جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
واقعیت نگری
یكی از اصول اساسی و جدی در سیره درخشان پیشوایان الهی تكیه بر واقعیات و حقایق، و دوری و پرهیز از هرگونه بیهودگی، خرافات و بدعتها است، حقیقت گرایی در سرلوحه زندگی پیامبران و امامان ( علیهم السلام) قرار داشت، چرا كه میدانستند بین آب و سراب فرق است و نباید این دو را درهم آمیخت، دعای هر روزه آنها این بود كه: «اللهم ارنی الاشیاء كما هی; خداوندا! امور را آنگونه كه هستبه من نشان بده .» یا عرض میكردند: «یا رب ارنی الحق كما هو عندك; خدایا حق را همانگونه كه در نزد تو ستبرای من نمایان كن .» (۱) و در فرازی از دعای بعد از نماز عشاء كه از امام صادق ( علیهالسلام) نقل شده چنین میخوانیم:
«اللهم ارنی الحق حقا حتی اتبعه، و ارنی الباطل حتی اجتنبه و لا تجعلها علی متشابهین، فاتبع هوای بغیر هدی منك; خداوندا! واقعیتحق را به من نشان بده تا از آن پیروی كنم، و باطل رابه من بنمایان تا از آن دوری ورزم، و حق و باطل را برای من مبهم و نامشخص نكن، كه در نتیجه از
هوای نفس خود به دور از راه هدایت تو، پیروی نمایم .» (۲)
بر همین اساس مبارزه با خرافات، و راههای بیهوده، و طریقههای پوچ و غلط انداز، و هرگونه بدعت، در سرلوحه تعلیمات پیامبران و رهبران الهی بوده و هست، آنها امین و راستگو و واقع بین بودند، و چهره حق را آنگونه كه بود به مردم نشان میدادند، نه این كه سراب را به عنوان چشمه زلال آب معرفی كنند، و فریب و دغل كاری وارد شوند، و باطل را به صورت حق و یا حق را به صورت باطل نشان دهند . پیكار آنها با بتسرپرستی و طاغوت پرستی و هرگونه تقلید كوركورانه و خرافات، برای آن بود كه حقیقت را به مردم نشان دهند، و پیرایهها را از چهره زیبای حق بزدایند، و آلودگیهای خرافات و انحرافات را از آیینه دل بشویند، سخن آنها این بود كه: «كل بدعهٔ ضلالهٔ و كل ضلالهٔ فی النار; هر بدعتی گمراهی است، و هرگمراهی موجب آتش دوزخ است .» (۳) آنها برای حفظ دستورهای الهی از دستبرد تحریف، آن چنان مراقب بودند كه در روایات آمده: امام صادق ( علیه السلام) یادی از عصر غیبت كرد، و برای استواری قلبهای مؤمنین، به خواندن دعای غریق سفارش نمود، عبدالله بن سنان پرسید: دعای غریق چیست؟ آن حضرت فرمود بگو: «یا الله یا رحمان یا رحیم، یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینك; ای خدا! و ای بخشایشگر مهربان، ای گرداننده دلها قلب مرا بر دینت استوار و محكم كن .» عبدالله میگوید من این دعا را خواندم ولی بعد از جمله مقلب القلوب، جمله «و الابصار» را پیش خود افزودم . امام صادق ( علیه السلام) به من رو كرد و فرمود: «خداوند گرداننده دلها و ابصار (چشمها) است، ولی آنچه را كه من گفتم همان را بگو، و چیزی بر آن كم و زیاد نكن .» (۴)
از این روایت دو مطلب استفاده میشود، نخست این كه در عصر غیبت امام عصر (عج) بر اثر شبهات و انحرافات عقیدتی، قلبها متزلزل شده و از حق فاصله میگیرند، باید به خدا پناه برد، و همواره برای استواری قلب و فكر، از درگاه الهی مدد جست، تا مبادا باطل جانشین واقعیت و حقیقت گردد، دوم این كه آنچه را امامان حق فرمودند، باید همان را پیروی كرد، و چیزی پیش خود بر آن نیفزود، گرچه در ظاهر آن چیز افزوده، درستباشد، آری امامان ( علیهم السلام) تا این اندازه مراقب حفظ حریم واقعیتها بودند . به عنوان مثال یكی از اموری كه خواص و عوام را از صراط مستقیم حق منحرف میكند توجیه گناه است، كه دارای خطر بزرگ است، و راههای اصلاح را به روی گنهكار میبندد، و گاه واقعیتها را در نظر او مسخ و دگرگون میسازد، مثلا ترس خود را با توجیه احتیاط، و ضعف نفس خود را با توجیه حیا، و حرص خود را به عنوان لزوم تامین زندگی، و تن پروری و كوتاهیهای خود را به عنوان قضا و قدر توجیه میكند، و به راستی چه مصیبت و دردی رنجآورتر از این كه انسان با تحریف مفاهیم ارزشمند اسلام، با دستخود، حق را وارونه جلوه داده، و خود و دیگران را از راه نجات محروم میسازد . توجیه گناه یك نوع فریب دادن و اغفال خود و مسلمین است، ظاهری زیبا و شرعی دارد، و باطنی آلوده مانند كسی كه مواد غذایی میفروشد، برای جلب مشتری، روی آن را از مواد خوب، و درون آن را از مواد بد میگذارد . كه امام باقر ( علیه السلام) به شخصی كه چنین كرده بود فرمود: «ما اراك الا و قد جمعتخیانهٔ و غشا للمسلمین; تو را نمیبینم مگر این كه خیانت و فریب مسلمانان را جمع كردهای .» (۵)
توجیهات دروغین، كه سراب را آب نشان میدهد، و به امور بیهوده و باطل، جلوه حق میپوشاند دارای انواع و اقسام گوناگون است، مانند: توجیهات عقیدتی، توجیهات سیاسی، توجیهات اجتماعی، توجیهات روانی، توجیهات فرهنگی، توجیهات نظامی، توجیهات اقتصادی و ... انسان حقیقتبین و واقع گرا، هرگز فریب این توجیهات را نمیخورد، بلكه با منطق استدلال، آن را میشكند و بطلان آن را فاش میسازد، به عنوان نمونه، هنگامی كه به فرمان یزید، امام حسین ( علیه السلام) و یارانش را كشتند، و بازماندگانشان را به صورت اسیر نزد یزید آوردند، یزید مطالبی گفت: از جمله برای فریب افكار عمومی به سر بریده امام حسین ( علیه السلام) اشاره نموده و گفت: صاحب این سر میگفت من برای حكومت كردن از یزید بهترم، گویا این آیه را نخوانده بود كه خداوند میفرماید: «قل اللهم مالك المك، تؤتی الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء; بگو خدایا مالك حكومتها تو هستی، كه به هر كس بخواهی حكومت میبخشی، و از هر كس نخواهی حكومت را میگیری، هر كس را بخواهی عزت میبخشی، و به هر كس بخواهی ذلت میدهی .» (۶) بنابراین طبق این آیه خداوند مرا عزیز كرد و حكومت را به من داد، و حسین را خوار نمود، و حكومت را از او گرفت .
زینب كبری (سلام الله علیها) در فرازی از خطبه خود به یزید چنین جواب داد: ای یزید! آرام باش و چنین سخن نگو، آیا فراموش كردهای سخن خداوند را كه میفرماید: «و لا یحسبن الذین كفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین; آنها كه كافر شدند و راه طغیان را پیش گرفتند گمان نبرند كه به آنان مهلت میدهیم به سودشان است، ما به آنان مهلت میدهیم فقط برای این كه بر گناهان خود بیفزایند، و برای آنها عذاب خوار كنندهای آماده شده است .» (۷)
یزید میخواستبا توجیه دروغین عقیدتی، واقعیت را دگرگون كند، كه زینب (سلام الله علیها) با خواندن این آیه، خواستبفرماید كه تو مصداق این آیه هستی، نه مصداق آیه «قل اللهم مالك الملك ...»
● واقعیت نگری از نظر قرآن
قرآن همه را به واقعیت نگری فرا خوانده، از هرگونه اموری مانند دروغ، فریب، لهو و لغو و سخنان بیاساس و بیهوده كه انسان را از صراط مستقیم حق دور میكند بر حذر داشته است . و با صراحت میفرماید: «و ان هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبیله; این راه مستقیم است، از آن پیروی كنید، و از راههای پراكنده (انحرافی) پیروی نكنید كه شما را از طریق حق دور میسازد .» (۸)
و در مورد دیگر میفرماید: «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه ... ; پس بندگانم را بشارت بده، همان كسانی كه سخنان را میشنوند، و از نیكوترین آنها پیروی میكنند، آنان كسانی هستند كه خداوند هدایتشان كرده، و آنها خردمندانند .» (۹)
و در مورد دیگر میفرماید: «والذین هم عن اللغو معرضون; مؤمنان از هرگونه لغو و امور بیهوده دوری میجویند .» (۱۰) و در آیه دیگر میفرماید: «و لو تقول علینا بعض الا قاویل لاخذنا منه بالیمین - ثم لقطعنا منه الوتین; اگر او (پیامبر) سخنی بیاساس بر ما میبست ما او را با قدرت میگرفتیم - سپس رگ قلبش را قطع میكردیم .» (۱۱) واژه اقاویل به معنی سخنانی است كه انسان از خود ساخته و بافته و حقیقتی ندارد .
این آیات كه نمونههایی از آیات بسیار است، با تاكید ما را به حقیقت گرایی فرا میخواند، و از هرگونه افسانه و خرافات و امور بیهوده برحذر میدارد . به راستی صدمات و آسیبهایی كه بر اثر دوری از حقیقت در طول تاریخ بر بشر وارد شده و فكر و فرهنگ اصیل بشر را تخریب و تحریف و منحرف ساخته، از ناحیه هیچ چیزی نرسیده است . بنابراین باید خطر آن را شناخت، و با دوری از بیهودگیها و خرافات از پوچی و بیمحتوایی خارج شد . و این درس بزرگی است كه قرآن به ما آموخته و ما را متوجه خطر عظیم بیهودهگرایی نموده است .
● چند نمونه از برخورد شدید پیشوایان با خرافات
مبارزه با خرافات و بیهودگیها در سرلوحه برنامه پیامبران و امامان ( علیهم السلام) بود، پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «من مشی الی ساحر او كاهن او كذاب یصدقه بما یقول فقد كفر بما انزل الله من كتاب; كسی كه به سوی جادوگر یا كاهن یا دروغگو برود تا آنچه را او میگوید تصدیق كند به كتابهای آسمانی كه خداوند نازل كرده كافر شده است .» (۱۲)
امام علی ( علیه السلام) میفرماید: «من مشی الی صاحب بدعهٔ فوقره فقد سعی فی هدم الاسلام; كسی كه به سوی بدعت گذاری برود و او را احترام كند، در ویران كردن بنای اسلام كوشش نموده است .
و از نصایح امام كاظم ( علیه السلام) به هشام این است كه فرمود: «اگر در دست تو گردویی باشد و همه مردم بگویند گوهر است، به حال تو سودی ندارد، و اگر در دست تو گوهر باشد و همه مردم بگویند گردو استبه حال تو ضرری ندارد، با این كه میدانی گوهر است .» (۱۳) یعنی واقعیت را محور قرار بده، نه سخن مردم را، جو زده نباش بلكه واقعیت نگر باش .
پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان ( علیهم السلام) با هرگونه افراط و تفریط، و غلو و تاویلات صوفیانه، و تحریفهای لفظی یا معنوی كه به وسیله افراد مرموز انجام میگرفت، به شدت دوری میجستند، و ساده لوحان فریب خورده را از خطر گرایش به این امور هشدار میدادند، و با مطرح كردن توحید ناب، از هرگونه شرك و بت پرستی و خرافهگرایی اظهار نفرت مینمودند، كه به عنوان نمونه نظر شما را به چند مورد جلب میكنیم:
۱) هنگامی كه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) سه ساله بود، نزد مادر رضاعی خود حلیمه سعدیه دربادیهای دور از مكه به سر میبرد، روزی به مادر رضاعی خود گفت: «ای مادر! چرا دو نفر از برادرانم را (منظور پسران حلیمه سعدیه است) در روز نمیبینم؟» حلیمه گفت: آنها روزها گوسفندها را به بیابان برای چراندن میبرند، و اكنون در بیابان هستند . پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دوست دارم من نیز همراه آنها بروم، حلیمه به او قول داد كه بامداد فردا، او را نیز همراه برادران به بیابان بفرستد . فردای آن روز فرا رسید، حلیمه روغن بر موی محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم) زد، سرمه بر چشمش كشید، و یك مهره یمانی (برای محافظت او) بر گردنش آویخت . محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم) (كه در همان دوران كودكی با خرافات و امور بیهوده مبارزه میكرد بی درنگ) همان مهره را از گردن بیرون آورد و به دور انداخت، سپس به حلیمه رو كرد و فرمود: «مهلا یا اماه! فان معی من یحفظنی; مادرجان! آرام بگیر این چیست؟ من خدایی دارم كه مرا حفظ میكند .» (نه مهره یمانی) . (۱۴)
۲) نیز در سیره درخشان رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده وقتی كه پسرش ابراهیم (در سال ۶ هجرت) در مدینه از دنیا رفت، در آن روز تصادفا آفتاب گرفت، مردم گرفتگی خورشید را نشانه عظمت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) دانستند و گفتند: «خورشید نیز در مرگ ابراهیم غمگین شد» وقتی كه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) این سخن دور از حقیقت را شنید، هنوز جنازه ابراهیم را دفن نكرده بود، مردم را به سوی مسجد فرا خواند، و بر فراز منبر رفت و به آنها فرمود: «خورشید و ماه دو نشانه بزرگ از قدرت خدا هستند، هرگز برای زندگی یا مرگ كسی نمیگیرند، هر وقتخورشید یا ماه گرفته شد نماز آیات بخوانید» آنگاه از منبر پایین آمده و با مردم نماز آیات خواندند .
جالب این كه در همین واقعه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) به علی ( علیه السلام) فرمود: «در میان قبر برو و جنازه را در میان لحد بگذار .»
علی ( علیه السلام) به این دستور عمل كرد، بعضی از حاضران گفتند: بنابراین حرام است كه انسان وارد قبر فرزندش شود، چنان كه پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) به همین دلیل وارد قبر فرزندش نشد . پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) بی درنگ این سخن بیهوده را نیز رد كرد، تا بدعتی در جامعه پدیدار نگردد، و به آنها فرمود: «ورود شما به داخل قبر فرزندتان حرام نیست، علت این كه من داخل قبر فرزندم نشدم از این رو بود كه مبادا با باز كردن گره كفن، چشمم به چهره فرزندم بیفتد و به شدت اراحتشوم، و شیطان مرا به بیتابی وا دارد، و پاداشم در نزد خدا تباه گردد .» (۱۵) به این ترتیب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با امور بیهوده و غیر واقعی مبارزه میكرد .
۳) در زندگی درخشان امام علی ( علیه السلام) آمده: در واقعهای، حضرت علی ( علیه السلام) مردهای را از روی اعجاز زنده كرد، عدهای با دیدن آن، در مورد آن حضرت غلو كردند، عبدالله بن سبا و اصحابش گفتند: علی ( علیه السلام) خدا است . آن حضرت وقتی كه این مطلب را شنید بسیار ناراحت گردید، آنها را احضار نمود و به آنها فرمود: «ای گروه! شیطان به شما غالب شده، من بنده خدا هستم و پسر بنده خدایم، و محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم) از من برتر است، او نیز بنده خدا است و ما بشری مانند شما هستیم، از كفر خارج شوید .» بعضی سخن علی ( علیه السلام) را پذیرفتند، ولی بعضی بر كفر خود باقی ماندند، آن حضرت پس از اتمام حجت، آنها را با آتش سوزان اعدام كرد، و به این ترتیب با برخورد شدید، بیهوده گویان را مجازات نمود . (۱۶)
۴) و در مورد دیگر آمده آن حضرت دو نفر از مسلمین را كه در برابر بت نماز میخواندند احضار نموده و آنها را از این كار بر حذر داشت، ولی آنها از عقیده خود باز نگشتند، علی ( علیه السلام) آنها را در میان گودال پر از آتش اعدام نمود . (۱۷)
۵) و در سیره امام صادق ( علیه السلام) آمده: فرزندش اسماعیل از نظر علم و كمالات، در سطح عالی قرار داشتبه طوری كه شیعیان تصور میكردند امام بعد از آن حضرت، اسماعیل است . اسماعیل در عصر امام صادق ( علیه السلام) از دنیا رفت، امام صادق ( علیه السلام) هنگام غسل دادن جنازه او و هنگام كفن كردن، و بعد از آن، به طور مكرر او را به اصحاب و شاگردانش نشان داد كه بنگرند و شهادت دهند كه اسماعیل مرده است (۱۸) ، امام صادق ( علیه السلام) میخواستبا این كار راه فریب را ببندد، تا مبادا در آینده عدهای با مطرح كردن امامت اسماعیل (به جای امام كاظم) مردم را به بیراهه كشانند، ولی در عین حال عدهای گمراه، به امامت اسماعیل دل بستند و او را امام غایب خواندند، و فرقه اسماعیلیه به وجود آمد .
۶) روزی ابوحنیفه امام صادق ( علیه السلام) را عصا به دست دید، پرسید: این عصا چیست؟ با این كه سن و سال شما به حدی نرسیده كه عصا به دستبگیری؟ آن حضرت فرمود: این عصا از یادگارهای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) است میخواهم از آن تبرك بجویم . ابوحنیفه میخواست عصا را ببوسد، امام صادق ( علیه السلام) آستینش را بالا زد و به او (كه با امام مخالفت میكرد) فرمود: سوگند به خدا تو میدانی مو و پوست دستم، مو و پوست رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) است، آن را (از روی عناد) نمیبوسی، و میخواهی عصای آن حضرت را ببوسی . ابوحنیفه جلو آمد كه دست آن حضرت را ببوسد، امام نگذاشت و به تظاهر او اعتنا نكرد این نیز درس دیگری از مكتب اهل بیت ( علیهم السلام) است كه مبادا به ضریح بوسی اكتفا كرده ولی در عمل با روش امامان ( علیه السلام) مخالفت نماییم .
در زندگی معاویه نقل شده: او پیراهنی از رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) و مقداری موی سر و ناخنهای آن حضرت را نگه داشته بود، وصیت كرد پس از مرگ، آن پیراهن را كفن او كنند، و آن مو و ناخنها را در دهان و بینی او نمایند، و یزید به این وصیت عمل كرد . (۱۹) به راستی این كارها برای معاویه با آن همه جنایاتش چه سودی داشت؟
اصل واقعیت نگری و پرهیز از بیهودهگرایی به ما میآموزد كه مردم باید از صراط مستقیم امامان حقیقی خارج نگردند، و فریب دغل كاران را نخورند، و به اموری مانند: رمالی، معركهگیری، طالع بینی، فالگیری، شعبده بازی، كف بینی، سركتاب باز كردن، و ... دل نبندند، و به دنبال خرافات و اراجیف یاوه سراها نروند، و در عین انجام جنایات و دوری از اصول، به اموری مانند تبرك جویی از مقدسات دل نبندند، و خود را نفریبند و نیز از بازیهای صوفیان دغلباز پرهیز نمایند، و بدانند كه به فرموده امام صادق ( علیه السلام): «هر كس به سخن گویندهای گوش فرا دهد، او را عبادت كرده است، اگر گوینده از سوی خدا سخن گوید، او خدا را عبادت نموده، و اگر از سوی ابلیس سخن گوید، او ابلیس را پرستیده است .» (۲۰)
گویند: یكی از دغلبازان صوفی به نام عبدالسلام بصری كه از صوفیان و زاهدنماهای معروف بصره بود، و مریدهایی داشت، روزی در بصره در نماز جماعت چندین بار گفت: چخ چخ . مریدان پس از نماز از او پرسیدند چرا چخ چخ میكردی؟ او گفت: با چشم بصیرت دیدم سگی میخواست وارد مسجدالحرام در مكه شود، او را از آنجا دور ساختم . مریدان ارادت بیشتری به او پیدا كردند، یكی از این مریدان شب به خانه خود آمد و جریان را به همسرش گفت: همسر او كه بانویی هوشمند بود به شوهر گفت: یك شب آقای مرشد را با عدهای از مریدانش به خانه ما دعوت كن، تا خانهمان از قدوم او مبارك گردد .
شوهر پیشنهاد همسر را پذیرفت، شب موعود فرا رسید و مرشد و همراهان آمدند و در كنار سفره نشستند، غذای آن شب مرغ و پلو بود، مطابق طرح همسر هوشمند، كنار هر كدام از مهمانان یك مرغ بریان و مقداری برنج نهادند كه مرغ دیده میشد، ولی در مورد مرشد، مرغ را در درون برنج نهاده كه دیده نمیشد . مرشد به صورت اعتراض پرخاش كرد و گفت: پس مرغ چه شد؟ در همین فرصتبانوی هوشمند نزد مریدان مرشد گفت: «مرشدی كه مرغ را زیر یك لایه برنج نبیند، چطور در بصره سگی را كه در مكه وارد مسجد الحرام میشود میبیند؟!» در این هنگام عبدالسلام رسوا شد، و حاضران هوشمندی آن زن با معرفت را تحسین كردند . (۲۱)
به امید آنكه در پرتو معرفت و هوشمندی، باتكیه به واقعیات، از امور خرافی بیهوده دوری جسته، و وقت عزیز خود را در راه پوچ و هیچ نابود نسازیم كه چنین كاری نیاز به هوشیاری و دقت و توجه دارد .
حجهٔ الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی
پینوشتها:
۱ . بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۱۰ و ۱۱ .
۲ . همان، ج ۸۶، ص ۱۲۰ .
۳ . وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۱۲
۴ . اعلام الوری، ص ۴۳۲ .
۵ . وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۰۹ .
۶ . سوره آل عمران، آیه ۲۶ .
۷ . همان، آیه ۱۷۸; بحار، ج ۴۵، ص ۱۳۱ - ۱۳۳ .
۸ . سوره انعام، آیه ۱۵۳ .
۹ . سوره زمر، آیه ۱۷ و ۱۸ .
۱۰ . سوره مؤمنون، آیه ۳ .
۱۱ . سوره حاقه، آیه ۴۴ - ۴۶ .
۱۲ . سفینهٔ البحار، ج ۲، ص ۵۰۰ .
۱۳ . وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۵۱۱; بحار، ج ۱، ص ۱۳۶ .
۱۴ . بحار الانوار، ج ۱۵، ص ۳۹۲ .
۱۵ . همان، ج ۲۲، ص ۱۵۵ و ۱۵۶ .
۱۶ . بحار، ج ۴۱، ص ۲۱۴ و ۲۱۵ .
۱۷ . وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۵۵۶ .
۱۸ . ارشاد مفید (ترجمه شده)، ج ۲، ص ۲۰۱ .
۱۹ . بحار، ج ۱۰، ص ۲۲۲ ; ناسخ التواریخ، امام حسین ( علیه السلام)، ج ۱، ص ۳۶۹ .
۲۰ . بحار، ج ۷۲، ص ۲۶۴ .
۲۱ . اقتباس از انوار نعمانیه، ص ۲۳۵ .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست