«نصرا » اکنون در کانون دسیسه و جنگ است

بر کرانه های مدیترانه, در میان درختان زیتون, این روزها مردی از نسل حسین ع , خانه ای بر دامنه آتشفشان بنا کرده است, در میان معرکه جنگ, پرچم مقاومت برافراشته و با صدایی محکم از پایداری می گوید و نوید پیروزی می دهد «نصرا » اکنون در کانون دسیسه و جنگ است

بر کرانه های مدیترانه، در میان درختان زیتون، این روزها مردی از نسل حسین(ع)، خانه ای بر دامنه آتشفشان بنا کرده است، در میان معرکه جنگ، پرچم مقاومت برافراشته و با صدایی محکم از پایداری می گوید و نوید پیروزی می دهد. «نصرا...» اکنون در کانون دسیسه و جنگ است.

● دسیسه و جنگ

پیش تر «روح ا...» از «غده سرطانی» گفته بود که در مرکز جهان، کاشته شده است. سرطانی که در این سال ها ریشه دوانده و به مرکزی برای دسیسه های جهانی بدل شده است. مرکزی که ماشین جنگی نظام سرمایه داری، خود را حافظ و نگهبان آن می داند تا غده چرکین نظام شیطان صفت، در اطراف پراکنده شود و منابع سرشار ثروت خاورمیانه اسلامی را ببلعد. کانون دسیسه دست به کار اجرای نقشه ای تازه است.

● نقشه تازه

نقشه تازه، طرحی چندمنظوره است. طرحی که تمامی کانون های وابسته نیز در آن نقشی برعهده گرفته اند: فرعون مصر باید حلقه محاصره را کماکان بسته نگاه دارد، پادشاه سعودی با تقویت جریان های وابسته، فشار ها را بر جریان مقاومت متراکم تر سازد و شاهان خردتر عرب نیز نقش هایی در حاشیه برعهده بگیرند. در این میان «سگ جنگ» با نشان دادن چنگ و دندان های خود به آزمون و تحریک مقاومت مشغول می شود تا متناسب با نوع واکنش آن، مرحله دوم دسیسه اجرا شود.

● مرحله دوم

مرحله دوم دسیسه، افزایش دامنه منازعه و کشاندن آن به حوزه فلات ایران است. سرزمینی که گرداگرد آن، هم اکنون، مملو از پایگاه های نظامی و اطلاعاتی است. با این وجود، قبل از هر اقدامی باید حلقه محاصره سرزمین پارسی تنگ تر شود و به همین منظور باید دولت پاکستان گوش به فرمانی خود را اعلام کند و فردی نوکرماب در عراق بر سر کار بیاید. با به کرسی نشاندن دولتی وابسته در عراق معبر مهم برای چکاندن «ماشه جنگ» از سرزمین های اشغالی به فلات ایران گشوده می شود تا جریان مقاومت اسلامی در همکاری اسلام یهودی شده، مسیحیان صهیونیسم و صهیونیست های یهودی به مسلخ آخرالزمانی برده شود. این کار اما نیازمند همراهی جریان شبه مدرن غرب گرا از پشت سر در مرحله سوم است.

● مرحله سوم

مرحله سوم دسیسه، همزمان با افزایش فشارهای همه جانبه و توسعه دامنه تحریم های فلج کننده، خواندن آیه های یاس و نغمه های ترس از سوی شبه مدرن های غرب گراست تا با خالی کردن دل های توده ها، جریان مقاومت ملی، توانایی بی مانند خود را برای مواجهه با هیولای مدرن از دست بدهد تا شاید زمینه ها برای روی کار آمدن غربگرایان فراهم و ختم انقلاب اعلام شود. پروژه ای که پیش تر در قالب یک توطئه رنگی با شکست مواجه شد و هم اکنون منتظر فرصتی تازه است. با این وجود شاید گریزی از مرحله چهارم نباشد.

● مرحله چهارم

پروژه تسلیم ظاهرا نقش برآب شده و جنگ روانی با مقاومت رهبری ایران، راه به جایی نبرده است؛ اگرچه ترس از ورود به مرحله چهارم باعث شده تا به آخرین کورسوهای تسلیم نیز امید بسته شود. یانکی ها که طبق عادت دیرین خود همواره دست به اسلحه برده اند از وارد شدن به مرحله چهارم و چکاندن ماشه نیز سخن می گویند. اما به نظر می رسد کابوی جهان آمریکایی به آخر خط رسیده است. این را از برق چشمان «نصرا...» و مقاومت اسطوره ای «غزه» می توان فهمید.

● نصرا...

«نصرا...» فرزند راستین خمینی است. او اکنون در کانون دسیسه و جنگ، بر دامنه آتشفشان، با صدایی بلند از پیروزی سخن می گوید و در این سال ها حتی صهیونیست ها به این نتیجه رسیده اند که او راست می گوید. او که خط بطلانی بر ناسیونالیسم عربی و اسلام آمریکایی است، دستی در سیاست و دستی در جهاد دارد و درحالی که ماشین جنگی صهیونیستی را در پیش روی دارد باید مراقب جریان های خیانت پیشه داخلی نیز باشد. نصرا...، بی شک در خط اول جریان مقاومت اسلامی است و هم مرز با مرکز شیطانی توطئه است. مرکزی که دیر یا زود راه به نیستی خواهد داشت.