پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

رو به جلو یا عقب گرد


رو به جلو یا عقب گرد

چشم انداز لیگ دهم بانگاه به ادوار گذشته

پرداختن به موضوع لیگ‌ حرفه‌ای ایران همیشه برایم پرجاذبه و بااهمیت بوده است و پس از سپری شدن ۹ دوره از آن و اندوختن تجربیات مختلف در زمینه‌های متفاوت، با طراحی نظام سوال به صورت کاملا واقع‌بینانه می‌توانیم به خودمان حق بدهیم که آیا می‌توانیم به آینده امیدوار باشیم یا نه؟

۱) آیا برنامه‌ریزی و مدیریت اجرایی لیگ به سمت بهترشدن حرکت می‌کند؟

۲) آیا لیگ‌برتر از نظر امکانات و تاسیسات در حال پیشرفت است؟

۳) جنبه‌های اقتصادی و درآمدزایی لیگ‌برتر با توجه به هزینه‌ها معقول است؟

۴) آیا میزان استقبال تماشاگران از بازی‌ها در حال افزایش است؟

۵) آیا کیفیت فنی لیگ‌برتر در حال پیشرفت است؟

۶) آیا فوتبال ملی از لیگ‌برتر سود می‌برد؟

دراینجا سعی می‌کنیم با رعایت اصل خلاصه‌نویسی به بررسی هرکدام از سوالات بالا بپردازیم.

▪ سوال اول: آیا برنامه‌ریزی و مدیریت اجرایی لیگ به سمت بهترشدن حرکت می‌کند؟

همه ما می‌دانیم که جامعه ما مشکلات مخصوص به خود را دارد. مناسبت‌ها، تعطیلی‌ها، مسائل اجتماعی و... تمام اینها می‌تواند برنامه‌ریزی در کشور ما را تحت تاثیر خود قرار بدهد و این درحالی است که ما موظف هستیم تمام اصول و قواعد برنامه‌ریزی از دیدگاه کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا را هم مدنظر قرار دهیم. ما برگزاری مسابقات ملی و باشگاهی در سطح بین‌المللی را داریم و باید برای هرکدام از آنها روزهای بسیاری را اختصاص بدهیم. برای مثال یک بازی ملی در یک روز انجام می‌شود اما روزهای زیادی قبل از بازی به درخواست سرمربی تیم‌ملی به آماده‌سازی تیم اختصاص پیدا می‌کند.

همینطور روزهای زیادی بعد از بازی برای بازسازی بازیکنان تیم‌ملی بنا به درخواست مربیان باشگاهی باید درنظر گرفته شود. حالا اگر این رویداد، یک تورنمنت بین‌المللی یا شرکت چهار تیم در جام‌ باشگاه‌های آسیا باشد کاملا روشن است که برنامه‌ریزی طبق نظر تمام اهالی فوتبال تقریبا امری غیرممکن است اما آنچه در لیگ نهم از سوی سازمان لیگ انجام شد، ارائه تقویم یک ساله در شروع لیگ بود که تا پایان مسابقات هم به‌جز یک مورد که با تغییر انجام شد بقیه بازی‌ها طبق برنامه پیش رفت. به‌همین منظور و درجواب سوال اول باید اذعان کرد که از نظر برنامه‌ریزی و اجرا، لیگ نهم به مراتب بهتر از قبل بود و این ما را برای آینده‌ای با برنامه‌ریزی بهتر امیدوار می‌کند.

▪ سوال دوم: آیا لیگ‌برتر از نظر امکانات و تاسیسات در حال پیشرفت است؟

درچند سال اخیر فرآیند ساخت و افتتاح استادیوم‌های فوتبال در استان‌های مختلف نسبتا خوب بوده. اینکه پیشرفت در این بخش را نسبی می‌دانیم به چند دلیل است:

۱) استادیوم‌های ساخته شده منطبق با استانداردها نیست و بیشتر آنها در حالی که نواقص زیادی دارند به بهره‌برداری می‌رسند.

۲) چند استادیوم کشور مثل استادیوم‌های مشهد، تبریز و اصفهان بعد از سال‌ها هنوز هم مشکلات خود را حل نشده می‌بیند.

۳) این استادیوم‌ها در شهرهایی که صاحب فوتبال نیستند ساخته شده و در حالی که تکمیل شده‌اند، تنها برای نگهداری از آنها هزینه می‌شود.

۴) در بعضی شهرها استادیوم‌های ساخته شده در مرکز استان قرار دارد، در‌ حالی که در شهرهای دیگر همان استان فوتبال روح زنده‌تری دارد.

به جز موارد بالا طی این سال‌ها استان‌ها و شهرهای زیادی صاحب استادیوم شده‌اند و از همه مهم‌تر کیفیت زمین‌های چمن در استادیوم‌ها هرسال نسبت به سال قبل در حال بهتر شدن است که این می‌تواند به کیفیت بازی‌ها در آینده کمک خوبی بکند.

▪ سوال سوم: جنبه‌های اقتصادی و درآمدزایی لیگ‌برتر با توجه به هزینه‌ها معقول است؟

در لیگ برتر ایران و به واسطه دولتی بودن باشگاه‌ها و اینکه تمام اختیارات فوتبال در حیطه دولت است، اغلب این راه‌های درآمدزا از فوتبال گرفته شده و در مقابل دولت از طریق تیمداری توسط بخش‌های تحت پوشش خود بودجه آنها را می‌پردازد. برای مثال در موضوع بلیت فروشی، باشگاه هیچ‌گونه اختیاری ندارد. در زمینه تبلیغات به‌لحاظ فقر قانون در این زمینه رقم بسیار ناچیزی نصیب باشگاه‌ها می‌شود. در خصوص حق پخش تلویزیونی تنها به لحظات راضی نگه داشتن AFC فقط پنج درصد از آنچه حق فوتبال است پرداخت می‌شود و به لحاظ عدم سازندگی و معیوب بودن چرخه تولید در فوتبال کشور به ندرت تیمی موفق می‌شود از طریق فروش بازیکن درآمدی به دست آورد.

▪ سوال چهارم: آیا میزان استقبال تماشاگران از بازی‌ها در حال افزایش است؟

با ابتکار سازمان تربیت‌بدنی چندین تیم تهرانی به شهرستان‌ها منتقل شدند. انتقال تیم پاس در شروع این طرح اعتراضات زیادی را به همراه داشت که به‌مرور زمان در حال ثابت کردن صحت این اعتراضات است اما این طرح توانست گستردگی لیگ را از لحاظ جلب توجه مردم به مسابقات لیگ‌برتر افزایش دهد. حالا استان‌ها و مردم بیشتری درگیر این مسابقات هستند.

حجم تماشاگران به نسبت سال‌های اول دهه ۸۰ کمتر شده. شاید به‌دلیل پخش تلویزیونی بازی‌ها و یا نامناسب بودن وضعیت استادیوم‌ها باشد اما در اینکه توجه آحاد مردم به لیگ‌برتر بیش از گذشته شده شکی وجود ندارد.

▪ سوال پنجم: آیا کیفیت فنی لیگ‌برتر در حال پیشرفت است؟

تیم‌ها در لیگ نهم در مقایسه با قبل از نظر سطح توان فیزیکی در حال پیشرفت هستند. به‌طوری که متوسط مسافت طی شده در یک بازی توسط هر بازیکن در لیگ سوم به ۹۱. ۶ کیلومتر، در لیگ چهارم به ۳۰. ۷ کیلومتر، درلیگ پنجم به ۹۰. ۷ کیلومتر، در لیگ ششم به ۵۴. ۷، در لیگ هفتم به ۶۰. ۷، در لیگ هشتم به ۸۸. ۷ و در لیگ نهم به مرز هشت کیلومتر رسید. در این زمینه در صورتی که نظارت کمیته پزشکی فدراسیون فوتبال بیشتر شود، می‌توان به پیشرفت فیزیکی بازیکنان در آینده امیدوار بود. از نظر قابلیت‌های تکنیکی و خصوصا تاکتیکی متاسفانه وضعیت چندان امیدوارکننده نیست که این اتفاق را دلایل متعددی سبب شده است. از جمله این دلایل می‌توان به عدم ثبات در بخش مربیگری در باشگاه‌ها و فوتبال‌ملی و همینطور تمرکز بسیارزیاد باشگاه‌ها، رسانه‌ها و مردم روی نتیجه اشاره کرد.

تا قبل از لیگ نهم متوسط عمر مربیگری در لیگ برتر طی هشت دوره گذشته تنها ۱۷ هفته بوده است که این آمار برای لیگ نهم به حدود ۱۵ هفته تنزل پیدا کرده؛ به‌طوری که در لیگ نهم از ۱۸ تیم حاضر در مسابقات ۱۲ تیم بیش از ۲۰بار دست به تغییر مربی زدند.

امروزه در تمام آکادمی‌های معتبر جهان کارگروه‌هایی طراحی شده که موضوع «فوتبال فردا» را جست‌وجو می‌کنند؛ اینکه بازیکنان و مربیان فردا باید چگونه باشند؛ واقعیت این است که اگر مثل امروز فکر کنیم، همان چیزی را به‌دست می‌آوریم که امروز به دست آورده‌ایم اما اگر خواهان قدرت و موقعیت بهتری برای فردا هستیم، باید از امروز مثل فردا فکر و عمل کنیم و این از جمله مهم‌ترین و اساسی‌ترین مسئولیت‌های سیاستگذاران و متولیان فوتبال در کشور است.

▪ سوال ششم: آیا فوتبال ملی از لیگ‌برتر سود می‌برد؟

در سال ۱۹۹۵ یکی از بهترین‌ تیم‌های تاریخ فوتبال ایران شکل گرفت. این تیم توانست برای فوتبال ما افتخارات زیادی کسب کند. از سه سال پیش که آخرین بازمانده‌های آن تیم از بازیگری کناره‌گیری کردند، هرگز نتوانستیم جای آنها را پر کنیم. بازیکنانی نظیر احمدرضا عابدزاده، کریم باقری، مهدی پاشازاده، جواد زرینچه، مهدی مهدوی‌کیا، حمید استیلی، علی کریمی، خداداد عزیزی و علی دایی.

چطور است که عمر ۱۰ ساله لیگ‌برتر حتی نتوانسته برای یکی از این بازیکنان جایگزین بسازد؟ در‌ حالی که هرسال نسبت به سال قبل رقم قراردادها چندین برابر می‌شود و بیشترین جابه‌جایی نزد بازیکنان و مربیان در زمان نقل و انتقالات صورت می‌گیرد اما خبری از کیفیت در باشگاه‌ها و در پی آن، تیم‌ملی نیست.

● نتیجه‌گیری

به‌طور منصفانه می‌توانیم بگوییم لیگ‌برتر، خصوصا در نهمین دوره خود از پس جواب دادن به سوالات اول تا چهارم تاحدی سربلند بیرون می‌آید اما وقتی به سوالات ۵ و ۶ می‌رسیم، فقط باید سرمان را پایین بیندازیم. امیدوارم سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال و سازمان تربیت‌بدنی با تشکیل کمیته ویژه‌ای جهت بهینه‌سازی لیگ دهم در زمینه‌های فنی ما را بیش از پیش به فردا امیدوار کنند.

مجید جلالی

سرمربی فولاد خوزستان