یکشنبه, ۱۶ دی, ۱۴۰۳ / 5 January, 2025
جبهه عدالت یا جبهه دموكراسی
۱- در طی هشت سال گذشته، ضرورت تشكیل جبهه ای با شركت تمامی نیروها، احزاب و گروههای معتقد به مردم سالاری به كرات مطرح شده است. اگرچه برخی از شخصیت ها و احزاب سیاسی خود را پیشگام و یا متفكر طرح آن می دانند اما واقعیت این است كه چنین ضرورتی همزمان از جانب گروه های مختلف عنوان شده است. در واقع درباره نیاز به تشكیل چنین جبهه ای در میان طیف وسیعی از گروه ها، احزاب و فعالان سیاسی اتفاق نظر وجود دارد. اما به رغم این اتفاق نظر، بر سر راه تشكیل چنین جبهه ای موانع ذهنی و عینی و اختلاف نظر وجود دارد.
انتخابات اخیر ریاست جمهوری و آرایش نیروهای سیاسی به گونه ای بود كه همگرایی میان نیروهای معتقد به مردم سالاری را بیش از پیش ضروری ساخت. نیاز به همگرایی و تجمیع نیروها و امكانات سبب شد كه اصلاح طلبان درون حاكمیت، دیدگاه های خود را درباره اصلاح طلبان بیرون از حاكمیت تغییر بدهند و یا تعدیل نمایند. گامهای موثری به سوی همگرایی میان نیروهای اصلی اصلاح طلبان بر حول محور مواضع، برنامه ها و تعهدات آقای دكتر معین برداشته شد. صرف نظر از دلایل و علل شكست این مجموعه در فرایند انتخابات، مردم عموماً از این همگرایی خوشحال بودند و آن را تائید كردند.
طرح تشكیل جبهه دموكراسی خواهی و حقوق بشر به خصوص از جانب طیف وسیعی از گروه ها و احزاب سیاسی مورد استقبال قرار گرفت. آقای دكتر معین نیز به عنوان كاندیدای مورد تائید این مجموعه كوشش برای تشكیل این جبهه را متعهد شد و ظاهراً براساس آنچه گفته و نوشته شده است، ایشان بر تعهد خود هم چنان وفادار می باشد.
۲ چرا دموكراسی و حقوق بشر باید محور اصلی در این جبهه باشد؟ برخی از فعالان سیاسی و یا احزاب و گروه ها، اگرچه با تشكیل جبهه ای از احزاب و گروه ها و شخصیت های سیاسی موافق هستند، اما محوریت دموكراسی و حقوق بشر را قبول ندارند و به جای آن محورهای دیگری را، نظیر عدالت اجتماعی، پیشنهاد می نمایند. به نظر این دوستان دموكراسی و حقوق بشر دغدغه های روشنفكران است. برای مردم عادی، مسائل و گرفتاری های اقتصادی روزانه مطرح می باشد. این گروه ها، ظاهراً براساس تحلیل نتایج اعلام شده در انتخابات اخیر، شكست اصلاح طلبان را ناشی از عدم توجه به مطالبات اقتصادی مردم عادی می دانند. بی تردید شعارهای مردم فهم و مردم پسند اقتصادی در پیروزی آقای احمدی نژاد موثر بوده است اما آیا اگر آرای سازمان یافته در حمایت از ایشان نبود این پیروزی میسر میشد؟
از طرف دیگر آیا باید «عدالت» را تنها در معنا و مفهوم محدود اقتصادی آن مورد توجه قرار داد؟ یا باید به مفهوم وسیع آن توجه داشت. اگر عدالت را قرار دادن هر چیز در جای طبیعی و واقعی خود بدانیم. پذیرفتن و تن در دادن و تحقق حقوق طبیعی مردم خود از مصادیق واقعی و اولیه عدالت است. اگر چه در معنا و مفهوم حقوق طبیعی اجماع نظر وجود ندارد، اما از «حقوق بشر»، در اسناد معروف ملی و بین المللی، تعریف های مشخص ارائه شده است.
در بیانیه جهانی حقوق بشر، منشور سازمان ملل و معاهدات الحاقی حقوقی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین در اصول متعددی از قانون اساسی، این حقوق و آزادی ها به طور روشن تعریف شده اند. بنابراین می توانند محور توافق ها قرار بگیرند. حتی آنهایی كه برای عدالت اجتماعی بیش از آزادی و دموكراسی اولویت قایل هستند، می توانند وارد یك چنین جبهه ای بشوند. زیرا در این اسناد، حق كارگران و زحمتكشان برای تشكیل اتحادیه ها و یا سندیكاهای صنفی به رسمیت شناخته شده است. (به عنوان نمونه در ماده بیست و سوم بیانیه جهانی حقوق بشر تحت عنوان «اشتغال و دریافت مزد عادلانه برای كار» بسیاری از حقوق اولیه كارگران آمده است. در بند ۴ این ماده حق تشكیل اتحادیه برای دفاع از منافع صنفی و یا شركت در اتحادیه تصریح شده است). وظیفه اولیه احزاب و گروه های سیاسی، تامین شرایط و زمینه های مساعد برای فعالیت مسالمت آمیز قانونی برای تمام گروه های صنفی و حرفه ای جهت پیگیری منافع عادلانه خودشان می باشد. طبیعی است اگر احزاب سیاسی بتوانند شرایط عام سیاسی- اجتماعی را بهبود بخشند و زمینه را جهت فعالیت های صنفی و گروهی، نظیر اتحادیه ها و سندیكاهای كارگری و یا معلمان فراهم سازند، خود آنان برای مطالبه حقوق خود دست به كار خواهند شد.
معنا و مفهوم دموكراسی را نیز نباید تنها در انتخابات ادواری نمایندگان مجلس و یا ریاست جمهوری در نظر گرفت. مردم، یعنی كلیه شهروندان كشور از هر قومی، جنسیتی، نژادی، رنگی، مذهبی، دینی، مالكین مشاعی سرزمین ایران، در محدوده شناخته شده می باشند و در اعمال حق حاكمیت و چگونگی اداره ملك خود به طور مساوی و برابر حق دارند دسته جمعی تصمیم بگیرند. قانون اساسی ایران چهار راهكار برای اعمال حق حاكمیت ملت به رسمیت شناخته است كه عبارتند از: اول - انتخابات ادواری در سطح ملی شامل مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و ریاست جمهوری.
دوم- انتخابات ادواری شوراهای محلی. سوم- احزاب سیاسی، در راستای همگرایی نیروهای مردمی به منظور پیگیری و تحقق اهداف و برنامه های ملی و چهارم - انجمن های مدنی (NGOها) و اتحادیه های صنفی، تخصصی و حرفه ای، در راستای پیگیری و تحقق حقوق و منافع هر صنف و گروه و طبقه ای.
بنابراین حمایت از دموكراسی در واقع حمایت از حق هر گروه اقتصادی و اجتماعی و هر صنف و طبقه ای برای تشكیل اتحادیه های صنفی و حرفه ای نیز می باشد.
۳- برای تشكیل جبهه چه شرایطی ضروری است؟ در بیانیه ۱۲ خرداد آقای دكتر معین كه بعد از مذاكرات طولانی توافق و منتشر گردید، سه شرط اساسی پیش بینی شده است كه عبارتند از:
اول - قبول ضرورت تشكیل جبهه دموكراسی و حقوق بشر. روشن است كه اگر حزبی یا گروهی ضرورت چنین جبهه ای را نپذیرد، دعوت از آن حزب و یا توقع مشاركتش بی مورد است.
دوم التزام به قانون اساسی با حفظ حق نقد آن. برنامه راهبردی جبهه دموكراسی و حقوق بشر فعالیت سیاسی علنی، قانونی و مسالمت آمیز است. طبیعی است كه بدون التزام به قانون اساسی پیگیری این برنامه راهبردی بی معنا است. اما التزام یا حتی اعتقاد به قانون اساسی به معنای نفی ضرورت بررسی آن نیست. اعتقاد به ضرورت بررسی قانون اساسی در تعارض با التزام به قانون اساسی نیست.
سوم قبول این كه تصمیمات اساسی و كلیدی در جبهه به صورت اقناعی و به اتفاق آرا باشد. در فعالیت های گروهی، معمولاً تصمیمات با اكثریت مطلق اعضا اتخاذ می گردد. اما در مواردی ممكن است، برحسب مورد با دو سوم یا حتی سه چهارم یا بیشتر پیش بینی شده باشد. این موارد، معمولاً موضوعات و مسایلی است كه رد یا قبول آن با موجودیت نهاد گروهی ارتباط پیدا می كند. در نهادهای گروهی نظیر جبهه، اگر اولویت به حفظ آن نهاد داده شود، اتفاق آرا در یك سلسله تصمیمات ضروری خواهد بود. تجربه تشكیل نهاد جمعی، با شركت گروه هایی متنوع مانند جبهه در كشوری نظیر ایران گاهی با مشكل یا آفت «هژمونی» یا سلطه یك گروه روبه رو می شود و به رغم ضرورت و نیاز... به سرعت متلاشی می گردد. براساس این تجارب گذشته است كه برای جلوگیری از هژمونی گروه ها و دسته بندی و در نتیجه متلاشی شدن جبهه، تصمیمات اساسی باید به اتفاق آرا باشد. این شیوه تصمیم گیری ممكن است موجب كندی حركت جبهه شود، اما در درازمدت در ایجاد هماهنگی و همگنی اعضای جبهه قطعاً تاثیر كلیدی خواهد داشت.
۴- جبهه از چه گروه ها و شخصیت هایی تشكیل می شود؟ سه دیدگاه مطرح می باشد:
دیدگاه اول این است كه جبهه با مشاركت فعالان سیاسی، اعم از اعضای سازمان های سیاسی یا منفردان تشكیل شود. فعالان حزبی، به صفت شخصی و نه سازمانی، در این جبهه حضور پیدا كنند. این دیدگاه به چند دلیل مردود است.
اول این كه تجربه گذشته نشان می دهد كه چنین جبهه ای دیر یا زود، خود به یك حزب تبدیل می گردد، اما حزبی كه در كشمكش دائم با احزاب حاضر و فعال قرار می گیرد. فعالان سیاسی كه به صفت شخصی و نه نمایندگی حزبی، در جبهه حضور پیدا می كنند، یا باید مواضع حزب متبوعش را در جبهه مطرح و دفاع كند یا در صورتی كه تصمیمات جمع در جبهه مغایر با مواضع حزبش باشد، تبعیت نكند یا استعفا بدهد. در هر حال موجب مناقشات میان احزاب و جبهه خواهد شد. علاوه بر این تحزب و قبول قیود كار جمعی از نیازهای اولیه توسعه دموكراسی است. تنها راه تبدیل و ارتقا حمایت های توده وار به نیروی سازمان یافته مردمی از طریق تشكیل و توسعه احزاب سیاسی است. تجربه دولت مصدق و در این دوران، دولت خاتمی نشان می دهد كه ضعف اساسی نیروهای مردم محور، نبود سازمان های سیاسی گسترده و تاثیرگذار است. بنابراین باید قبول كار سیاسی دسته جمعی و ورود احزاب سیاسی مورد حمایت و تشویق قرار بگیرد- این نوع جبهه سازی مغایر با اصل تقویت كار سیاسی حزبی - گروهی است. دیدگاه دوم این كه جبهه باید منحصراً از گروه ها و احزاب شناسنامه دار تشكیل شود. معمولاً در همه جا جبهه به همین ترتیب تشكیل می شود و درست آن هم همین است. اما واقعیت شرایط سیاسی در ایران این است كه به هر دلیلی، گروهی از فعالان سیاسی كه شخصیت های اثرگذاری هم هستند آمادگی برای پیوستن به احزاب را ندارند. تشكیل جبهه براساس این دیدگاه، چندان واقع بینانه به نظر نمی رسد. اما دیدگاه سوم این است كه محور و ساختار اصلی جبهه را باید سازمان ها و گروه های سیاسی تشكیل بدهند. اما شخصیت های سیاسی فعال و معتبر نیز به این مجموعه دعوت شوند و مشاركت داشته باشند و همان طور كه در بیانیه ۱۲ خرداد، یاد شده در بالا آمده است، گروه های هم اندیش و یا دگر اندیش همه می توانند به این جبهه بپیوندند.
۵- جبهه چگونه تشكیل می شود؟ تشكیل گردهمایی های متعدد موازی میان فعالان حزبی و غیر حزبی برای نظرسنجی و آماده سازی ضروری و كارساز است. اما ضروری است برای عملی كردن طرح، گروه های سیاسی معتقد به كار جبهه ای به عنوان دبیرخانه موقت گام اول را بردارند و منشور یا میثاقی را كه ویژگی جبهه را تعریف كند و همچنین آئین نامه یا اساسنامه ای كه چگونگی كار جبهه را شرح بدهد تهیه كنند و سپس آن را به احزاب و شخصیت های سیاسی معتقد به كار جبهه ای برای اظهارنظر و نهایی شدن ارائه دهند. در این آئین نامه یا اساسنامه تصمیماتی كه باید به اتفاق آرا اتخاذ گردد و همچنین شیوه گردش كار مشخص می گردد.
۶- برنامه راهبردی جبهه: هدف راهبردی جبهه پیشبرد دموكراسی و تامین حقوق و آزادی های اساسی ملت است. اما برنامه راهبردی آن چیزی است كه جبهه وقتی تشكیل شد، با توجه به ضرورت ها و شرایط و حوادث آن را بررسی كرده و به اجرا در می آورد.
دكتر ابراهیم یزدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست