چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

رونی, لمپارد و بکام روی نیمکت


رونی, لمپارد و بکام روی نیمکت

مصدومیت و غیبت شماری از نفرات کلیدی تیم ملی فوتبال انگلیس در عمل به سود این تیم تمام شد زیرا انگلیس توانست با استفاده از نفرات ذخیره و جانشین ۲ بازی متوالی خود در دور مقدماتی یورو ۲۰۰۸ را ببرد و در حالی که خطر حذف تهدیدش می کرد, به نقطه ای امن تر از جدول رده بندی گروه دوم انتخابی این جام ارتقا یابد و بالاتر از روسیه و فقط یک پله زیر دست کرواسی شانس دار دوم صعود از این گروه باشد

مصدومیت و غیبت شماری از نفرات کلیدی تیم ملی فوتبال انگلیس در عمل به سود این تیم تمام شد زیرا انگلیس توانست با استفاده از نفرات ذخیره و جانشین ۲ بازی متوالی خود در دور مقدماتی یورو ۲۰۰۸ را ببرد و در حالی که خطر حذف تهدیدش می کرد، به نقطه ای امن تر از جدول رده بندی گروه دوم انتخابی این جام ارتقا یابد و بالاتر از روسیه و فقط یک پله زیر دست کرواسی شانس دار دوم صعود از این گروه باشد.

وقتی امثال لمپارد، رونی و بکام به دلیل آسیب دیدگی به ۲ بازی مهم هفته پیش تیم ملی انگلیس نرسیدند، این تصور و ترس به وجود آمد که این تیم با قبول ۲ ناکامی تازه برابر رقبایی مثل روسیه حذف زودهنگامی را از جام ملت های اروپا تجربه کند و همسو با آن مربی اش استیو مک لارن را نیز مخلوع و حاشیه نشین ببیند اما کار برعکس شد و انگلیس با ۲ برد متوالی حالا ترسیم سرنوشت اش را در دست خود دارد و مک لارن سرانجام این اطمینان را یافته است که شاگردانش مثل «یک تیم» و منسجم عمل می کنند.

● نقطه اوج

نقطه اوج نمایش های انگلیس با نفرات جانشین و جوان تر خود، پیروزی صفر - ۳ چهارشنبه شب گذشته برابر روسیه در ویمبلی بود. شاید مک لارن این را یک پیروزی شخصی برای خود و همگنانش نیز بشمرد زیرا وقتی اسون گوران اریکسون سوئدی پس از اتمام جام جهانی ۲۰۰۶ از پست سرمربیگری انگلیس کنار رفت، یکی از افراد و گزینه هایی که بر سر انتخابش به عنوان جانشین اریکسون بحث و صحبت جریان داشت گاس هیدینک هلندی بود که در نهایت این پست به وی داده نشد و او بعدا به روسیه رفت و این تیم را به مدارج بالاتری رساند اما هفته گذشته در ویمبلی چیزی نزدیک به مغلوب محض برابر مک لارن و شاگردانش بود.

یک نوع نگاه به موضوع این است که بگوییم این برد را در درجه اول مایکل اوون یکی از مردان نسل قدیمی و کسی که جزیی از سیستم و نفرات جدید نبوده برای انگلیس به ارمغان آورده و به واقع نیز او ۲ گل از ۳ گل انگلیس را زد و دیگری را هم برای ریوفریدیناند پایه گذاری کرد اما این نفرات تازه وارد و جانشینان افراد مصدوم بودند که بازی گردانی می کردند و همه چیز را در کنترل خود داشتند. این از خوش اقبالی مسلم مک لارن است که نبود نامداران باعث شد او اجبارا امثال گرت بری و امیل هسکی را به میدان بفرستد و آنها طوری بازی کردند که انگار انگلیس گمشده های اصلی اش را یافته است.

‌● خصایل ارزشمند

تیمی که هفته پیش ۲ بار به میدان رفت، انگیزه ای بسیار قوی داشت و سرسختی و جنگندگی در کارش بود و تشنه پیروزی نشان می داد و این تمامی خصایل ارزشمندی است که باید در تیم اصلی انگلیس نیز جستجو و نشان کرد ولی معمولا یافت نمی شود. درخشش جانشینان و به خصوص افرادی که نام شان آمد به حدی بود که حالا ناظران می پرسند وقتی مصدومان نامدار بازگردند، آیا باید آنها را به بازی گرفت و یا اعتماد به جوانتر ها را استمرار بخشید؟

یک زوج موفق در خط میانی انگلیس در ۲ دیدار هفته پیش از جرارد و بری شکل می گرفت. در سال های اخیر این سؤال تکراری دایما شنیده می شد که آیا ترکیب جرارد و لمپارد در مرکز خط میانی جواب می دهد یا خیر اما در آستانه پاییز ۲۰۰۷ به نظر می رسد که فراموش کردند سؤال فوق و رویکرد به ترکیب های تازه تری که گفتیم الزامی است. البته شکی نیست که هم لمپارد و هم جرارد بازیگران فوق العاده ای هستند اما نمایش بری در هفته گذشته نشان داد که پای چپ او و بازی قدرتی اش می تواند بسیاری از مشکلاتی را که در دوره حضور همزمان جرارد و لمپارد در تیم انگلیس رویت شده است، حل کند.

تفاهم عجیب و بدون مقدمه کاپیتان استون ویلا (بری) با سرگروه لیورپول (جرارد) باعث شد حجم بیشتری از میانه میدان به تسخیر و تملک انگلیسی ها درآید حال آنکه در زمان حضور مشترک لمپارد و جرارد در میدان این ۲ اصرار دارند که دایما بالای دست یکدیگر ظاهر شوند و کاری خاص را انجام بدهند که دیگری از عهده آن برنمی آید. بری با عقل و درایت بیشتر دایما به جرارد فرصت و اجازه می داد که به سمت جلو برود و خودش عقب می نشست و بازی تیم را از مرکز خط میانی هدایت می کرد.

● بازی ساده

«بری» که اصولا و ذاتا یک مهره دفاعی است در ۳ گل از ۶ گل تیم ملی انگلیس طی هفته گذشته نقش و دست داشت و بازی ساده و بدون پیچیدگی اش یک امتیاز مثبت و بزرگ برای انگلیس بود حالا باید برای بازیهای بعدی خود در مهرماه تدارک ببیند و تازه در آن زمان است که ۲ صعود کننده قطعی و نهایی گروه دوم اروپا مشخص خواهند شد.

یک فرض افراطی این است که تصور کنیم نمایش بری آن قدر عالی بوده که وقتی لمپارد بازگردد باز جایی در ترکیب ثابت نخواهد داشت باید ابتدا روی نیمکت بنشیند و هر چقدر که این احتمال در ابتدا دور از ذهن به نظر آید چیزی است که وجود دارد و باید آن را محتمل شمرد.

این برای بکام و رونی هم صدق می کند، زیرا بکام به همان خط و نقطه ای مربوط می شود که بری در آن درخشید (خط میانی) و اگر قرار باشد تنظیم بخشی از حرکات در سمت چپ خط میانی به عهده بازیکنی واقعا چپ پا باشد، چرا «بری» از این کار معاف و کار به بازیکنی سپرده شود که ذاتا راست پا است و چنانچه جرارد در وسط جواب می دهد چرا استفاده از بکام در این منطقه؟

بکام ۳۲ ساله حتی در سمت راست خط میانی یعنی نقطه تخصصی خود نیز دیگر احساس امنیت نمی کند زیرا زوج ریچاردز و رایت فیلیپس در سمت راست به قدری خوب کار کردند که نمی توان دوباره به مساله به کارگیری زوج قدیمی نویل و بکام در این ناحیه اندیشید و آینده مال ریچاردز ۱۹ ساله و رایت فیلیپس ۲۴ ساله نشان می دهد.

● بازگشت درخشان «هسکی»

از همه جالب تر تحول عمده و مثبتی است که هفته پیش در بازی امیل هسکی رویت شد. او فقط به این سبب به اردوی ملی رجعت داده شد که مهاجمانی مثل رونی مصدوم بودند و نمی توانستند بازی کنند اما هسکی که پس از ۳ سال دوری از میادین ملی اولین بازی اش را در این سطح انجام می داد چنان خوب کار کرد که حتی رونی نیز در بازگشت به صحنه های ملی دچار مشکل خواهد شد و کنار زدن این حریف ویژه را آسان نخواهد یافت.

یک حسن خاص هسکی که او را بر رونی ارجح می دارد، پیشینه همکاری طولانی و مثمرثمر وی با مایکل اوون است و هسکی به لطف این آشنایی و حس مشارکت و همکاری عالی اش و پرهیز از منحصر کردن همه چیز به خودش، می تواند بهترین تغذیه کننده برای اوون (به عنوان یک گلزن ذاتی) باشد. حضور فیزیکی قوی او با هیکلی همانند برج و بارو و قوه سرزنی او و پیروزی هایش در نبردهای فیزیکی، دایما اوون را روبروی دروازه صاحب فرصت هایی می کند و اوون از آنها است که این گونه فرصت ها را کمتر از دست می دهد.

سابقه همکاری اوون و هسکی به بیش از ۱۰ سال پیش و زمان عضویت آنها در تیم ملی جوانان انگلیس و سپس لیورپول بازمی گردد که الان هیچیک دیگر عضو آن باشگاه نیستند( اوون ۲۸ ساله در نیوکاسل و هسکی ۲۹ ساله در ویگان توپ می زنند) اما حتی ۳ سال دوری آنها از یکدیگر در بازیهای ملی نیز آن حس عالی همکاری را نقض و محو نکرده است و به نشانه آن حالا یک رکورد عالی برای هر دو به ثبت رسیده است.

به این صورت که گل های هفته پیش اوون او را به ۱۴ گل زده طی ۱۴ مرتبه حضور مشترک وی و هسکی در ترکیب تیم ملی انگلیس رساند. ضمن اینکه تعداد گل های ملی اوون حالا به عدد ۴۰ بالغ شده است که تنها ۹ گل از رکورد گلزنی بابی چارلتون معروف در تیم ملی انگلیس کمتر است. کافی بود پیتر کراوچ محروم نمی بود و رونی مصدوم نمی شد و آن گاه امکان نداشت مک لارن به صرافت فراخوانی مجدد هسکی به اردوی ملی بیفتد و او با بازی فیزیکی و پاس جالب اش اوون را در شرایط زدن گل دوم انگلیس برابر روس ها طی هفته گذشته قرار دهد که گل فوق العاده ای بود.

● اصرار اوون

این خود اوون بود که به مک لارن اصرار کرد هسکی را کنار وی قرار دهد و سرمربی سابق میدلزبورو که دچار مشکل کمبود مهره و نفر شده بود چاره ای جز پذیرش آن نداشت و با اینکه کراوچ می توانست بعد از اتمام یک جلسه محرومیت اش چهارشنبه شب برابر روسیه فیکس باشد، مک لارن باز اولویت را به هسکی داد و بهره هایش را برد.

شجاعتی که مک لارن پیشتر در رویکرد به نفرات جوان تر و جانشین نداشت، مصدومیت چند مهره نامدار به او تحمیل کرده و شاید وی هرگز از مساله ای تحمیلی از این دست، این قدر راضی نبوده و احساس پیروزی نکرده باشد!

منبع: ساکرنت

وصال روحانی



همچنین مشاهده کنید