دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
شب بیداری هنرمند جوان
در فهرست ۱۰۰ رمان برتر و انگلیسی زبان قرن بیستم که به وسیله موسسه انتشاراتی «رندم هاوس» (Random house) و با همکاری بسیاری از نویسندگان و کتابشناسان برگزیده شد، رمان «اولیس» نوشته جیمز جویس بر صدر آن میدرخشد.
همچنین رمان «چهره مرد هنرمند در جوانی» در جایگاه سوم و رمان «شب بیداری فینگانها» (Finnegans Wake) در رتبه هفتاد و هفتم این فهرست قرار گرفتهاند.
تولد
جیمز جویس در دوم فوریه سال ۱۸۸۲ در خانوادهای اشرافی که رو به زوال نهاده بود، دیده به جهان گشود. ایرلند، زادگاهش، در آن زمان در جو وحشتناکی بهسر میبرد. از یکسو کشمکش میان کاتولیکها و پروتستانها، از سوی دیگر استعمار دولت انگلستان در آن سوی آبها شرایط سختی را پدید آورده بود.پدر جیمز مردی خوشگذران بود که کارهای بسیاری را تجربه کرد و سرانجام مامور مالیات شد. به همین سبب خانواده جویس مدام از این شهر به شهری دیگری در مهاجرت بودند. مادرش یک مسیحی کاتولیک و پرهیزگار بود. به همین جهت مذهب مادر و وطنپرستی پدر دو انگیزه محسوس در اندیشه و آثار جیمز جویس بهشمار میرود.جو حاکم بر ایرلند، جویس را نیز از این کشور فراری داد. او نیز مانند دیگر بزرگان ادب این سرزمین نمناک مانند اسکار وایلد، جاناتان سویفت و الیور گلداسمیت جلای وطن کرد با این حال هرگز در آثارش از دغدغه وطن غافل نشد.
● آغاز فعالیت ادبی؛ هزار صفحه خاطره
جویس فعالیت ادبی خود را با ثبت ماجراهای جوانی خود در هزار صفحه آغاز کرد. او از جمله نویسندگانی است که شهرتش را از کمیت آثار خود به دست نیاورده است. ۳ رمان و یک مجموعه داستان سراسر زندگی ادبی او را شامل میشود. البته ۲ دفتر شعر را هم باید به این مجموعه افزود که در مقابل عظمت آثار داستانیاش کمتر به چشم میآیند.
● دوبلینیها
مجموعه داستانهای کوتاه جویس در کتاب «دوبلینیها» گردآوری شده است. سیمایی که جویس در این کتاب از خلق و خو، آداب و اماکن دوبلین ارائه کرده چنان است که میگویند اگر روزی این شهر ویران شود، از سوی این کتاب میتوان دوباره دوبلین را ساخت. دوبلینی ها شامل ۱۵ داستان کوتاه است که در اغلب داستانها، پسری نوجوان، شخصیت اصلی است.
این کتاب در ایران توسط انتشارات نیلوفر و با ترجمه مشترک محمدعلی صفریان و صالح حسینی منتشر شده است.
داستانهای «گل» و «عربی» از مهمترین و شناختهشدهترین داستانهای دوبلینیها بهشمار میروند که بسیاری از منتقدان و تحلیلگران داخل و خارج از کشور در کلاسهای مبانی نقد و داستاننویسی آن را تدریس میکنند علت آن نیز شیوه روایت و سبک جویس در داستاننویسی است. راوی داستانها اغلب سوم شخص و دانای کل محدود است.
سبکی که توسط جویس در نوشتن داستان کوتاه باب شد این بود که شخصیت اصلی در پایان داستان به تجلی یا اپیفنی (epiphany) میرسد. به عبارت دیگر در اغلب داستانها شخصیت اصلی برای دستیابی به حقیقت به تجربههای شخصی میپردازد و سرانجام حقیقتی بر او آشکار میشود. تجلی کیفیتی است که در پایان داستانهای جویس حادث میشود و در این لحظه که مقارن با اوج داستان است، شخصیت اصلی به کشف شهودی نائل میشود. جمال میرصادقی از نویسندگان و تئوریپردازان داستان کوتاه در کتاب «جهان داستان» با آوردن داستان «گل» و نقد آن به تشریح سبک جویس میپردازد.
● چهره مرد هنرمند در جوانی
بعدها جیمز جویس همان کتاب هزار صفحهای ماجراهای جوانی خود را در رمان «چهره مرد هنرمند در جوانی» نظم داد این رمان که از کودکی تا ۲۲ سالگی «استیون ددالوس» را روایت میکند، به نوعی اتوبیوگرافی زندگی جویس در این سنین است. رمان با شرح گفتوگویی گرم بر سر میز غذاخوری درباره مذهب و ایرلند و استعمار و سیاست آغاز میشود.
با پیش رفتن صفحات کتاب و افزایش سن استیون ددالوس، قلم و بیان رمان نیز رشد مییابد و ثقیلتر میشود تا آنکه در قسمتهای پایانی کتاب خواننده با مفاهیمی همچون هنر و فلسفه هنر، تنهایی، عوامزدگی و جهل یک قوم روبهرو میشود.
رمان با روزنوشتهای استیون ددالوس به پایان میرسد و قهرمان کتاب نیز همچون زندگی واقعی جویس جلای وطن میکند. پرویز داریوش نخستین بار این رمان را به فارسی برگرداند ولی به دلیل کاستیهای ترجمه مخاطب ایرانی به شکل شایسته جیمز جویس این نابغه عالم ادبیات را نشناخت. منوچهر بدیعی که رمان چهره مرد هنرمند مرد در جوانی را ترجمه کرده بود، آن را تا هنگام مرگ داریوش منتشر نکرد و با انتشار این رمان با ترجمه بدیعی توسط انتشارات نیلوفر بود که ایرانیان قدری با جویس مانوس شدند. در سال ۸۶ چاپ دوم چهره مرد هنرمند در جوانی با اضافه شدن یادداشتهایی از سوی مترجم روانه بازار شد.
● اولیس
پس از آن جویس رمان جاودان خود با عنوان «اولیس» را خلق کرد. رمانی نزدیک به ۱۲۰۰ صفحه که انقلابی در دنیای ادبیات به شمار میرود. جویس را از پایهگذاران رمان مدرن جهان قلمداد میکنند. یکی از دلایل انتساب چنین القابی به وی این است که جریان سیلان ذهن را جویس داستاننویسی کرد. تا پیش از او سیلان ذهن در داستاننویسی به شکلی نامحسوس وجود داشت ولی جویس بود که آن را آگاهانه به کار برد و بعد از او نویسندگان بزرگ دیگری همچون «ویلیام فاکنر» و «ویرجینیا وولف» این شیوه را پی گرفتند.
بسیاری از اهالی ادب رمان «اولیس» را با رمان «در جستوجوی زمان از دست رفته» نوشته «مارسل پروست» مقایسه میکنند. اولیس به نوعی ادامه زندگی چهره مرد هنرمند در جوانی است و از ۲۲ سالگی به بعد یک جوان ایرلندی را نشان میدهد.
این رمان که مالامال از اسطورههاست و عنوانش نیز از حماسه «اودیسه» گرفته شده، نه تنها در فهرست ۱۰۰ رمان برتر قرن بیستم انگلیسی زبان موسسه انتشاراتی «رندم هاوس» بلکه در بسیاری از نظرسنجیهای جهان به عنوان شاهکار قرن ۲۰ معرفی و انتخاب شده است. «گابریل گارسیا مارکز» نویسنده سرشناس کلمبیایی در رمان «زندهام که روایت کنم» (زیستن برای بازگفتن) که به نوعی شرح زندگیاش است به خاطره خواندن اولیس اشاره میکند. جالب است که این رمان سترگ از نظر زمانی شرح یک صبح تا شب خانوادهای ایرلندی را دربرمیگیرد. جویس با کمک سیلان ذهن، تکتک لحظهها، مکانها، خاطرهها و رویاها را بازآفرینی میکند.
حتی صداهای گنگ لحظه بین خواب و بیداری طی صفحاتی با جزئیات تشریح میشوند و از این رو جویس تا مرز کشف شناخت ناخودآگاه پیش میرود. این نشان از اشراف وی به آثار فروید به خصوص کتاب «تفسیر رویا» دارد که در آن زمان رنسانسی در روانشناسی در اروپا پدید آورد. مدت ۱۴ سال است که رمان اولیس توسط منوچهر بدیعی به فارسی برگردانده شده است، اما به دلایلی که این مترجم در مصاحبه خود به تفصیل دربارهاش سخن گفته، تاکنون منتشر نشده است و اینکه خواننده فارسی چه زمانی مفتخر به خواندن این شاهکار شود، در هالهای از ابهام است اما بخش ۱۷ آن هم اینک در اختیار خوانندگان ایرانی است.
● شب بیداری فینگانها
رمان «شب بیداری فینگانها» یکی دیگر از مهمترین آثار جویس است که بهزعم بسیاری از مترجمان، قابل ترجمه به زبان فارسی نیست. جویس پس از نوشتن دوبلینیها ظاهراً بدون توجه به مخاطب و فهم او، آثار خود را در عین کم بودن تعدادشان، در شکوه و پیچیدگی میآفریند.
پیچیدگی آثار وی هم در کلام است و هم در مفاهیم و معناها و هم در تلمیحات و اشارات و استفاده از آیینها و اسطورهها. شب بیداری فینگانها برعکس اولین شرح یک شب تا صبح خانوادهای ایرلندی است.
● زندگی شخصی جویس
جویس مردی نحیف، مبتلا به روماتیسم،
نیمه کور، عاجز از درد سیاتیک، در جدال با دولت و در حال سرو کله زدن دائم با واژهنامههاست. اینها توصیفاتی است که همسرش از او کرده است. تا پایان عمر زندگی خود را بدون کار و با تکیه بر اعانههای این و آن و هدایای دوستان و موسسات خیریه گذراند و هرگز از این بابت ذرهای شرمگین نبود. اطمینان داشت هدایایش برای نسلهای آینده، بر هدایای دریافتی معاصران میچربد. اولیس در آمریکا به مدت ۸ سال اجازه انتشار پیدا نکرد و برای نخستین بار در پاریس منتشر شد. جویس خود معتقد بود که رمانش تا صد سال در ایرلند اجازه چاپ پیدا نمیکند. البته این پیشبینی جویس اشتباه از آب درآمد ولی ایرلند پس از فرانسه، آمریکا و انگلستان شاهد انتشار اولیس بود.
● مرگ
در دسامبر ۱۹۳۹ وقتی که ارتش هیتلر به پاریس رسید، خانواده جویس به سنژران پوی رفتند و هنگامی که فرانسه تسلیم نازیها شد، پناهنده زوریخ شدند. جیمز جویس که معتقد بود آینده تا بینهایت گذشته را تکرار میکند، از تکرار تاریخ خسته شده بود و علاقه به زندگی را از دست داد و مقاومت زیادی در برابر مرگ از خود نشان نداد. در روز ۱۰ ژانویه ۱۹۴۱ بر اثر زخم اثنیعشر در شکم به بیمارستان منتقل شد. عمل جراحی روی زخم کارساز واقع نشد و در روز ۱۳ ژانویه جهان با این نابغه ادبیات وداع کرد.
سجاد روشنی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست