چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به مجموعه داستان «دیدار با خورشید» نوشته محمدرضا پورجعفری


نگاهی به مجموعه داستان «دیدار با خورشید» نوشته محمدرضا پورجعفری

دیدار با خورشید، تازه‌ترین مجموعه‌ داستان محمدرضا پورجعفری، در چهار دفتر تدوین شده است؛ دفتر اول: دیدار با خورشید (۱۲ داستان)؛ دفتر دوم: تب (۸ داستان)؛ دفتر سوم: تن (۷)؛ دفتر چهارم: …

دیدار با خورشید، تازه‌ترین مجموعه‌ داستان محمدرضا پورجعفری، در چهار دفتر تدوین شده است؛ دفتر اول: دیدار با خورشید (۱۲ داستان)؛ دفتر دوم: تب (۸ داستان)؛ دفتر سوم: تن (۷)؛ دفتر چهارم: Metamorphoses (۸ داستان)؛ جمعا ۳۵ داستان. هریک از دفترهای این مجموعه حال و هوایی خاص دارد؛ نمایانگر دوره‌های متفاوت کار داستان‌نویس. جز ویژ‌گی‌های ستایش‌برانگیز دیگری که می‌توان شمار کرد، به نظرم این نگاه به داستان و کار داستان‌نویسی ستودنی‌ترین حرکت پورجعفری در این مجموعه است. ستایش از این رو که داستان‌نویس، به‌رغم فقدان ضروری تفکر حرفه‌ای در داستان‌نویسی به سبب فقدان خواننده‌ پرشمار و فعال، برخوردی حرفه‌ای با داستان‌نویسی دارد؛ به مانند نقاشان، که در هر دوره به رنگی رو می‌آورند و در هر دوره مکاشفه‌خاص خود را پی می‌گیرند: دوره‌آبی، دوره سبز، دوره‌ ... . حداقل نتیجه‌مبارک اینگونه کارکردن تداوم و تجربه‌ورزی‌ است، که موفق یا کم‌تر موفق یا اصلا ناموفق، دست‌کم این حسن را دارد که مانع از این شاخه به آن شاخه پریدن و انقطاع تجربه‌‌های قبلی می‌شود. البته این یک شیوه است و ممکن است همیشه وافی به مقصود نباشد. اشکال کار پورجعفری هم به نظر من همین است. در مجموعه‌ دیوارها و آن‌سوی دیوارها (دشتستان، ۱۳۷۸) هم این اشکال به‌نوعی به چشم می‌خورد. آن دفتر هم دو دوره‌ کاری متفاوت را دربرمی‌گرفت؛ دوره‌ دیوارها، و دوره‌ آن‌سوی دیوارها. خطری که آن مجموعه را تهدید می‌کرد، و به نظرم تهدیدی جدی هم بود، خطر تکراری و دست‌مالی‌شدن مضمون بود. در بخش نخست آن دفتر، دیواربازی داستان‌نویس، و در بخش دوم گیردادن او به داستان‌نویسان و شاعران مشهور آمریکای لاتینی تو ذوق می‌زد. حس می‌کردی داستان‌نویس مضمونی به دست آورده و حالا دیگر دست‌بردار نیست. این خطر به نظرم مجموعه‌ دیدار با خورشید را نیز البته با حدّت کم‌تری تهدید می‌کند. دفتر نخست و دوم این مجموعه البته مستثناست، و می‌توان داستان‌های این دو دفتر را به سبب آنچه من سبکیده‌گی روایت و زبان می‌نامم از بهترین داستان‌های پورجعفری، و شماری از آنها را از بهترین داستان‌های چند سال اخیر فارسی دانست. به‌ویژه، داستان «گئجه دور (!)» در دفتر نخست، و داستان «تب و لرز» در دفتر دوم به نظرم داستان‌های شسته‌رفته و برجسته‌‌ای ‌هستند، که فعلا در این معرفی کوتاه از تفسیر و تحلیل آنها درمی‌گذرم.

دفترهای دیگر اما از همان معضله‌ای‌ رنج می‌برند که پیش‌تر اشاره کردم؛ گو اینکه می‌توان از میان هریک از دو دفتر بعدی یکی ـ دو داستان را با صفاتی چون مسحورکننده و شسته‌رفته ستود و حتی در خور تفسیرشان دانست. مثلا داستان «چشم‌ها» در دفتر «تن» و داستان «لوکوموتیو» در دفتر «Metamorphoses». اشتباه نشود؛ مقصود این نیست که دیگر داستان‌های این دو دفتر نمی‌ارزند. عادت من است که وقتی مجموعه ‌داستانی می‌خوانم به هر داستان امتیازی می‌دهم. شیوه‌ امتیازدهی من در داستان‌های دو دفتر نخست و داستان‌های دفترهای سوم و چهارم فرق می‌کند. در دفترهای نخست و دوم، خواننده با داستان‌هایی مجزا و بی‌ربط به هم روبه‌روست؛ مضمون واحدی وجود ندارد، و هر داستان فضای خاص خودش را به تصویر می‌کشد.

اما داستان‌های دو دفتر بعدی مضون واحدی را پی می‌گیرند، و این باعث می‌شود من در میان داستان‌هایی با مضمونی واحد یکی را که به نظرم بهتر از داستان‌های دیگر است، به حکم تکرار، انتخاب کنم و باقی را کپی‌برابر با اصل یک مضمون بدانم. این انتقاد به نظرم جدی البته نباید بدان معنا در نظر گرفته شود که دیگر داستان‌های دو دفتر بعدی ارزش ندارند؛ هرکس به سلیقه‌ خود، و با منطق خود، ممکن است یکی از داستان‌های این دو دفتر را بهتر از بقیه بداند. عبارتی که به کار می‌رود تقریبا چنین خواهد بود: «این یکی از بقیه به این دلایل بهتر است»؛ درحالی‌که در تعیین امتیاز برای داستان‌های دو دفتر نخست، انتخاب با توجه به مضمون واحد نیست؛ تعیین امتیاز برای هریک از داستان‌های دو دفتر نخست، به ویژگی‌های درونی هر داستان مربوط می‌شود، نه به مضمون مشترک و تکراری همه‌ داستان‌ها. باری، و با این همه، معتقدم داستان‌های مجموعه‌ دیدار با خورشید پخته‌ترین داستان‌های کوتاه پورجعفری‌اند. زبان شسته‌رفته، تخیل فرهیخته، صداقت انسانی، و تکامل و پختگی مضمون‌ها و اندیشه، مجموعه‌ دیدار با خورشید را از دیگر مجموعه‌های پورجعفری متمایز می‌کند. درباب هریک از این ویژگی‌ها می‌توان با نشانه‌گذاری مستقیم و کالبدشکافانه سخن گفت، اما حتی همه‌ این ویژ‌گی‌ها با هم نمی‌تواند یک مجموعه را شاخص کند.