جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
آیا کوچکسازی دولت به مهار فساد اقتصادی در ایران میانجامد
![آیا کوچکسازی دولت به مهار فساد اقتصادی در ایران میانجامد](/web/imgs/16/138/66ect1.jpeg)
بحث فساد اقتصادی و نحوهی مقابله با آن در اقتصاد ایران از پایان جنگ هشتساله تاکنون سالبهسال از اهمیت بیشتری در گفتار اصلاحات اقتصادی برخوردار شده است. در این میان نیز بیشترین سهم را اقتصاددانان جریانِ غالبِ علم اقتصاد داشتهاند، یعنی طرفداران نظام بازار. ازاینرو، رویکردی که تاکنون در تبیین فساد اقتصادی و شیوههای مقابله با آن در مباحث مربوط به اقتصاد ایران استفاده شده عمدتاً در حمایت از اصلاحات اقتصادی بازارگرایانه بوده است.
ساختارِ قریببهاتفاق پژوهشهایی که اقتصاددانان بازارگرا دربارهی فساد اقتصادی در اقتصاد ایران به عمل آوردهاند عمدتاً از سه مؤلفه تشکیل شده است: ابتدا مقدمهای تحلیلی، سپس استنتاجی تبیینی، و نهایتاً توصیهای سیاستی. در مقدمهی تحلیلی عمدتاً تجزیه و تحلیل فساد با تمرکز بر نوعی نهاد اقتصادی صورت میگیرد که فساد را امکانپذیر ساخته است. بر طبق این مقدمهی تحلیلی، تخصیص کالاها و خدمات از طریق نهاد بازار برای تعدادِ کمتری مجال فساد فراهم میکند تا مکانیسم تخصیصی که به تصمیمگیریهای اداری بستگی دارد، یعنی مکانیسم تخصیص دولتی. در این مقدمهی تحلیلی غالباً به درستی تأکید میشود که مثلاً دولتیها میتوانند منافع مالی گستردهای را با قراردادهای تدارک کالاها و خدمات و ارائهی امتیازات گوناگون برای کسان خاصی فراهم بیاورند. متعاقب این مقدمهی تحلیلی به این استنتاج تبیینی مبادرت میشود که علت اصلی گسترش فساد اقتصادی در دهههای اخیر همانا افزایش اندازهی دولت در اقتصاد ایران بوده است. نهایتاً از این استنتاج تبیینی نیز به این توصیهی سیاستی رسیده میشود که برای کاهش فساد اقتصادی اصولاً چارهای نیست الا کوچکسازی دولت در اقتصاد ایران.
در این یادداشت با تأکید بر اقتصاد ایران در دورهی پس از جنگ هشتساله میخواهم استدلال کنم که گرچه مقدمهی تحلیلی پژوهشهایی از این دست به درستی نشان میدهد که اگر بدنهی دولتی در شرایطی که فاقد ویژگیهای حکمرانی خوب است رو به گسترش بگذارد امکانات وقوع فساد اقتصادی نیز به احتمال قوی افزایش خواهد یافت، اما استنتاج تبیینی مطالعاتی از این قبیل مبنی بر رابطهی علیتی میان گسترش فساد اقتصادی و بزرگشدنِ اندازهی دولت در ایران بعد از جنگ به تمامی نادرست است و توصیهی سیاستیشان مبنی بر مبارزه با فساد اقتصادی از طریق کوچکسازی دولت در اقتصاد ایران نیز گمراهکننده.
بنا بر چنین پژوهشهایی، همان طور که پیشتر اشاره شد، مکانیسم تخصیصی که به تصمیصمگیریهای اداری بستگی دارد یعنی مکانیسم تخصیص دولتی برای بروز فساد بهمراتب مستعدتر است تا مکانیسمی که تخصیص کالاها و خدمات را از طریق بازار به انجام میرساند. آشکار است که این پژوهشها فساد را عمدتاً از طریق درانداختن پرسش در زمینهی «عرضه»ی فرصتها برای فساد مطالعه میکنند، یعنی از زاویهی امکانات وقوع رفتار فسادآلود. البته این طرفِ عرضه بیتردید مهم است و وقتی اندازهی دولت بزرگ میشود امکانات وقوع فساد نیز احتمالاً افزایش مییابد. بااینحال، به نظر میرسد این پژوهشها از یکی از مهمترین علل افزایش فساد در اقتصاد ایران غفلت کردهاند، یعنی طرفِ تقاضای رفتار فسادآلود. سوای امکانات وقوع فساد، بروزِ واقعیِ رفتار فسادآلود همچنین به این بستگی دارد که چه تعداد از افرادی که به فرصتهای فسادآمیز دسترسی دارند فسادپذیرند نه فسادگریز. نسبتِ تعداد افراد فسادگریز به تعداد افراد فسادپذیر البته به یک متغیر مهم بستگی دارد که کسانی آن را «اخلاق همگانی» نامیدهاند. این اخلاق همگانی است که میزان تقاضا برای رفتار فسادآلود را تعیین میکند، صرفنظر از این که طرفِ عرضهی رفتار فسادآلود چقدر گسترده شده باشد، یعنی صرفنظر از اندازهی دولت.
در فردای انقلاب ۱۳۵۷ و دوران جنگ هشتساله گرچه اندازهی دولت در اقتصاد ایران افزایش یافته بود و به این اعتبار طرفِ عرضهی فساد رو به گسترش گذاشته بود اما به دلیلِ غلبهی نوع خاصی از اخلاق همگانی که احیاناً میزان تقاضا برای رفتار فسادآمیز را محدود میکرد میزان فساد در اقتصاد ایران احتمالاً شدت نیافته بود. در سالهای بعد از جنگ که اندازهی دولت باز هم بزرگتر شد ما شاهد افزایش فساد در اقتصاد ایران هستیم. اما این رشد فساد شاید نه صرفاً معلولِ افزایش اندازهی دولت بلکه ناشی از استحالهی اخلاق همگانی بوده باشد، یعنی ناشی از دگرگونیهای پدیدآمده در طرفِ تقاضای فساد که نسبتِ افراد فسادپذیر به فسادگریز را افزایش داده بود.
استحالهی اخلاق همگانی در ایرانِ دو دههی اخیر را میتوان در آینهی دگرگونی بنیادیتری ردیابی کرد که جامعهی ایرانی را در دورهی پس از جنگ درنوردیده است: بخشهای گستردهای از جامعهی ایرانی در دورهای زمانی که از سالیان منتهی به انقلاب ۱۳۵۷ شروع میشود و با پایان جنگ هشتساله به انتها میرسد خوشبختی را عمدتاً در حوزهی سیاست و از طریق کنشهای دستهجمعی جستوجو میکردند اما از پایان جنگ به این سو عمدتاً خوشبختی را در حوزهی اقتصاد و از طریق
کنشهای فردی دنبال میکنند. بخشهای گستردهای از جامعهی ایرانی در چند سالهی پیش از انفلاب و مقطع انقلاب و سالیان جنگ دربارهی منافع همگانیْ
دغدغهی بیشتری داشتند اما در سالیان پس از جنگ عمدتاً بر نفع شخصی تمرکز پیدا کردهاند، باری، در دورهی اول غالباً به امور همگانیای نظیر عدالتطلبی و استقلال کشور و آزادی و برابریخواهی متمرکز بودند اما در سالیان پس از جنگ عمدتاً بر هدفهای شخصیای چون ارتقای شغلی و پیشرفت تحصیلی و کسب رفاه مادی بیشتر برای خویش و خانوادهی خویش تمرکز یافتهاند. حیات ایرانی در سالیان پس از جنگ از مرکز ثقل جدیدی برخوردار شده است. بخشهای گستردهای از جامعهی ایرانی از تمرکز بر دغدغههای همگانی هر چه دورتر شدهاند و به تمرکز بر دغدغههای رفاهی شخصی هر چه نزدیکتر.
تبیین چرایی بروز این دگرگونی در دغدغههای بخشهای گستردهای از جامعهی ایرانی البته مقولهای است هنوز ناکاویده. بااینحال، به نظر میرسد دستکم دو عامل از اساسیترین علل بروز چنین دگرگونیای بوده باشند. اولین عامل که در قلمروِ روانشناسی اجتماعی جای دارد عبارت است از سرخوردگی بخشهای گستردهای از جامعهی ایرانی از پیامدهای انقلاب و جنگ به منزلهی مهمترین امور همگانیای که انرژی فراوانی از جامعهی ایرانی برده است. دومین عامل نیز که در قلمروِ سیاست قرار دارد عبارت است از کاهش امکانات سیاسی برای مشارکت شهروندان در امور همگانی که از نحوهی تعامل نظام سیاسی مستقر با شهروندان سرچشمه میگیرد چندان که امکانات کنش دستهجمعی در عرصهی سیاست را برای شهروندان خصوصاً طی سالیان پس از جنگ هر چه کمتر کرده است.
علت دگرگونی در دغدغههای بخشهای گستردهای از جامعهی ایرانی خواه کاهش امکانات سیاسی بوده باشد، خواه سرخوردگی از پیامدهای انقلاب و جنگ، خواه هر عامل دیگری، و خواه ترکیبی از این عوامل، واقعیت این است که چنین دگرگونیای در سطحی گسترده به وقوع پیوسته است. یکی از مکانیسمهایی که گذار از تمرکز بر منافع همگانی به تعقیب منافع شخصی را عملاً امکانپذیر میکند فساد اقتصادی است. از باب نمونه، در سالهای پس از جنگ با تعداد زیادی از
دولتمردان در سطوح مختلف مواجه بودهایم که در دورهی قبل از انقلاب و سالیان جنگ همهی انرژی خود را برای انقلاب و جنگ گذاشته بودند اما، متعاقب افتادن مسیر انقلاب به سمت و سویی که بسیار نامترقبه و ناخوشایند بود و ازاینرو چشیدن طعم سرخوردگی از سراب خوشبختیای که در انقلاب و جنگ میجستند، به عینه دریافتند که عمر و جوانی خود را تا حدی تلف کردهاند. یک شیوه برای جبران سالهای ازدسترفته البته بروز رفتار فسادآمیز و تشبث به رشوهگیری و رفتارهایی از این قبیل در سطوح فوقانی بدنهی دولتی بوده است، باری، خوشبختیای را که در عرصهی سیاست نیافتهاند این بار در عرصهی اقتصاد جستوجو میکنند.
آن دسته از اقتصاددانان طرفدار نظام بازار که با تأکید بر رابطهی علیتی میان گسترش فساد اقتصادی و بزرگشدنِ اندازهی دولت در ایران به این توصیهی سیاستی رسیدهاند که برای مبارزه با فساد اقتصادی باید به کوچکسازی دولت در اقتصاد ایران مبادرت ورزید با غفلت از نقش استحالهی اخلاق همگانی در سالیان پس از جنگ اصولاً ناخواسته به تقویت بستر ایدئولوژیکی دامن میزنند که از قضا خود زمینهساز فسادپذیری بیشتری نیز هست. توصیهی سیاستیشان مبنی بر کوچکسازی دولت چهبسا بر شعلههای آتش فساد اقتصادی در اقتصاد ایران دامن نیز بزند.
نظر به این که اخلاقیات بازار عمدتاً ترغیبکنندهی منافع شخصی است تا فضایلی چون شفقت و محبت و وظیفهشناسی و عشق و تعهد اجتماعی، تقویت نظام بازار در فقدان مکانیسمها و نهادهایی که از بروز فساد اقتصادی ممانعت میکنند از قضا به تحکیم مجموعهای از قواعد اخلاقی میانجامد که نوعی پشتیبانی ایدئولوژیک برای فساد اقتصادی نیز فراهم میکنند.
محمد مالجو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست