واپسین لحظات

داوری های درست امسال باعث انتخاب این بازی به عنوان بهترین بازی سال شد

عنوان: The Walking Dead: No Time Left – Episode ۵br>

پلتفرم: PC، Xbox۳۶۰، PS۳

ناشر: Telltale Games

سازنده: Telltale Games

سبک: ماجرایی

امتیاز: ۹

قبل از هر چیز انتخاب‌شدن The Walking Dead به عنوان بهترین بازی سال را در همایش VGA به تمام دوستداران این بازی و طرفداران سبک ماجرایی تبریک می‌گوییم. با این‌که شکایت‌های فراوانی نسبت به انتخاب‌های VGA شده است، اما داوران امسال با چشمانی باز قضاوت کردند و بازی‌های مستقل و کوچک قربانی غول‌های بزرگ نشدند. این نشان می‌دهد صنعت بازیسازی با تحولاتی همراه ‌شده است و سبک ماجرایی نیز با روحی تازه قدرتمندتر از همیشه ظهور خواهد کرد. بگذریم، پایان قسمت چهارم بازی آنقدر غافلگیرکننده و احساسی بود که همگی مدت‌ها منتظر عرضه آخرین قسمت از فصل اول این بازی بودیم تا نتیجه کار و سرنوشت بازمانده‌ها را نظاره کنیم. اخیرا تمام اینترنت پر شده از بحث‌هایی در ارتباط با تصمیم‌های مختلفی که در کل این مجموعه اتخاذ شده است. اگر به سایت یوتیوب سر بزنید با حجم زیاد فیلم‌هایی مواجه می‌شوید که کاربران مختلف در مورد تصمیمات خود در بازی آپلود کرده‌اند. به هرحال مردم می‌خواهند بدانند شرکت Telltale توانسته به پرسش‌هایی که در ذهن مخاطبانش ایجاد شده بدرستی پاسخ دهد یا خیر؟ از اول که واکینگ دد را شروع کردیم همیشه منتظر بودیم ببینیم عواقب تصمیم‌هایمان کجا دامن‌مان را می‌گیرد.

آخرین قسمت این فصل تقریبا به تمام سوا‌ل‌های شما پاسخ می‌دهد و بعد از اتمام آن یک حس عجیبی توام از فقدان و خوشحالی، حیرت‌زدگی و نتیجه‌گیری نهایی و پشیمانی و افتخار به سراغ آدم می‌آید که حقیقتا توضیح آن کاری دشوار است. بیش از شش ماه با این بازی همراه بودیم و در موقعیت‌های مختلف تصمیم‌های گوناگونی گرفتیم که شاید خیلی از آنها الان چندان در خاطرمان نباشد، اما وقتی بازی تمام آنها را ناگهان به رویتان می‌آورد، بعضا ممکن است از یکسری کارها و گفته‌های خود تعجب کرده یا از انجام دادن‌شان پشیمان شوید. چیزی که به طور قطع در مورد این احساس می‌توان گفت این است که حتما یک بار دیگر، دیر یا زود بازی را تمام خواهیم کرد و آن وقت است که می‌فهمیم سازنده‌ها با چه دقت و ظرافتی مخصوصا قسمت‌های دوم به بعد را به آخرین قسمت بازی ربط داده‌اند.

نتیجه کارهایی مثل دزدیدن لباس و آذوقه از پشت یک ماشین در قسمت دوم تاثیرش را در این قسمت می‌گذارد و قهرمان داستان لی اورت باید جوابگوی تمام تصمیم‌هایی که گرفته باشد. حتی درهمان ابتدای بازی یک موقعیت حیاتی برای لی ایجاد می‌شود که تاثیر مستقیم و مشهودی روی بدن او خواهد داشت. کلمنتاین که در قسمت چهارم گم شده بود، دوباره پیدا می‌شود، اما دیگر آن کودک همیشگی نیست. روحیه او محکم‌تر شده و آموزش‌هایی که در قسمت سوم به او داده‌اید در اینجا نتیجه می‌دهد! «زمانی باقی نیست» به نسبت قسمت‌های قبلی بسیار کوتاه‌تر بوده و اتمام آن کمتر از یک ساعت زمان می‌برد. تغییر محیط چندانی هم در بازی دیده نمی‌شود و بازمانده‌ها کلا بین چهار یا پنج منطقه کوچک جا‌به‌جا می‌شوند. برخلاف قسمت‌های قبلی شخصیت جدیدی هم وارد داستان نمی‌شود تا گره‌های داستانی ایجاد شده از قسمت‌های قبلی مثل سرنوشت پدر و مادر کلمنتاین بخوبی توضیح داده شوند. صحنه‌های اکشنی نیز در بازی وجود دارد که از همان رویه قسمت‌های قبلی پیروی می‌کند و خوشبختانه لی قسمت‌‌های بزرگ مثل نردبان را دیگر در جیب نمی‌گذارد، بلکه به دست می‌گیرد و راه می‌رود! کلا گیم‌پلی بازی تغییر چندانی نکرده است.

چند دیالوگ احساسی در بازی وجود دارد که واقعا تاثیرگذار است و صحنه‌ها و موقعیت‌هایی پدید می‌آید که شاید باور کردنشان کمی سخت باشد. متاسفانه یکی از ضعف‌های کلی این مجموعه یعنی بی‌تاثیر‌بودن بعضی از تصمیم‌ها بر روند اتفاقی که یک بار به وجود آمده، همچنان به قوت خود باقی است. به عنوان مثال اگر قرار باشد یکی از شخصیت‌های بازی بمیرد، تصمیم‌های شما به هیچ عنوان نمی‌تواند این شرط را تغییر دهد، بلکه در بهترین حالت که اتفاقا اندک هم هست، آن را به تعویق می‌اندازد. روی هم رفته قسمت پنجم بازی عواقب تصمیم‌ها را به شما نشان داده و خود شامل تصمیم‌هایی است که به نظر می‌رسد آغاز‌کننده روایتی جدید و متفاوت در فصل دوم بازی خواهد بود. احتمالا تا چند ماه دیگر هیچ خبری از فصل دوم بازی نخواهد بود، ولی هر موقع که می‌خواهد عرضه شود،شدیدا امیدواریم این اشکال بی‌تاثیر‌بودن تصمیم‌ها بر یک سری سرنوشت‌های از پیش تعیین شده را نداشته باشد.

مجید رحمانی