دوشنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 27 May, 2024
فلسفه؛ از آسمان تا زمین
جام جم آنلاین: افلاطون در ۴۰ سالگی مدرسه معروف آکادمی را بنیان نهاد و تا زمان مرگش در آنجا تدریس کرد. تقریبا ۲۰سال پیش از فوت افلاطون، شاگردش ارسطو به آکادمی راه یافت و تا زمان وفات افلاطون از اعضای آکادمی بود. درباره افلاطون و ارسطو و اختلافاتی که میان آنها وجود داشت سخن بسیار است.
ارسطو میگوید؛ «افلاطون برایم عزیز است، اما حقیقت برایم از او هم عزیزتر است.» این جمله بیانگر این واقعیت است که با وجود اختلافنظر بین افلاطون و ارسطو در برخی مسائل فلسفی، حرمت استاد شاگردی در روابط آنان حکمفرما بود. در این نوشتار به عمدهترین اختلافاتی که میان این دو فیلسوف وجود دارد اشاره میشود:
۱) اختلاف در سبک فلسفی: سبک افلاطون در مباحث فلسفی گفتگوی عقلی است که به دیالکتیک معروف است. افلاطون عقیده دارد هر چند ما با حواس خود با محیط اطراف در تماس هستیم و نقش حواس را در آگاهی از اشیا نمیتوانیم انکار کنیم، ولی در عین حال حواس ما به طور دائم در معرض خطا قرار دارند و از طریق شناخت حسی نمیتوان به معرفت حقیقی دست یافت.
با این که افلاطون و ارسطو هر دو به استدلالهای عقلی اهمیت میدهند، ولی برای ارسطو حس و تجربه اهمیت بیشتری دارد. از نظر ارسطو از طریق تجربه و حواس است که میتوان به حقیقت اشیا دسترسی پیدا کرد.
۲) اختلاف در آفرینش روح و جسم: نظریه اساسی مهم دیگر درباره روح آدمی است. افلاطون معتقد است روح پیش از آمدن به دنیا، زیبایی مطلق را دیده است چون در این دنیا زیبایی ظاهر را میبیند و به یاد زیبایی مطلق میافتد و غم هجران به او دست میدهد. عشق جسمانی مانند حسن صوری مجازی است، اما عشق حقیقی جاودانی است، آنچه افلاطون در مورد عشق گفته است که بعدها به نام عشق افلاطونی خوانده میشود عشق زیباییهاست که به عقیده افلاطون لااقل در حکیمان ریشه الهی دارد. افلاطون عقیده دارد روحها پیش از تعلق به بدنها در عالم برتر که همان عالم مثل است مخلوق و موجود بوده و پس از خلق شدن بدن، روح در بدن حلول میکند و در آن جایگزین میشود و جسم حجابی برای روح است.
ارسطو وجود کلیات مثالی و مجرد و ملکوتی را منکر است. وی معتقد است روح پس از خلق بدن یعنی مقارن با تمام و کمال یافتن خلقت بدن خلق میشود. به هیچ وجه حجابی برای روح نیست، بلکه روح و بدن مکمل یکدیگرند و تاثیر متقابل در یکدیگر دارند.
۳) اختلاف در نظریه مثل: طبق نظریه مثل آنچه در این جهان مشاهده میشود اعم از جواهر و اعراض، اصل و حقیقتشان در جهان دیگر وجود دارد و افراد این جهان به منزله سایهها و عکسهای حقایق آن جهانی هستند. مثلا افراد انسان که در این جهان زندگی میکنند همه دارای یک اصل و حقیقت در جهان دیگر هستند و انسان اصیل و حقیقی انسان آن جهانی است. افلاطون آن حقایق را «ایده» مینامد. در دوره اسلامی کلمه ایده به مثال ترجمه شده است و مجموع آن حقایق به نام مثل افلاطونی خوانده میشود. ارسطو سخت با نظریه مثل افلاطونی مخالف است و عقیده دارد اشیای موجود در این جهان واقعی هستند و با ادراک حسی میتوان به حقیقت اشیا دست یافت.
عباس نقیزاده
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
مجلس دوازدهم مجلس شورای اسلامی انتخابات ریاست جمهوری ایران انتخابات رئیس جمهور سید ابراهیم رئیسی سیدابراهیم رئیسی شهدای خدمت رهبر انقلاب سقوط بالگرد رئیسی ریاست جمهوری
تهران هواشناسی قتل پلیس فضای مجازی سرقت وزارت بهداشت شهرداری تهران سازمان هواشناسی مشهد کنکور بارش باران
بانک مرکزی قیمت طلا قیمت خودرو خودرو ایران خودرو مسکن دولت سیزدهم قیمت دلار بازنشستگان بورس بازار خودرو حقوق بازنشستگان
شهید سینما هنرمندان تلویزیون موسیقی سریال سینمای ایران تئاتر جشنواره کن قرآن کریم کتاب دفاع مقدس
دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه تهران شورای عالی انقلاب فرهنگی دانش بنیان
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه جنگ غزه روسیه آمریکا حماس ترکیه رفح نوار غزه اتحادیه اروپا
فوتبال پرسپولیس استقلال مهدی طارمی جواد نکونام تیم ملی والیبال ایران لیگ برتر ایران لیگ برتر والیبال استقلال خوزستان باشگاه پرسپولیس بارسلونا
هوش مصنوعی کودکان سامسونگ اپل ایلان ماسک ماهواره گوگل واتساپ مایکروسافت
چاقی افسردگی سکته مغزی نمک سرطان تجهیزات پزشکی سازمان غذا و دارو استرس کاهش وزن زوال عقل