پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
مجله ویستا

آدم‌های خوشبخت تک قطبی


آدم‌های خوشبخت تک قطبی

آدم کیف می‌کند مستعمره این آدم‌های خوشخو باشد و فقط صادرات آنها را وارد زندگی‌اش کند. وقتی از بین این همه رستوران می‌کوبی و می‌روی یک جای خاص، بین این همه عطاری می‌روی یک عطاری …

آدم کیف می‌کند مستعمره این آدم‌های خوشخو باشد و فقط صادرات آنها را وارد زندگی‌اش کند. وقتی از بین این همه رستوران می‌کوبی و می‌روی یک جای خاص، بین این همه عطاری می‌روی یک عطاری خاص، بین این همه قصابی یک قصابی خاص، بین اینهمه گل فروشی یک گل فروشی خاص و... حتی اگر راهش دور باشد، حتی اگر هنرش هنری‌تر از بقیه نباشد، حتما برای این است که آن آشپز، غذا که می‌پزد وقتی آماده شد رویش خلق خوش رنده می‌کند، آن عطار برایت گل بابونه و عناب که می‌پیچد، چهارتا پر خشخویی هم می‌گذارد، قصابی که مشتری‌اش هستی هم گوشتی را که برایت می‌کِشد را اگر با ذره‌بین زیر و رو کنی رگ و پی از بدخویی تویش نمی‌بینی، گل فروش دوست داشتنی‌ات همیشه خدا چند تا شاخه خوشخویی معطر می‌گذارد لای دسته گل‌ات. همین می‌شود که از بین این همه آدم که محصولاتشان را برای تو صادر می‌کنند و چشم دوختند تا واردشان کنی، فقط بعضی‌ها را برای همیشه انتخاب می‌کنی و به بقیه نه(!) می‌گویی. انقدر که انگار سرقفلی سبد خریدت شدند یا تو مستعمره آنان شدی... و چقدر خوشبخت هستند آنهایی که یک عالمه مستعمره دارند تا بهشان سبد سبد خوش خلقی بفروشند.

همه هم البته کالای خوردنی و آویختنی و پوشیدنی ندارند. بعضی وقت‌ها هست که فقط مستعمره خوشخویی خالی‌شان می‌شوی. حتی وقتی نه گل بابونه‌ای دارند و نه غذایی و نه شقه گوشتی که مشتری‌ات کنند... و چقدر خوشبخت هستند آنهایی که یک عالمه مستعمره دارند تا ازشان سبد سبد خوش خلقی خالی(!) ببرند.

خوشخویی یک قطب است و بدخویی یک قطب دیگر. بعضی‌ها توی این قطب هستند و بعضی‌ها توی آن قطب و برخی هم دو قطبی‌اند. و چقدر خوشبخت هستند آدمهای تک قطبی خوشخو.

نویسنده: لیلا باقری