چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
تخته سفید
به اندازه عبور تمام ثانیه هایی که در پی هم می گذرند
تو را عاشقم
من به مثال ماهی قرمز کوچکی در تنگ بلور ...
به سان رقص زیبای برگی در باد
و یا شاید به نمناکی چک چک یک باران بهاری
تو را عاشقم
من تورا بسیار عاشقم
از همان لحظه که مرا در هاله ای از نور آفریدی
از همان لحظه که من راهی زمین شدم
و تو راهی خانه کو چک قلبم
من تو را بسیار عاشقم
بسیار را نمی دانم چطور می توان وصف کرد
و یا شرح داد....
تو ولی بیش از این مرا عاشقی
به قدر تمام لحظه هایی که غافلانه حضورت را فراموش می کنم
تو ولی پشت خانه قلبم ایستاده ای و در می زنی...
بهار را نمی دانم چطور می شود نوشت
و یا چطور می شود خواند
بهار باید قطره ای از وجود تو باشد
و یا لحظه ای از حضور تو
بهار شاید صدای همان گنجشککان عاشقی باشد
که ترانه وار نام تو را می خوانند
و یا عطر نسیمی که گاهی
فقط در کوچه های خاکی می وزد
بهار را چه بنامم و یا چه بگویم...؟
که بی گمان تو خود بهاری
و بهار خود تو
که هر لحظه در کنار منی
و من
گاهی در کنار تو...
نیلوفر حیدری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست