جمعه, ۱۵ تیر, ۱۴۰۳ / 5 July, 2024
مجله ویستا

آثار فردی و اجتماعی تهذیب نفس


آثار فردی و اجتماعی تهذیب نفس

● پرسش: تهذیب نفس چه آثاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؟
● پاسخ: خدای متعال درآیه ۹ سوره «شمس» بعد از سوگندهای متعدد و پی درپی می فرماید: «سوگند به اینها که هرکس نفس خویش را تزکیه …

پرسش:

تهذیب نفس چه آثاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد؟

پاسخ:

خدای متعال درآیه ۹ سوره «شمس» بعد از سوگندهای متعدد و پی درپی می فرماید: «سوگند به اینها که هرکس نفس خویش را تزکیه کند، رستگار است. (قد افلح من زکاها). «زکیها» از ماده «تزکیه» که در اصل - چنان که «راغب» در «مفردات» آورده- به معنی نمو و رشد دادن است. و «زکات» نیز در اصل به معنی نمو و رشد است. لذا در روایتی از علی(ع) می خوانیم: المال تنقصه النفقه والعلم یزکوا علی الانفاق: «مال با انفاق نقصان می یابد، ولی علم با ایمان نمو می کند.»

سپس، این دو واژه به معنی تطهیر و پاک کردن نیز آمده، شاید به این مناسبت که، پاکسازی از آلودگی ها سبب رشد و نمو است، و در آیه مورد بحث، هردو معنی امکان دارد. هر قدر، سوگندهای قرآن در یک زمینه بیشتر و محکمتر باشد، دلیل بر اهمیت موضوع است، و می دانیم: طولانی ترین و موکدترین سوگندها دراین سوره است. به خصوص این که: سوگند به ذات پاک خداوند سه بار در آن تکرار شده، و سرانجام روی این مسئله تکیه شده است که: فلاح و رستگاری در «تزکیه نفس» است، و محرومیت و شکست و بدبختی، در ترک تزکیه است. در واقع، مهمترین مسئله زندگی انسان نیز همین مسئله است، و در حقیقت، قرآن با تعبیر فوق این مطلب را بازگو می کند که رستگاری انسان، نه در گرو پندارها و خیال ها است، نه در سایه مال و ثروت و مقام، نه وابسته به اعمال اشخاص دیگر (آن گونه که مسیحیان تصور می کنند که: فلاح هر انسانی در گرو فداکاری عیسی مسیح(ع) است) و نه مانند اینها. بلکه در گرو پاکسازی و تعالی روح و جان، در پرتو ایمان و عمل صالح است. بدبختی و شکست انسان نیز، نه در قضا و قدر اجباری است، نه در سرنوشت های الزامی، نه معلول فعالیت های این و آن، بلکه تنها و تنها به خاطر آلودگی به گناه و انحراف از مسیر تقوا است.

در تواریخ آمده است: همسر عزیز مصر (زلیخا) هنگامی که یوسف مالک خزائن ارض، و حاکم بر سرزمین «مصر» گشت، او را ملاقات کرد و گفت: «ان الحرص والشهوه تصیر الملوک عبیدا، و ان الصبر والتقوی یصیرالعبید ملوکا، فقال یوسف: قال الله تعالی: انه من یتق و یصیر فان الله لایضیع اجراالمحسنین:

«حرص و شهوت، پادشاهان را برده ساخت، و صبر و تقوا بردگان را پادشاه، یوسف سخن او را تصدیق کرد و این کلام الهی را به او خاطرنشان ساخت: هرکس که تقوا و شکیبایی را پیشه کند، خداوند اجر نیکوکاران را ضایع نمی سازد.»

همین معنی به عبارت دیگری نقل شده که: همسر عزیز مصر در رهگذری نشسته بود که موکب یوسف(ع) از آنجا عبور کرد. زلیخا گفت: الحمدالله الذی جعل الملوک بمعصیتهم عبیدا، و جعل العبید بطاعتهم ملوکا.»

«شکر خدایی را که پادشاهان را به سبب معصیت برده کرد و بردگان را به خاطر اطاعت، پادشاه.»

آری، بندگی نفس، سبب بردگی انسان، و تقوا و تهذیب نفس، سبب حکومت بر جهان هستی است. چه بسیارند کسانی که بر اثر بندگی خدا به مقامی رسیده اند، که صاحب ولایت تکوینی شده و می توانند به اذن خدا در حوادث این جهان اثر بگذارند و دست به کرامات و خوارق عادات بزنند. (۱)

۱-تفیسر نمونه، جلد ۷۲، صفحه۷۷.