درد آنها را نمی فهمد و تنها به فشار بر ضامنین و وام گیرندگان اکتفا میکند. بیمه همه جوابگوی این معضلات نیست.

۲-بخش دیگر مشکلات مردم در مورد سدهای ساخته شده است ، سدهایی که میبایست در تمام زمینه به کمک مردم میآمد . در شهرستان گیلانغرب در زمینه مهار آبها ، در دولت سازندگی و اصلاحات کلنگ سه سد بر زمین زده شد که سد کله شک در بالا دست گیلانغرب در دوران همان دولتها به صورت ۱۰۰ درصدی ساخته شد و سد زاگرس هم در دولت اصلاحات ۶۰ درصد کار پیش رفت و دولت نهم و دهم توانست ۴۰ درصد باقی مانده ساخت تاج سد را تکمیل نماید. سد سراب هم همین گونه بخش اعظم آن در دولت اصلاحات و بخشی هم در دولت عدالت ورز تکمیل گردید و البته باعث نابودی طبیعت و زیست بوم مورد سبز گیلانغرب که در نوع خود بی نظیر بود ،شد.وضعیت این سد داستان جالبی شده است ،در آستانه آبگیری متوجه شدند که به دلیل عدم کارشناسی دقیق نوع و جنس خاک ، کاسه سد از مواد آهکی است و در حین آبگیری نزدیک بود به فاجعه ای تبدیل شود و اگر از همان ابتدا متوجه نشده بودند و سوراخ خود را نشان نداده بود ، معلوم نبود اگر سد پر می شد چه بر سر شهر گیلانغرب خواهد آمد .

قرار بر این بود که آب این سدها به مزارع دیمی شهرستان گیلانغرب هدایت شود و هم به اقتصاد کشور کمکی شده باشد هم در زمینه اشتغال مردم اقدامی صورت گیرد . اما با کمال تاسف هنوز ّب این سدها زمستان ها جمع و تابستان ها تبخیر میشود!! و به غیر از یک مقدار آب جهت باغات انگور ، حتی یک هکتار از زمینها ی کشاورزی پایین دست هم با آن آبها آبیاری نشده است. شایع شد که مجریان طرح و مدیریت کشاورزی شهرستان چند وقت پیش ، برای افتتاح طرح آبرسانی !! و تنها جهت فیلم برداری و پخش در سیمای جمهوری اسلامی ایران با یک تراکتور اقدام به پمپاژ آب رودخانه ی کنار سد نموده بودند و با قرار دادن چند رایزر و آب پاش میخواستند وانمود کنند که کل منطقه از آب این سدها استفاده میکند و سیستم آبیاری بارانی اجرا شده است .که از قرار معلوم امام جمعه محترم شهرستان که شخصیت مردمی است از جریان باخبر میشود و مانع از این ماله کشی آقایان مسئول میگردد.بنابراین این هم از وضعیت سدها که به قول معروف: آب در دریا و ما تشنه لبان میگردیم.

۳-در مورد مشکلات روستاها که اوضاع بسیار بغرنج میباشد بعضی از دهستان ها هنوز به یک خانه بهداشت هم مجهز نشده اند مثلا ویژنان که از دهستان های دور دست و محروم میباشد نه تنها در این خصوص مشکل دارند بلکه برای آب آشامیدن هم در مضیقه هستند . دهستان دشت دیره که نام آن با جانبازان مظلوم شیمیایی گره خورده است باز هم از آن روستاهایی است که با وجود داشتن بیش از ۶۰۰ جانباز شیمیایی یک پزشک عمومی ندارند. دهستان کفرآور که وضع اقتصادی و زندگی مردم بسیار سخت است . خود شهر سرمست هم که وضعیت مشابهی دارد. دهستان چله خصوصا دهستان های نزدیک به دو راهی ایلام به تانکر آب آشامیدنی به آنها میرسانند و...

اکثر روستاهای شهرستان گیلانغرب از داشتن آب سالم آشامیدنی رنج میبرند که نیازمند توجه ویژه دولت جدید هستند. به عنوان مثال تعدادی از روستاهای گیلانغرب مجبور به ترک منطقه شده اند که میتوان به روستاهای گلین اشاره کرد که اگر در اینترنت جستجو شود اطلاعات زیادی در یان خصوص به دست خواهد آمد . این روستاها به دلیل نداشتن آب سالم ، امکانات جاده دسترسی و ... سرزمین آباء و اجدادی خود را ترک کردند و ویلان وسرگردان در دیگر روستاهایی که عنقریب به این درد گرفتار میشوند پراکنده شدند.

۴-وضعیت جاده های دسترسی هم برای کسانی که یک بار به گیلانغرب سفر نموده باشند محرز و مشخص است . اداره راه و ترابری شهرستان گیلانغرب از ضعیف ترین ادارات راه و ترابری کل کشور است . بی توجهی و ضعف مدیریت این اداره و عدم بازرسی اداره کل استان کرمانشاه متاسفانه عامل این همه ویرانی جاده ها و مشکلات مردم در این بخش میباشد. جاده هایی که در برخی قسمتها هنوز آثار زنجیر تانک های دشمن بعثی روی آنها دیده میشود و از آن زمان تا کنون روکش هم نشده اند. تنها خدمت راه و ترابری این شده است که تابستان ها برای ماله کشی خرابی ها ، چند بشکه قیر داغ و یک کمپرسی ماسه راه میاندازند و با پاشیدن قیر و ریختن ماسه به تصور خودشان شاهکار کرده اند و بعد از چند روز ، آش همان آش و کاسه همان کاسه است. این کار احتمالا اعتبارات خاصی را برای اداره به همراه خواهد داشت.

۵-مشکلات بخش بیمارستانی گیلانغرب ، از مشکلات اصلی مردم است ساختمان عریض و طویل بیمارستان الزهراء که در این بازسازی ساخته شده است حتی تا چند وقت پیش یک دستگاه سونوگرافی نداشت. همه مردم نیک میدانند که چندین نفر از مردم ، خصوصا جوانان تصادفی به دلیل نبود امکانات مجهز و پزشک متخصص در داخل بیمارستان یا در بین راه اعزام به شهرستانهای همجوار و کرمانشاه جانشان را از دست داده اند. در حال حاضر مردم این سامان محروم و رنجدیده باید برای مداوای خود به کرمانشاه برود و بسیار در این زمینه در رنج هستند. اما کو گوش شنوایی که این دردها را بشنود و در فکر درمان باشد.

۶-در دولت عدالت متاسفانه یکی از فرصتهای مهم برای رفع محرومیت راه آهن غرب کشور بود که یکی از مسیر های اصلی آن دومین شهر مقاوم کشور یعنی گیلانغرب بود شهری که به دلیل اهمیت آن دوبار میزبان رهبر فرزانه انقلاب بوده است که این در نوع خود بی نظیر است . اما در نهایت ناباوری و سکوت مسئولان محلی خصوصا فرمانداری شهرستان که به میزهایشان چسبیده بودند و الان هم خود را هوادار دولت یازدهم و اعتدالگرا جلوه میدهند مسیر را آهن تغییر کرد و گیلانغرب برای چندمین بار مظلوم واقع شد.راه آهن گیلانغرب را با لابی مجلس نشینان و سکوت معنادار مسئولان محلی از ایثارگران دیروز و مرز داران غیور گیلانغرب دریغ کردند و باید گفت دزدیدند. که انشاالله سزای این خیانت به مردم شریف گیلانغرب را دیده و خواهند دید.

۷-در بخش محیط زیست و منابع طبیعی شهرستان اگر سخنی رانده شود دل هر دردمندی را به درد خواهد آورد. محیط زیست طبیعی ناودار گیلانغرب به وسعت ۵۴۰ هکتار به شخصی که همه او را میشناسند و نیازی به معرفی وی نیست واگذار شد و به اسم ساخت کارخانه فرآوری قیر طبیعی مدتی جوانان این شهرستان را با جمع کردنشان در آنجا و پر کردن فرم استخدام و واریز مبالغی ...به سخره گرفت که با کمک بنده در سایت گیلانغرب امروز ، پشت پرده این قضیه برای مردم تشریح و ناودار را از دست این فرد خارج نمودیم . مورد سبز کاملا ویران شد . جلوگیری کردیم با همراهی استانداری شکایتمان کردند که جلوی طرح ملی را گرفته ایم . ولی چون حق همیشه پیروز است نهایتا تسلیم شدند و دو هکتار را به حاشیه سد که الان سبز و باعث زیبایی دریاچه شده است ، توسط مهندس تیموریان جابجا کردند . درختان بلوط که نماد کوه های زاگرس هستند و در نوع خود استثنایی ، در حال خشک شدن هستند که گویا این خشکی به علت ریزگردها های چندسال گذشته است که مردم را هم کلافه نموده است. البته نیازمند بررسی و توجه و گزارش و درمان آنها هست. که بنده منابع طبیعی شهرستان را ر جریان قرار داده ایم اما آنها چه اقدامی کرده اند مشخص نیست.

۸- و دها درد و مشکل دیگر که انعکاس شان را به فرصتی دیگر موکول میکنیم.

در میان این همه مشکلات ریز و درشت و بیکاری جوانان جویای کار محروم گیلانغرب ، امید ما اول به خداست و سپس به دولت تدبیر و امید و جناب آقای روحانی زیرا همین مردم ۶۵ درصد آرای خود را به نام این بزرگوار به صندوق ریختند . و با یک صدا اعتدال را فریاد زدند و عدالت واقعی و مهروری غیر شعاری را فریاد زدند . در یکی از روستاهای مسیر چله از ۲۱۲ رای ریخته شده به صندوق ۲۰۵ رای به آقای روحانی داده شد که این دارای پیام مهمی برای دولت جدید است و امیدواریم دولتمردان جدید این پیامها را دریافت کرده باشند و در فکر رفع محرومیت از این شهرستان بن بست و مظلوم باشند. انشاالله سکان مدیریتی شهرستان گیلانغرب به دست افرادی دلسوز و از بطن مردم ، و کسانی که خود با این دردها بزرگ شده اند و با جان و تن آنها را احساس کرده اند سپرده خواهد شد و آرام آرام شاهد تغییر و بهبودی اوضاع مردم گیلانغرب خواهیم بود .

علیرضا گودرزی