چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
مجله ویستا

«به نام رفع توقیف» «به کام جشنواره»


«به نام رفع توقیف» «به کام جشنواره»

بهترین عنوان برای جشنواره امسال فیلم فجر این است: «عجیب ترین» و البته این تعجب تا پایان با ما همراه خواهد بود.
روز اول جشنواره برای ما رسانه ای ها با پخش یک زندانی ۵ ساله آغاز شد. …

بهترین عنوان برای جشنواره امسال فیلم فجر این است: «عجیب ترین» و البته این تعجب تا پایان با ما همراه خواهد بود.

روز اول جشنواره برای ما رسانه ای ها با پخش یک زندانی ۵ ساله آغاز شد. «به رنگ ارغوان»، فیلمی که به واقع تاریخ مصرف ندارد در سال ۸۲ و در زمان تولید همان قدر تر و تازه بوده که الان است، به هر حال امضای کارگردانی مولف یعنی ابراهیم حاتمی کیا پای اثر است. «به رنگ ارغوان» نه بهترین فیلم حاتمی کیاست نه بدترین. بدون تردید «آژانس شیشه ای» همچنان در صدر است. درباره رفع توقیف این فیلم می توان از «نظارت و ارشاد و اینها» پرسید سیاست های فرهنگی دولت نهم با دولت دهم چه تفاوتی پیدا کرده که این فیلم همان سال ۸۴ یا حداکثر ۸۵ رفع توقیف نشد و الان در نخستین سال فعالیت دولت دهم، روانه اکران شده آن هم به عنوان فیلم افتتاحیه در کاخ جشنواره!

«به رنگ ارغوان» مثل همه فیلم های حاتمی کیا، لحظه های ناب سینمایی دارد: لحظه عاشق شدن هوشنگ، لحظه معذرت خواستن او از محسن در حضور جمع، لحظه آماده شدن او برای شروع ماموریتش و... . همه این لحظات بدون حضور حمید فرخ نژاد بی معناست بنابراین اگر در سیمرغ گرفتن او تردید داشته باشیم، کاندیداشدنش برای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد قطعی است. فیلم البته بازی قابل توجه دیگری ندارد و حتی در انتخاب رضا بابک یا فرهاد قائمیان در نقش هایشان تردید داریم.

«به رنگ ارغوان» تیتراژ و شروع بسیار خوبی دارد اما پایان بندی اش دلچسب نیست. فیلم در یک سوم پایانی خود افت می کند که بیشتر مشکل فیلمنامه است. به نظر می رسد تصمیم گیری برای اجازه نمایش دادن یا ندادن به این فیلم آنقدر سلیقه ای است که همینجا باید به طرفداران اکران یا عدم اکران حق داد. سیستم اطلاعاتی - امنیتی آنقدر نظارت و دقت دارد که وقتی کار به «هو الحبیب» کشیده می شود، در ماموریت ها بازنگری می شود. بدیهی است که این سیستم برای جاسوسی تنها از یک کارتن با یک شکاف تابلو در یک فضای نسبتا وسیع استفاده نمی کند یا تصمیم گیری نهایی را به اعضای رده پایین سازمانی نمی سپارد. نوع اعتراض دانشجویان در پایان فیلم به جان کشی در جنگل آنقدر مضحک است که شاید بتوان باور کرد که این صحنه ها از زیردست حسن کریمی یا ابراهیم حاتمی کیا رد شده است.

درباره «به رنگ ارغوان» بیش از اینها می توان نوشت، فیلمی که اگر اکران عمومی اش هم مثل جلسه نقد و بررسی اش لغو شود، آب از آب تکان نمی خورد.

اما یک «تسویه حساب» با میلانی، این فیلم هم تقریبا دو سالی زندان بوده و البته چون قاضی دادگاهش سلیقه ای تصمیم می گیرد، این می شود که برای فیلم نسبتا خوبی مثل «به رنگ ارغوان»، ۵سال حبس در نظر می گیرند و برای فیلم بدی مثل «تسویه حساب»، دو سال.

میلانی سعی می کند فیلم هایی هشدارگونه از مسائل اجتماعی بسازد. شاید بتوان او را به دو نکته توجه داد، یکی اینکه هر چه بتواند فیلمنامه هایش را در یک پروسه طولانی و به صورت متعدد، بازنویسی کند، ضرر نخواهد کرد و دیگر اینکه استفاده از مشاوره های تخصصی متعدد هم برای او از نان شب واجب تر است.

«تسویه حساب» به شکل محسوسی بیانگر شتاب در تولید فیلم است. الفاظ سخیفی مانند «رانی هلو» حتما در بازنویسی ها و مشاوره ها تعبیر می کردند و البته فیلم از این الفاظ سخیف کم ندارد. «تسویه حساب» حتی در سانسور برخی صحنه هایش هم شتاب داشته تا جایی که هر بیننده ای مبتدی هم می فهمد که سکانس درد دل های مهناز افشار برای دوستش درباره ناپدری اش می توانست تمیزتر سانسور شود. از معدود نقاط قوت «تسویه حساب»، بازی حامد بهداد در آن است که او هم از همین حالا کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد خواهد بود.

به هر حال تهمینه میلانی در حالی فیلم «تسویه حساب» را ساخته است که تجربه های نسبتا خوبی مثل «آتش بس» یا «توفیق اجباری» را داشته، فیلم هایی که تا حدودی هم حرفی برای گفتن داشتند هم گیشه را رونق بخشیدند.

به هر حال می توان حدس زد که بین قرارگرفتن این فیلم در بخش مسابقه و داوری میلانی در بخش بین الملل جشنواره، شاید رابطه معناداری وجود داشته باشد!

نویسنده : حسن حائری