یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

احمدی نژاد گفت به مصیبت حسین علیه السلام فکر کن


احمدی نژاد گفت به مصیبت حسین علیه السلام فکر کن

حاضر است مثل رجایی در آتش بسوزد ولی لبخند را بر لب جوان ایرانی بنشاند٬ اما مدام حرف خودش در گوشم هست به مصیبت حسین علیه السلام فکر کن مصیبت احمدی نژاد که چیزی نیست

۱) چند ماه پیش دکتر محمود احمدی‌نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در جلسه‌ای مهم سفری چند ساعته به یکی از استان‌های کشورمان داشت؛ من نیز به واسطه‌ای در آن محل حاضر شده و پس از پایان جلسه با دکتر چند کلامی صحبت کردم. یکی از دوستان خواست که مرا به ایشان معرفی کند اما او که هر بار بیشتر از گذشته مرا مبهوت حافظه قوی و تیز هوشی خود می‌کند جوانی را که در دوران تصدی‌اش در شهرداری تهران و بعد در جریان انتخابات و پس از آن نیز چند باری از نزدیک دیده بود را به خاطر می‌آورد...

کنار پنجره طبقه چهارم ساختمان ایستاده بودیم و دکتر در آن پالتوی زمستانی‌اش بیش از هر زمانی مهربان و مظلوم جلوه می‌کرد٬ چهره‌اش از آخرین باری که با او از نزدیک گفت‌وگو کردم یعنی زمستان سال قبلش شکسته‌تر و محاسنش سپیدتر شده بود. با او از جریان قدرتمند مافیا و اتحاد احزاب و جریان‌های سیاسی برای زمین زدن دولت گفتم٬ با او از مادر شهیدی گفتم که به دولتش امید بسته٬ از مردمی که به زیرکی ریشه همه این ناملایمات را می‌شناسند٬ با او از رنج‌ها و مصیبت‌هایش گفتم٬ از موهایی که سپید کرده٬ دکتر بازوی مرا گرفته بود و هر از چند گاهی با چشم‌های مهربانش نگاهم می‌کرد.

دور و برمان شلوغ شده بود و محافظش نیز مدام چشم غرّه می‌رفت٬ صدایم هر لحظه آهسته‌تر می‌شد تا کسی نشنود٬ به دکتر گفتم هر صبح که که حجم وسیع تهمت‌ها و توهین‌های جدیدی که نثارش می‌کنند را می‌بینم٬ خدا خدا می‌کنم که کاش این‌ها را نبیند و نشنود و نخواند! بازویم را فشرد٬ سری تکان داد و با همان تبسم معروفش گفت: به مصیبت حسین علیه‌السلام فکر کن! مصیبت احمدی‌نژاد که چیزی نیست!

۲) این روزها که می‌بینم با فرمان حمله‌ای که خاتمی صادر کرده آتش دشمنی‌ها و کینه‌توزی‌ها شعله‌ور‌تر گشته و آن که هرگز دست از عداوت نشست از پایان دوران مدارا می‌گوید٬ این روزها که رئیس‌جمهور سابق که سهمیه‌بندی بنزین را باید اجرا می‌کرد و شجاعتش را نداشت٬ تحول اقتصادی را به اجرا در می‌آورد و اراده‌اش را نداشت و مالیات و گمرک و بیمه و سازمان مدیریت را باید متحول می‌ساخت ولی منافع احزاب اجازه آن را به او نمی‌داد٬ که باید به سفرهای استانی می‌رفت و رنج‌ها و دردهای مردم را از زبان خودشان می‌شنید اما هم‌نشینی با دانشجویان تحکیمی و تحریمی و تعظیمی!! و روزنامه‌نگاران و روشنفکران را به روستاییان خراسان جنوبی و کارگران هرمزگانی و کشاورزان چهارمحال و بختیاری و... ترجیح داد٬ می‌گوید که کشور در سکوت و سکون است!!٬ می‌خواهم مصیبت احمدی‌نژاد را فریاد کنم که تمام آبرویش را برای توسعه و تعالی ایران عزیز گذاشت و به صراحت می‌گوید حتی حاضر است دولتش زمین بخورد ولی کشور به قلّه‌های پیشرفت برسد٬ دردمندانه می‌گوید حاضر است قطعه قطعه شود ولی عدالت اجرا شود٬ حاضر است مثل رجایی در آتش بسوزد ولی لبخند را بر لب جوان ایرانی بنشاند٬ اما مدام حرف خودش در گوشم هست: به مصیبت حسین علیه‌السلام فکر کن! مصیبت احمدی‌نژاد که چیزی نیست!

از وبلاگ چشمه‌ها



همچنین مشاهده کنید