چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
چرا باید زبان انگلیسی بیاموزیم
عنوان این مطلب، سوالی است که ذهن بعضیها را به خود مشغول کرده و من هم بارها خطاب این پرسش قرار گرفتهام. البته برای این سوال، پاسخهای فراوانی وجود دارد و اغراق نکردهام اگر بگویم میتوان هزار و یک پاسخ به آن داد. ضمن آنکه هر پاسخی که به این پرسش داده میشود و هر دلیلی که آورده میشود، میتواند انگیزهی خوبی برای یک زبانآموز باشد، تا در مسیر یادگیری و پیشرفت خودش محکمتر و با ارادهی بیشتری قدم برداشته و با مرور آن، پشتکارش را هم در این مسیر حفظ کند.
در این مطلب، بیست دلیلی را که برای خودم مهمترینها هستند، انتخاب کرده و در مورد هر کدام توضیح مختصری هم نوشتم تا ضمنِ پاسخ به سوال آن دسته از افرادی که گفتم، چند انگیزهی خوب هم برای شروع به یادگیری یک زبان جدید در آنهایی که هنوز مردد هستند ایجاد کنم.
یک. به دلیل گسترش حیطهی توانایی در برقراری ارتباط کلامی با مردمان جهان
با جستجویی مختصر در اینترنت، میتوانید آمارهای فراوانی از تعداد سخنوران زبانهای مختلف و پراکندگی آنها روی کرهی خاکی پیدا کنید. این آمار به علت دیدها و تعریفهای متفاوتی که تهیهکنندگان آنها نسبت به سخنور، سخنور بومی، سخنور زبان دوم و استفاده از زبان دارند، بسیار متفاوت هستند و بازهی گستردهای را در بر میگیرند. ساعات مدیدی در این آمار جستجو کرده و از جوانب مختلف آنها را مورد بررسی قرار دادم. در نهایت از یکپارچه کردنشان، به آماری رسیدم که به نظر، به واقعیت نزدیکتر است. تقریباً سیصدوهشتاد میلیون نفر در سراسر کرهی زمین زبان انگلیسی را به عنوان زبان مادری صحبت میکنند. حدود یک میلیارد نفر نیز این زبان را به عنوان زبان دوم آموختهاند و در مراودات روزمرهی خود از آن استفاده میکنند. از جمع این دو عدد، به عدد یک میلیارد و سیصد و هشتاد میلیون نفر میرسیم که در نسبت با کل جمعیت جهان تقریباً بیستویک درصد سخنوران روی کرهی زمین را تشکیل میدهند. این عدد در مقایسه با تعداد سخنوران زبان فارسی که تقریباً یکوهفتدهم درصد از کل سخنوران را تشکیل میدهند، تقریباً سیزده برابر بیشتر است که به همین میزان میتواند ضریبِ مخاطبان احتمالی ما در ارتباطات جهانی را افزایش دهد. تصور کنید با ارقام و آمار موجود، شما اگر تنها به زبان فارسی تکلم کنید، تقریباً صدوده میلیون مخاطب میتوانید داشته باشید. صدوده میلیون نفر حرف شما را میفهمند و شما نیز آنها را میفهمید. حالا اگر زبان انگلیسی را هم به زبان فارسی اضافه کنید، جمع مخاطبان احتمالی شما به حدود یک میلیارد و چهارصد و نود میلیون نفر میرسد. با این تعداد آدم میتوانید ارتباط موثر برقرار کنید و این یعنی گسترش حیطهی توانایی شما در برقراری ارتباط.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه بهجای صد میلیون نفر، یکونیم میلیارد نفر همزبان داشته باشیم؟
دو. به دلیل دستیابی به یک مزیت رقابتی کشوری
دو شخص جویای کار را تصور بفرمائید که از یک دانشگاه، در یک رشته، با معدلی مشابه فارغالتحصیل شدهاند. حالا اگر این دو نفر به شرکتی که جویای نیروی کار است مراجعه کنند، کدامیک پذیرفته میشوند؟ اینجاست که پای مزیتهای رقابتی به میان میآید؛ و در میان مزیتهای رقابتی که در کشور ما مطرح میشوند، دانستن زبان انگلیسی و تسلط به کار با کامپیوتر جزو مهمترین مزیتها به شمار میآیند.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه نسبت به کسانی که شرایط یکسانی با ما دارند، مزیتهایی داشته باشیم؟
سه. به دلیل داشتن یک زندگی جدید
جملهء معروفی وجود دارد که شعار نیروبخش زبانآموزان زبانهای مختلف در سراسر دنیاست. این جملهی معروف میگوید: «یک زبان جدید، یک زندگی جدید است.» این شعار نه تنها به گسترش حیطهی توانایی انسان در برقراری ارتباط با دیگر مردمان جهان که در دلیل شماره یک عنوان شد اشاره دارد، بلکه از واقعیتی اثبات شده نیز حرف میزند. صحبت به زبانی جدید، تفکری جدید و شخصیتی جدید به انسان میدهد.
«در یک پژوهش ساده ولی هوشمندانه، از دوزبانههای چینی-انگلیسی خواسته شد به یک پرسش معلومات عمومی پاسخ دهند. مثلاً از آنها خواسته شد مجسمهای را نام ببرند که یکی از دستهایش را بلند کرده و به دوردستها مینگرد. نتیجه این بود که وقتی این پرسش به زبان انگلیسی پرسیده شد، اکثر افراد «مجسمه آزادی» را به یاد آوردند، حال آن که همین پرسش به زبان چینی، بیشتر پاسخ «مجسمه مائو» را به همراه داشت. به نظر میرسد که یادآوردن خاطرات شخصی نیز اینگونه باشد.»
این مطلب گزیدهای از مقالهای خواندنی است که میتوانید در سایت جامجمآنلاین، آن را مطالعه کنید. این مقاله به این نکته اشاره دارد که دوزبانهها با دو دید مختلف نگاه میکنند و با دو رویکرد مختلف فکر میکنند؛ که این موضوع به همان جملهی اول برمیگردد که «یک زبان جدید، یک زندگی جدید است».
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با یادگیری یک زبان جدید، شخصیت و دیدی جدید به دست بیاوریم؟
چهار. به دلیل دریافت تمام و کمال هر آنچه به زبان انگلیسی منتشر میشود.
زبان انگلیسی زبان علم و زبان غالبِ جهان امروز است. زبان مشترک همهی کتابها و مقالهها و فیلمها و هر آنچه که شما تصور کنید مخاطبانی بینالمللی دارد. آیا شما جزو آن دسته از افرادی هستید که نمیتوانید به زبان انگلیسی بخوانید و بفهمید؟ پس باید صبر کنید تا کتاب، فیلم یا مطلب موردعلاقهتان ترجمه شود. البته باید بدانید که این ترجمه تحتتاثیر سلایق و باورها و نظرات مترجم آن قرار میگیرد. آیا تا به حال کتابهایی را ندیدهاید که پس از ترجمه قطری کمتر و یا بیشتر مییابند؟ این دقیقاً همان تاثیرپذیری ترجمه از باورها و نظرات مترجم است. فیلمها و سریالهای خارجی که نیازی به گفتن ندارند. سانسوری که قبل و پس از ترجمه و دوبله روی یک فیلم یا سریال صورت میگیرد، به کلی داستان و مفهوم را تحت تاثیر قرار میدهد. اگر میخواهید مطالب منتشره در سطح بینالمللی، کتابهای پرطرفدار جهانی و فیلمهای تماشایی را بدون کموکاست ببینید و بخوانید، راهی ندارید جز اینکه به زبان انگلیسی آشنایی مناسبی داشته باشید.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه هر مطلبی را بهصورت کامل و بدون کاستی دریافت کنیم؟
پنج. به دلیل اثر مثبت یادگیری یک زبان جدید روی سلامت انسان
شاید کمتر کسی بداند که یادگیری یک زبان جدید، تاثیرات مثبت پزشکی نیز بر سلامت انسان دارد. خانم اِلن بیالستوک از دانشگاه یورک کانادا تحقیق جامعی در این زمینه انجام دادهاند که در سایت همشهری آنلاین میتوانید به ترجمهی بخشی از آن دسترسی پیدا کنید. طبق نتایج تحقیقات پرفسور بیالستوک صحبت کردن به بیش از یک زبان، شروع علائم ابتلا به آلزایمر را تا پنج سال به تعویق میاندازد. البته تحقیق پیرامون نتایج یادگیری یک زبان جدید روی سلامت انسان به خانم بیالستوک محدود نمیشود و سالهاست که محققینی از دانشگاههای مختلف جهان روی این نظریه (و حالا دیگر حقیقت) تحقیق و بررسی نمودهاند که با جستجویی مختصر در اینترنت میتوانید به این نتایج علمی دسترسی پیدا کنید. البته اگر زبان انگلیسی میدانید!
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با یادگیری یک مهارت جدید ضمن بهرهمندی از فواید بسیار آن، به آلزایمر (حداقل برای مدتی) بگوییم نه؟!
شش. به دلیل امکان برقراری ارتباط با اشخاص همزبان، بدون دخالت دیگران
تابهحال شده که در جمعی قرار گرفته باشید و بخواهید به یکی از افراد آن جمع بدون آنکه دیگران بفهمند نکتهای را گوشزد کنید؟ ولی همین که آن شخص را صدا میکنید، همه به شما نگاه میکنند. اگر هم نگاه نکنند، احتمال میدهید که از مطلب ردوبدل شده بین شما آگاه میشوند. راه حل چیست؟ شاید راه حل را بسیار ساده بدانید و بگویید شخص موردنظر را به راحتی به گوشهای فرامیخوانید و مطلب را با او در میان میگذارید. من هم موافقم! ولی یادگیری یک زبان جدید، راهحل دیگری را نیز در اختیار شما میگذارید و آن هم حرف زدن به آن زبان است، البته به شرطی که شخص موردنظر شما هم آن را بداند و دیگران ندانند! یکی از دلایلی که در ایام قدیم زبانهایی همچون زرگری پدید آمدند نیز همین مسئله بود. اینکه دو نفر تنها با قواعدی که خودشان به آن آگاهند در جمع با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. پرواضح است که زبان انگلیسی به عنوان یک زبان جهانشمول و بینالمللی، با زبان زرگری متفاوت است. ولی باز هم نمیتوان این مزیتِ دانستن زبانی متفاوت با زبان اکثریت جامعه را نادیده گرفت.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ که بتوانیم با دوستان همزبان مکالمهای خصوصی داشته باشیم؟!
هفت. به دلیل لذت بردن از شنیدن و تماشای ترانهها، سریالها و فیلمهای انگلیسیزبان
اگر شما هم یکی از طرفداران سریال دوستان، فرار از زندان یا صدها سریال تماشایی انگلیسیزبان باشید؛ اگر شما هم یکی از تماشاچیان حرفهای فیلمهای روز دنیا باشید؛ اگر شما هم طرفدار بعضی از خوانندهها و گروههای موسیقی بینالمللی باشید، حتماً ضرورت یادگیری زبان انگلیسی را درک کردهاید. مطمئناً لذت تماشا و فهم یک فیلم به زبان اصلی (اگر زبان اصلی آن انگلیسی باشد،) با تماشا و فهم فیلم به کمک زیرنویس فارسی تفاوت بسیاری دارد. ضمناً همانطور که در نکتهی شمارهی چهار عنوان شد، بدون شک در فرآیند ترجمه و دوبله (یا تولید زیرنویس) یک فیلم، توانایی مترجم در ترجمهی صحیح، سلیقه و نظر او تاثیر مستقیمی در محصول نهایی خواهد داشت؛ که لزوماً تاثیر مثبتی هم نخواهد بود.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه از تماشای یک فیلم یا شنیدن یک ترانهی انگلیسی و فهم بدون واسطهی آن لذت ببریم؟
هشت. به دلیل ایجاد توانایی در درک منظور دیگر مردمان جهان
اینبار با نگاهی عمیقتر به توانایی برقراری ارتباط مینگریم. فرهنگ و زبان همچون تاروپود یک فرش در هم تنیدهاند و جداییشان غیرممکن مینماید. شاید هم از دیدی بتوان زبان را زیرمجموعهی فرهنگ دانست. وقتی ما زبانی را به درستی و در مسیر صحیح میآموزیم، فرهنگ استفاده از آن زبان را نیز یاد میگیریم. آنگاه با دانستن یک زبان و درک فرهنگ مردمی که از آن زبان استفاده میکنند، میتوانیم ارتباط بهتر و موثرتری با آنها برقرار کنیم. میتوانیم منظورشان را از عباراتی که به کار میبرند، از نوع نگاهشان، از آدابی که در مراودات روزمره رعایت میکنند و از تکتک حرکاتشان، درک کنیم. این درک، هنگامی که به زبان انگلیسی به عنوان زبان مشترک در دنیای سیاست و روابط بینالملل نگاه میکنیم، نمود بیشتری مییابد. در جایی که روابط بین دو کشور را رابطهی بین دو نمایندهی آن کشور، و لحن کلام و نوع رفتارشان تعیین میکند، کوچکترین برخورد نامناسبی ناشی از عدم آگاهی از فرهنگ و روابط اجتماعی شخص مقابل میتواند عواقبی نابخشودنی به بار بیاورد.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با دانستن یک زبان و فرهنگ استفاده از آن گام موثری در جهت فهم و درک افکار مردم جهان برداریم؟
نه. به دلیل گسترش دایره کلمات و امکان استفاده در زبان مادری
آیا تابهحال برایتان پیش آمده است که در هنگام سخن گفتن به فارسی و در حین مکالمات روزمره، کلمهی خاصی را فراموش کنید و نتوانید منظورتان را برسانید؟ نمیخواهم بگویم کلماتی که از انگلیسی میدانیم را وارد زبان فارسی کنیم و زبان مادری را از بین ببریم؛ بلکه میتوانیم با افزایش دایرهء لغات خود در یک زبان جدید، به یادآوری و استفادهی صحیح از دایرهی لغات زبان مادری نیز کمک کنیم.
هرچند نباید از این نکته گذشت که بعضی از کلمات انگلیسی ترجمهپذیر نیستند و یا حداقل تا به امروز معادل مناسبی برای آنها به دست نیامده است. مثلاً surprise
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه دایرهی لغات و ساختارهای زبانی ذهنی خود را افزایش دهیم و از آنها در جهت استفاده صحیحتر از زبان مادری بهره ببریم؟
ده. به دلیل پیشروبودن در زندگی
آنهایی که زبان انگلیسی، زبان مشترک مردمان جهان، زبان فرهنگ و هنر، زبان علم و تکنولوژی و زبان سیاست و روابط بینالملل را میآموزند و از آن استفاده میکنند، در زندگی خود و اطرافیانشان انسانهای پیشرویی محسوب میشوند. آنها مخاطبان فراوانی دارند، در مقایسه با دیگر همقطارانشان دارای مزیت هستند، چندوجهی فکر میکنند، همهچیز را بیکموکاست میفهمند، دیرتر از دیگران دچار آلزایمر میشوند، با نگاهی متفاوت فیلم میبینند و کتاب میخوانند، منظور دیگران را بهتر درک میکنند، و این یعنی پیشروبودن در زندگی. باور کنید!
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه در زندگی، انسانی پیشرو باشیم؟
یازده. به دلیل داشتن یک برتری در مقایسه با اطرافیان
این از آن دلایلیست که هر جوری شروع کنم یا به پایان برسانم، با آموزههای دینی ما در تضاد است! ولی تصور من این است که هر قدر هم خوب نباشد، از برتریجویی و چشموهمچشمی در مادیات و داراییها بهتر است. شاید کمی خودخواهانه بدانید؛ ولی باور کنید که گاهی اوقات بسیار کارساز است.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه بجای به نمایش گذاشتن سرویس مبلمان منزل، تواناییمان در صحبت به زبان انگلیسی را به رخ بکشیم؟!
دوازده. به دلیل توانایی در امدادرسانیهای انساندوستانه در مواقع ضروری
هر چند وقت یکبار خبر یک حادثه بزرگ طبیعی در گوشهای از جهان به گوش میرسد که خسارات مالی و جانی فراوانی به همراه داشته است. بعد هم سیل کمکهای انساندوستانه است که از سراسر جهان به سمت حادثهدیدگان سرازیر میشود. مثل توفان کاترینا در آمریکا سال ۲۰۰۵، زمینلرزه اندونزی در سال ۲۰۱۰ و صدها و هزاران بلای طبیعی و غیرطبیعی دیگر. حالا تصور کنید آدمهای آسیبدیدهی محلی، چطوری با امدادگرانی که از زبانها و فرهنگهای مختلف هستند ارتباط برقرار میکنند! چگونه به همدیگر میفهمانند که مثلاً دو نفر زیر آوار ماندهاند؟ با ایما و اشاره؟! خوب این هم راهی است، راهی که مسلماً مدتی طول میکشد تا طرفین بتوانند از آن طریق با هم ارتباط برقرار کنند. در مدت گذشت این زمان، چند نفر میتوانستند نجات پیدا کنند؟ چه کمکهایی میشد به آسیبدیدگان کرد، که ایما و اشاره فرصت آنها را از بین برد؟ حالا اگر همه به یک زبان مشترک جهانی مانند انگلیسی تسلطی نسبی داشته باشند، چه تفاوتی به وجود میآید؟
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه بتوانیم در موقعیتهای ضروری، بهتر و سریعتر امدادرسانی کنیم؟
سیزده. به دلیل فهم بهتر رویدادهای و پیشآمدهای جهانی
در دلیل شماره هشت، در مورد تاثیر یادگیری زبان انگلیسی در ایجاد توانایی در درک منظور دیگران نوشتهام و گفتهام که تسلط به زبان انگلیسی، کمک میکند فهم بهتری از تفکرات دیگر مردم جهان پیدا کنیم. میخواهم اضافه کنم که زبان انگلیسی نه تنها کمک میکند که بفهمیم آنها چه میگویند، بلکه کمک میکند بفهمیم که چگونه و به چه چیز فکر میکنند. این تواناییای است که به مرور زمان و با تسلط بیشتر به زبان مشترک مردم جهان و فرهنگ استفاده از آن به وجود میآید. در مرحله بعد، فهم چگونگی و چیستی تفکرات دیگران، کمک میکند که برداشت حقیقیتر و واقعبینانهتری از رویدادهای جهانی داشته باشیم. چراکه هر رویداد سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی که در جهان به وقوع میپیوندد، مسلماً از فکر یک انسان سرچشمه گرفته است. اگر زبان انگلیسی را زبان مشترک مردمان جهان بدانیم، پس تسلط به آن میتواند فهم بهتری از رویدادهای جهان هم برای ما به ارمغان بیاورد.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با یادگیری یک زبان، گسترهی فهم و درک سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود را نیز بالاتر ببریم؟
چهارده. به دلیل یافتن توانایی در برقراری ارتباط با مسافران و توریستهای انگلیسیزبان
لازم نیست شغل خاصی داشته باشید یا در مکانهای خاصی رفتوآمد کنید تا با توریستهای انگلیسیزبان روبرو شوید. در کشوری زندگی میکنیم که گوشهوکنارش پر است از آثار تاریخی و باستانی. مکانهایی که مورد علاقه توریستهای خارجی است. به همین دلیل از یک پسکوچه هم که عبور میکنید، ممکن است یک انگلیسیزبان نقشهبهدست را ببینید که حیران یک آدرس است. برخورد شما چگونه است؟ اگر به زبان انگلیسی آشنایی داشته باشید، با اعتماد به نفس جلو میروید و میپرسید کمک میخواهد؟ اما اگر توانایی استفاده از زبان انگلیسی را ندارید، باید سرتان را پایین بیاندازید و از کنار نگاههای هاجوواج مسافر غریبه بگذرید.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه بتوانید با اعتمادبهنفس و اطمینان، یک مسافر انگلیسیزبان را راهنمایی کنید؟
پانزده. به دلیل توانایی در استفاده بهتر و مفیدتر از محصولات تولیدی خارجی
به دوروبرتان نگاهی بیاندازید. از بسته چای در آشپزخانه تا اسپریهای بدنی که در اتاق خواب دارید، همه و همه دارای دستورالعملهای استفاده به زبان انگلیسی هستند. هنگام خرید روزمره از یک فروشگاه بزرگ زنجیرهای، چه تفاوتی بین کسی که انگلیسی میداند و کسی که نمیداند وجود دارد؟ کدامیک بهتر میداند چه چیزی خریده؟ کدامیک بهتر میتواند از محتویات بستهای که در دست دارد مطلع شود؟ وقتی تلویزیون جدید برای منزل میخرید، آیا به راهنمای استفاده انگلیسی آن مراجعه میکنید و از همه امکانات تلویزیونتان مطلع میشوید؟ یا شیوه آزمون و خطا را پیش میگیرید و هفتههای مدید با آن سروکله میزنید؟ کسی که به زبان انگلیسی مسلط است، میتواند دستورالعمل اسباب و وسائل دوروبرش را بخواند و بداند که از چه چیزی و چگونه استفاده میکند.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با یادگیری یک زبان بینالمللی، از وسایل دوروبرتان هم بهتر و مفیدتر استفاده کنید؟
شانزده. به دلیل کمک در پیشرفت تحصیلی
زبان انگلیسی یکی از مهمترین بخشهای بیشتر آزمونها و امتحاناتی است که در کشور ما برگزار میشود. کنکور در سطوح مختلف دانشگاه، آزمونهای ورودی دانشگاهها و مراکز علمی، آزمونهای گزینشی سازمانها و ادارات و خلاصه گسترهی بزرگی از آزمونها و امتحانات شامل زبان انگلیسی نیز میشوند. ناگفته پیداست که تفاوت بین شرکتکنندهای که زبان انگلیسی را میداند، با کسی که چند روز را به خواندن و آمادگی برای آزمون پرداخته، بسیار فراوان است.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با دانستن زبان انگلیسی، عملکرد بسیار موفقتری در آزمونها و امتحانات داشته باشیم؟
هفده. به دلیل برداشتن محدودیتهایی که دانستن تنها یک زبان برای انسان ایجاد میکند.
کسانی که تنها یک زبان میدانند، گسترهی عمل بسیار محدودی دارند. گسترهی دانستهها، شنیدهها و حتی عمل آنها، به تعداد آدمها و منابع و مراکزی که به زبان مادری آنها فعالیت میکنند، گفتگو میکنند و وجود دارند محدود میشود. بله! آنها انسانهای محدودی هستند. اگر دو کتاب همسان به دو زبان مختلف روی میز باشد، آنها کتابی را برمیدارند که به زبان مادریاشان است. اگر دو کانال تلویزیونی وجود داشته باشد، فایده و جذابیت برنامهها برای آنها ملاک نیست، بلکه زبانی که آن کانال برنامههایش را با آن پخش میکند برای آنها مهم است. آنها نمیتوانند به هر منبع اطلاعاتی دسترسی داشته باشند، نمیتوانند با هر شخصی صحبت کنند و نمیتوانند از هر محصولی استفاده کنند. بله! آنها انسانهای محدودی هستند.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با دانستن زبان انگلیسی، محدودهی عمل خود را به گسترهای بیانتها تبدیل کنیم؟
هجده. به دلیل یافتن توانایی در رویارویی با موقعیتهای شغلی ویژه
در نکته شماره دو، از مزیت رقابتی دانستن زبان انگلیسی نوشتم، اما اینجا از دریچهای دیگر میخواهم نگاه کنم. یکی از آشنایان تعریف میکرد که چند سال پیش فرصت تدریس در یک دانشگاه معتبر برایش پیش آمده، و همهی شایستگیهای لازم را نیز دارا بوده، تنها مشکلی که پیش آمده، نیاز این مدرس جدید، به تسلط کامل به زبان انگلیسی بوده. چرا که قرار بوده کلاسی از دانشجویان انگلیسیزبان تشکیل شود. این آشنا هم از آنجایی که تسلط لازم به زبان انگلیسی را نداشته، از پذیرفتن این موقعیت ویژه امتناع کرده است. ممکن است برای هر کدام از ما، در طول دوران زندگی فرصتهای شغلی و کاری ویژهای پیش بیاید، ولی مطمئناً این فرصتهای ویژه، منتظر نمیمانند تا ما شایستگی لازم را کسب کنیم. یا شایستگیهای لازم را داریم و قبول میکنیم، و یا نداریم و امتناع میکنیم. شما دوست دارید جزو کدام گروه باشید؟
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با دانستن یک زبان، خود را برای پذیرفتن موقعیتهای ویژه شغلی آماده کنیم؟
نوزده. به دلیل اینکه اطرافیان بیشتر شما را دوست خواهند داشت و بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت.
کسانی که تلاش بیشتری میکنند، آگاهی بیشتری به دست میآورند، زبانهای بیشتری میدانند و داناتر میشوند و بیشتر مورد احترام اطرافیان قرار میگیرند. ما ترجیح میدهیم در اطراف آدمهای دانا و آگاه باشیم تا انسانهایی که تنها دایره دور خودشان را میبینند و میفهمند. این دانایی و آگاهی، با دانستن زبانهای بیشتر، سریعتر رشد میکند و از ما، شخصیتهایی محکم و خودباور و همانطور که در نکته شماره ده گفتم، پیشرو میسازد.
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با دانستن زبان دوم، بیشتر مورد احترام اطرافیانمان باشیم؟
بیست. به دلیل توانایی در استفاده از اطلاعات روز دنیا در منابع مکتوب و وبسایتهای معتبر انگلیسیزبان
بنابر اطلاعات سایت آمار اینترنتی جهان، تقریباً دو میلیارد و صد میلیون نفر در سراسر دنیا از اینترنت استفاده میکنند؛ که از این میان تقریباً پانصد و هفتاد میلیون نفر انگلیسی زبان هستند. یعنی تقریباً بیستوهفت درصد از کل کاربران جهانی اینترنت به این زبان اطلاعات ارائه میکنند و از این اطلاعات بهره میبرند. جالب توجهتر اینکه، تقریباً پنجاهوهفت درصد از کل وبسایتهای موجود، به زبان انگلیسی هستند. این یعنی اینکه بیش از نیمی از دنیای اینترنت، به زبان انگلیسی است. آیا میخواهید آنقدر صبر کنید تا اطلاعات موردنظر شما، به فارسی ترجمه شود؟
آیا این دلیل خوبی برای یادگیری زبان انگلیسی نیست؟ اینکه با دانستن زبان انگلیسی، استفاده بهتر و بهروزتری از دنیای اینترنت داشته باشیم؟
مهدی فیروزی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست