شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
فلسفه؛ از آسمان تا زمین
جام جم آنلاین: افلاطون در ۴۰ سالگی مدرسه معروف آکادمی را بنیان نهاد و تا زمان مرگش در آنجا تدریس کرد. تقریبا ۲۰سال پیش از فوت افلاطون، شاگردش ارسطو به آکادمی راه یافت و تا زمان وفات افلاطون از اعضای آکادمی بود. درباره افلاطون و ارسطو و اختلافاتی که میان آنها وجود داشت سخن بسیار است.
ارسطو میگوید؛ «افلاطون برایم عزیز است، اما حقیقت برایم از او هم عزیزتر است.» این جمله بیانگر این واقعیت است که با وجود اختلافنظر بین افلاطون و ارسطو در برخی مسائل فلسفی، حرمت استاد شاگردی در روابط آنان حکمفرما بود. در این نوشتار به عمدهترین اختلافاتی که میان این دو فیلسوف وجود دارد اشاره میشود:
۱) اختلاف در سبک فلسفی: سبک افلاطون در مباحث فلسفی گفتگوی عقلی است که به دیالکتیک معروف است. افلاطون عقیده دارد هر چند ما با حواس خود با محیط اطراف در تماس هستیم و نقش حواس را در آگاهی از اشیا نمیتوانیم انکار کنیم، ولی در عین حال حواس ما به طور دائم در معرض خطا قرار دارند و از طریق شناخت حسی نمیتوان به معرفت حقیقی دست یافت.
با این که افلاطون و ارسطو هر دو به استدلالهای عقلی اهمیت میدهند، ولی برای ارسطو حس و تجربه اهمیت بیشتری دارد. از نظر ارسطو از طریق تجربه و حواس است که میتوان به حقیقت اشیا دسترسی پیدا کرد.
۲) اختلاف در آفرینش روح و جسم: نظریه اساسی مهم دیگر درباره روح آدمی است. افلاطون معتقد است روح پیش از آمدن به دنیا، زیبایی مطلق را دیده است چون در این دنیا زیبایی ظاهر را میبیند و به یاد زیبایی مطلق میافتد و غم هجران به او دست میدهد. عشق جسمانی مانند حسن صوری مجازی است، اما عشق حقیقی جاودانی است، آنچه افلاطون در مورد عشق گفته است که بعدها به نام عشق افلاطونی خوانده میشود عشق زیباییهاست که به عقیده افلاطون لااقل در حکیمان ریشه الهی دارد. افلاطون عقیده دارد روحها پیش از تعلق به بدنها در عالم برتر که همان عالم مثل است مخلوق و موجود بوده و پس از خلق شدن بدن، روح در بدن حلول میکند و در آن جایگزین میشود و جسم حجابی برای روح است.
ارسطو وجود کلیات مثالی و مجرد و ملکوتی را منکر است. وی معتقد است روح پس از خلق بدن یعنی مقارن با تمام و کمال یافتن خلقت بدن خلق میشود. به هیچ وجه حجابی برای روح نیست، بلکه روح و بدن مکمل یکدیگرند و تاثیر متقابل در یکدیگر دارند.
۳) اختلاف در نظریه مثل: طبق نظریه مثل آنچه در این جهان مشاهده میشود اعم از جواهر و اعراض، اصل و حقیقتشان در جهان دیگر وجود دارد و افراد این جهان به منزله سایهها و عکسهای حقایق آن جهانی هستند. مثلا افراد انسان که در این جهان زندگی میکنند همه دارای یک اصل و حقیقت در جهان دیگر هستند و انسان اصیل و حقیقی انسان آن جهانی است. افلاطون آن حقایق را «ایده» مینامد. در دوره اسلامی کلمه ایده به مثال ترجمه شده است و مجموع آن حقایق به نام مثل افلاطونی خوانده میشود. ارسطو سخت با نظریه مثل افلاطونی مخالف است و عقیده دارد اشیای موجود در این جهان واقعی هستند و با ادراک حسی میتوان به حقیقت اشیا دست یافت.
عباس نقیزاده
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست