دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
غزل اول حافظ
غزل اول دیوان حافظ- چونان مقدمه مثنوی- تقریباً مانیفست روحی و فكری و هنری حافظ است كه به كوتاهی و زیبایی، كلیت و تمامیت شعر و فكر او را می نمایاند.ما در این روش تمامی زیباییهای لفظی و معنوی و وابستگی زنجیروار ابیات غزل را در نظر داریم و گاه برای استحكام بیشتر، از ابیات دیگر حافظ یا بسامد تكرار یك شیوه زیباسازی او بهره می بریم، چه، واقعاً برآنیم كه در دیوان حافظ برخی ابیات- هم در مفهوم و هم در زیباشناسی- برخی دیگر را تبیین می كنند و از این جهت حافظ مستقیماً تحت تأثیر روش، زبان و بلاغت قرآن كریم بوده است.برای راحتی ذهن نخست عین بیت را می آوریم و شماره گذاری می كنیم و نكته ها و ارتباطهایش را می گوییم و سپس به بیت دیگر می پردازیم. مأخذ ما در ضبط ابیات، دیوان مصحح غنی- قزوینی است. هرچند در این غزل، دیوانهای دیگر هم با آن چندان اختلافی ندارند.
۱) الا یا ایهاالساقی، ادركأساً و ناولها
كه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشكلها
- آوردن پنج حرف بلند (الف) اگر به هم چسبیده شوند گونه ای فریاد كمك خواهانه را تداعی می كنند و گونه ای دادخواهی را می رسانند. چه، اصولاً حروف بلند به ویژه(الف) در زبان عربی و فارسی برای استمداد به كار می روند. مانند، ای، آهای، یا، های و...
- ساقی درست پس از این پنج حرف قرار گرفته است. یعنی مطلوب اوست. از نظر معنایی هم، آوردن سه كلمه: الا، یا وایها كه برای تنبیه و تحذیر و استغاثه اند همین نكته را می رسانند كه مراد گوینده استمداد شدید از ساقی است.
- ساقی قلب دیوان حافظ است، هم از نظر شیوه كاركرد هم از نظر معنا. همه پویندگی های روحی و جویندگی های فكری در نهایت به ساقی می رسد چه اوست كه غم ایام را خاك بر سر می كند و هرچه می دهد عین الطاف است و بارخ خود هزاران رنگ در هستی پدید می آورد...
- گرداندن جام، ایهام لطیفی دارد به حلقه های صوفیانه و اینكه حافظ پس از همه كاسه ای می خواهد و این همان است كه خود را خاك درگه اهل هنر می داند.
- مصرع دوم، حسن تعلیلی برای مصراع اول است. عشق آسان نمود- و نه اینكه بود- اما واقعاً آسان نبود. چون: «چو عاشق می شدم گفتم كه بردم گوهر مقصود/ ندانستم كه این دریا چه موج خون فشان دارد» و «تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول/ آخر بسوخت جانم در كسب این فضایل.» بنابراین، دل فریفته شد و درنیافت و چون دریافت گرفتار شده بود. چون چنین است بده ساقی می باقی كه با آنچه كه از توست هم از بلای تو رها گردیم.
- آوردن سه حرف نرم «ل» برای بیان مشكل نیز، خالی از لطف نیست. «اول، ولی و مشكلها».
- مشكل ها را به صورت جمع و نكره گونه آورده تا قابلیت تفسیر بی نهایت را بیابد و هر كس زبان حال خود بداند.
- آوردن كلمه «افتاد» به نوعی اختیاری نبودن عشق را می رساند و اینكه حادثه ای است كه برای دل و در دل رخ می دهد، مثل افتادن یك سیب بر سر راهگذری كه در باغ می گذرد.
- تلمیح بیت و مراعاتها و طباقهای موجود بر زیبایی آن می افزاید.
- محور اساسی بیت با توجه به این نكات: ساقی، عشق، باده و استمداد بود.
۲- به بوی نافه ای كاخر صبا زان طره بگشاید
ز تاب جعد مشكینش چه خون افتاد در دلها
- صبا چونان موجود زنده ای در كار طره گشایی است آن هم در وسط مصرع.
- طره در سیاهی و خوشبویی شبیه نافه است؛ هر دو پرتابند (پیچیده و پركشش) و شكن و درشكن.
- هرگاه نافه گشاد شود علاوه بر بوی خوش مشك، خون از آن جاری خواهد شد. اگر طره او هم گشاده و گشوده شود، علاوه بر بوی خوش خون ها درخواهد افتاد، اما در دل ها، دل ها به رنگ سیاه هستند مثل نافه. بوی نافه در مشك پیچیده شده است و چون باز شود بوی مشك و خون همه جا را خواهد گرفت. در واقع سه تصویر روی هم افتاده است.
الف- نافه سیاه آهو با موهای پیچیده؛ قلب های سیاه رنگ كه گرفتار شكن طره اویند.
ب- نافه گشایی، بوی خوش و خون همراه دارد؛ طره گشایی او نیز خون ها و بویها همراه دارد.
ج- خون نافه برزمین می ریزد و بعد مشك نمودار می گردد؛ جوشش خون عاشقان در دل با طره گشایی اوست كه نمودار می گردد.
- از نافه آهو دست ها و تیغ ها نافه گشایی می كنند و از طره او، نسیم صبا (كه بس لطیف است و جسم و جانش یكی)
- گرچه صبا پیامبر عاشقان است و پیام آور معشوق اما خود او هم به امیدی روی به این درگاه آورده است و دیدار حتمی نیست.
- می توان پرسید مرجع ضمیر «زان» كجاست؟ اگر اسم اشاره هم باشد و یا حتی صفت اشاره بازهم مراد زان كجاست و چیست؟ هیچ قرینه لفظی و معنوی در بیت نیست جز اینكه آن را به بیت قبلی برگردانیم و به ساقی ارتباطش دهیم. پس صبا از پیشانی ساقط طره گشایی می كند.
- همین طره گشایی- كه لازمه اش رخسارنمایی است- آغاز بروز و ظهور عشق است و خون خواری و گرفتاری دل.
- پس ارتباط معنایی و زنجیره عمودی بیت كاملاً آشكار است. خون دل عاشق (حافظ) معلول چهره نمایی ساقی است و عشق- كه بسی مشكل انداخته و دل را گرفتار ساخته و در آغاز از فرط زیبایی ساقی كاری سهل و ساده می نموده- از همین جلوه گری ریشه دوانده است، كه حسن و عشق توأمانند.
۳) مرا در منزل جانان چه امن عشق چون هر دم
جرس فریاد می دارد كه بربندید محمل ها
- منزل جانان یا هستی و زمین است و یا دل كه محل نزول جانان و عشق است.
- همه جرس یك دهان شده كه فریاد می دارد: بربندید محمل ها! تعبیر فریاد برداشتن از نظر تصویری برای جرس بسیار رساست.
- تقدم فعل، نوعی تأكید بر ضرورت و فوریت انجام آن است كه: «بربندید» محمل ها.
- از آنجا كه همه جرس دهان در حال فریاد است و درنگی در كشیدن فریاد نمی تواند داشته باشد به همین خاطر، «هردم» فریاد می دارد. ضمن این كه «تشخیص» جرس با تركیب هردم، بیشتر می شود.
- حرفاهنگ مصراع اول (م-ن) و مصرع دوم (د-ر) به گونه مرموزی القاء كننده همین نگرانی و عدم امن عیش است.
- آیا وقتی ساقی طره گشود و «عشق پیدا شد» و «خون در دل انداخت» و در آخر «چهره نمود» و «دیدار شد میسر»، امن عیش برای سالك دست خواهد داد؟ بانگ درای كاروان، آهنگ همیشگی رفتن است نه ماندن و دیدن، چه «در ره عشق از آن سوی فنا صد خطر است» و حتی «در عین وصل ناله و فریاد» بیشتر.
۴) به می سجاده رنگین كن گرت پیر مغان گوید
كه سالك بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها
- اگر بانگ جرس، سالك را به راه انداخت او شیوه سلوك را نیز باید بیاموزد. اما چگونه و از چه كسی؟
- از چه كسی؟ از آن كه لطفش دایم است و از توبه ها ملول نمی گردد.
- مصرع دوم تعلیل مصرع اول است. چون رونده راه (سالك مبتدی و واصل منتهی) رفتنش مبتنی بر آگاهی است كه «خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست». تا از كام و نام و نان ، نگذری، رمزی از این پرده نخواهی شنید. نخستین قدم و اقدام، ترك اختیار است.
- آوردن متمم (به می) در آغاز مصراع نشان اهمیت و بزرگی آن است و تعبیر رنگین كردن و (نه آلودن یا نظایر آن) بیانگر بار مثبت و دلربایی كه در این كار هست.
- اگر «منزل جانان» در بیت قبل آغاز راه سلوك است، پیر مغان راه و رسم «منزل ها» و از جمله منزل جانان را، درست می داند، پس منزل جانان یكی از منزل هایی است كه پیر مغان، رونده شیفته را از آن گذر می دهد و راه و رسم رسیدن، رفتن، گذشتن و گذاشتن از آن را به رونده راه می آموزد.
- پس از ساقی و عشق و رفتن، شیوه رفتن آغاز می گردد كه این بیت مهم ترین و اصیل ترین و اصلی ترین شیوه آن را گفت، پس در حقیقت زنجیره عمودی غزل در این بیت بیشتر آشكار می گردد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست