دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
گفتاری درباره قلم
قلم چیست؟
ن و القلم و ما یسطرون (۱) : ۱. سوگند به ن و سوگند به قلم و آنچه كه به وسیلهٔ قلم مینویسند.
قلم زبان و بیان عقل و معرفت انسانهاست. قلم بیانكننده فكر و اندیشه و شخصیت صاحب قلم است. قلم زبان دوم انسانهاست. قلم بیانگر فكر و فرهنگ و هویت ملتهاست. قلم ترسیمكننده خطوط فكری و سیاسی و اجتماعی و ادبی ارباب ادب و قلم و معرفت است. قلم انتقالدهنده فكر و فرهنگ به نسلهای حاضر و آینده است. قلم حلقه وصل فرهنگها و اندیشههاست. قلم ترجمان فكر و هنر و اندیشه است. قلم پردهگشای راز آفرینش است. قلم هدایتگر عقلها و مغزهاست.
استقامت و استواری ملك و دین و تحقق عیش صالح، به بركت قلم و در سایهسار قلم است. قلم است كه دعوت كننده به حق است. قلم است كه مایهٔ نورانیت دلها و جانهاست. قلم است كه چون از دل سخن گوید و از سرِ اخلاص به جولان آید بر دلها نشیند. قلم است كه یك كلمه و حكم آن میتواند موجب نجات انسان و یا جامعهای شود؛ و در صورت خطا و غلط و منحرف بودن، میتواند انسان و یا انسانهایی را گمراه كند.
قلم وسیلهٔ تجلی خدا در آفرینش است. قلم مشیت حضرت حق در تصویر و ترسیم و تقدیر عالم است. قلم ترجمان حقایق عالم غیبالغیوب و غیب مكنون و غیب مطلق، در بروز و ظهور كلمات وجودیه و حقایق امكانیه در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و الواح عالم غیب و شهود است. قلم منشأ و سرچشمه حضرت حق در مجالی و حضرات وجودیه و حضرات خمس و «كن وجودی و انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له كن فیكون» است.قلم صنع و حكمت و تقدیر و تعلیم و هدایت و عزت است. قلم استقامت در راه خدا، علیگونه بودن، خدایی بودن، خدامحوری، حقمداری، اتقان در كارها داشتن، توازن داشتن و در صراط مستقیم حركت كردن است. قلم حساب و كتاب و رحمانیت و ربوبیت است؛ وسیلهٔ اقامه وزن و قسط و عدل و بیداری و آگاهی است؛ نور علم و عقل و معرفت است؛ چراغ در تاریكیهاست؛ ترجمان وحی و عنایات خداست؛ عامل پرهیز از افراط و تفریط و جنون و جنزدگی و خودمحوری است؛ دلیل بر رسالت رسول اكرم(ص) است؛ رمزی است به سوی حقایق عالم؛ چراغی است نشانگر وحی و نبوت؛ وسیلهٔ نجات است و سعادت.
جایگاه قلم
قلم و ارباب قلم، در طول حیات پرفراز و نشیب خود رنجها كشیده و زجرها دیده و تحولات فراوانی را مشاهده و احساس كردهاند. امروزه نیز جایگاه قلم و ارباب قلم در فرهنگ و معارف اسلامی و حقایق قرآنی، بس رفیع و سترگ و بلند است. تا آنجا كه فرمودهاند: اول ما خلق الله القلم (۲) : اول چیزی كه خداوند آفرید، قلم بود. همانطور كه فرمودهاند: اول ما خلق الله العقل: اول چیزی كه خداوند بر آن لباس هستی پوشانید، عقل بود. (۳) یا فرمودهاند: اول ما خلق الله نور نبیك یا جابر. یا: اول ما خلق الله نوری (۴) . اولین چیزی كه خداوند متعال آفرید، نور پیامبر اكرم، حضرت محمدبن عبدالله(ص) است. یا: نور من است.در روایتی از رسول اكرم(ص) آمده است كه فرمودند: انّ اول ما خلق الله القلم. فقال له: اكتب. قال: یا رب، و ماذا اكتُبُ؟ قال: اُكتبُ مقادیر كل شیء حتی تقوم السّاعهٔ (۵) : همانا نخستین چیزی كه خداوند متعال آن را آفرید قلم بود. پس به او فرمان داد: كه بنویس. عرض كرد: پروردگارا! چه بنویسم؟ فرمود: مقدار و تقدیر هر چیزی را، تا روز قیامت.در روایت دیگر فرمود: اكتب القَدَر ما كان و ما هو كائن الی الابد. (۶) یعنی آنچه را كه بوده و تا ابد خواهد بود، بنویس.
آری! مقام قلم، مقام علم حضرت حق متعال به نظام آفرینش و منشأیت برای خلقت، و تجلی برای ایجاد و ایجاب برای وجوب و وجود، و علم اجمالی و تفصیلی حق به موجودات و صدور حقایق وجودی و افاضات الهی بر لوح قضا و قدر و تقدیر و مشیت امر و خلق است.
یدالله و ید الرحمن و راقم حقایق و فیاض علی الاطلاق (۷) : پروردگار عالم، با قلم، نور فیض حقایق عالم را بر لوح محفوظ رقم میزند؛ و نور الله، نور السموات و الارض را، برای صفحات الواح نور، افاضه و اشراق میفرماید. و رب الارباب با عنایت یدالله فوق ایدیهم، اسرار عالم را از مَكمَن غیب به منصّه ظهور از باطن عالم به اسم یا ظاهر، متجلی میسازد.بحث قلم، علم خداوند متعال، قضا و قدر، قلم تقدیر، قلم مثبِت نخستین مخلوق، لوح محفوظ، لوح محو و اثبات، صحف الهی و كتب رحمانی، كلمات وجودی، ملائكهٔ كرامالكاتبین، كتاب مكنون (۸) ، و بحث انسان كامل، حقیقت انسان كامل، مراحل وجودی و مراتب كمال انسان و تطبیق عوالم وجودی با مراحل و مراتب كمال انسان تا مقام انسان كامل، از زیباترین، لطیفترین، عمیقترین و باارزشترین بحثهای نورانی قرآن كریم و معارف آل البیت، علیهم السلام، است؛ كه درك آن و آشنایی با گوشههایی از این معارف گهربار، چشم و چراغ زندگی مردان خدا و اولیای الهی است.
در روایات نورانی اسلامی، «ن» به عنوان اسم رسولالله(ص) و «القلم» به عنوان اسم امیرالمؤمنین علی(ع) تفسیر و تعبیر شده است. در برخی روایات فرمودهٔ پیامبر اكرم(ص)، برای پیامبر(ص) پنج اسم در قرآن كریم آمده و پنج اسم نیامده است. آن پنج اسم آمده، عبارتاند از: طه، یس، ص، ق، ن. و فرموده است: منظور از «القلم»، امیرالمؤمنین(ع) است. چون او تبلور معارف الهی و زبان او زبان حقایق صمدانی و باب مدینه علم و نقطه پرگار معارف و نقطهٔ بای بسمالله است. او زبان و بیان و قلم و كلام و سخن حق و حقیقت، و مجسمهٔ علوم و معارف و كلمه جامعه الهیه و آیتالله العظمی و زبان اسلام و قرآن و تجلی اسمای حسنای الهی است.
صاحب تفسیر كنزالدقایق مینویسد: و امیرالمؤمنین(ع) را قلم نامیدهاند؛ چون همانطور كه قلم منشأ آثار و بركات فراوان برای بشریت، و یكی از دو زبان انسان، و بازگوكنندهٔ ضمیر وی است، و آنچه را كه او به نزدیكان میخواهد بگوید با زبان میگوید و آنچه را به كسانی كه از وی فاصله دارند میخواهد برساند با قلم میرساند، و زبان و قلم دو زبان گویا و دو نوع وسیله ابلاغ پیام انسان است، و به واسطه قلم احكام دین حفظ میشود و امور عالمیان استوار میگردد، اینهمه را در وجود مبارك امیرالمؤمنین(ع) به نحو احسن میتوان یافت. او زبان و قلم حق است؛ همانطور كه یدالله و عینالله و اذنالله است، اذن واعیه و قلب واعیه و قلم گویای حقایق و معارف عالم هستی و بیان سرّ و سرّ سرّ كارگاه عظیم آفرینش و تجلی ولایت و صمدانیت و عصمت و اوعیه علم الله است.
رسالت قلم
مهم، مظروف و محتوای این ظرف و یا این ظروف است. «چو در بسته باشد چه داند كسی / كه گوهرفروش است یا پیلهور؟»
اساس كار آن است كه محتوای زیبا و انعكاس جمال جمیل علیالاطلاق و اشعه پرتو ذات و اسما و صفات، در قالب قلم، زبان، بیان، هنر و تصویر و آفرینشهای سازنده و آموزنده و نمایش حقایق در لباس زیبای حروف و كلمات و سخنان و عبارات و اشعار و مفاهیم زنده و چهرههای الهامبخش و آموزنده ارائه شود.مهم، همراهی، همسویی، آشنایی و انس، نزدیكی و قرب، تشبّه و تلاش برای وصال و كسب نورانیت و تجلی به نور حقیقت و لبریز شدن دلها و جانها از جام معرفت است. كه نوریان، نوریان را طالباند، و ناریان، ناریان را عاشقاند. «جمله ذرات زمین و آسمان / با تو میگویند صبحان و شبان / ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم / با شما نامحرمان ما خاموشیم. / چونكه تو سوی جمادی میروی / محرم روی جمادی كی شوی؟»گاهی تأثیر قلم، از تأثیر زبان بیشتر و قلم ماندنیتر و جاودانه است. چه، آثار ارباب قلم بوده كه به فرهنگها و كتابها و كتابخانهها و تمدنها تبدیل شده است. و خداوند، انبیای گرامی و پیامبران اولوالعزم خود را با كتابها و صحف فرستاده است. گرچه ایشان اهل زبان و قول و منطق و دعوت به خیر نیز بودهاند، و از دو زبان بیان و قلم و عقل و وحی، هردو، در راه آرمانهای الهی و حاكمیت توحیدی استفاده نمودهاند. بلكه گاهی، از زبان شمشیر نیز بهعلاوه زبان منطق و كتاب و حكمت و وحی، بهره بردهاند.السیوف مقالید الجنهٔ و النار (۸) . كه شمشیرها نیز كلیدهای دربهای بهشت و جهنماند و نقش تعیینكنندهای در سعادت و شقاوت انسانها دارند.در تفسیر كنزالدقایق، ذیل این آیه شریفه آمده است: برخی از بزرگان گفتهاند: استواری دین و دنیا، به دو چیز است «القلم و السیف. و السیف یخدم القلم.»: قلم و شمشیر. و شمشیر خدمتگزار قلم است.آنگاه میگوید: چه بسا این معنا و نامگذاری، از باب مجاز و كنایه باشد. و منظور، صاحب قلم و صاحب شمشیر است؛ كه دین و دنیا به آن دو استوار میگردد. و امیرالمؤمنین(ع)، اینچنین بود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست