یکشنبه, ۲۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 16 March, 2025
ضحاکی بدون مار

مبنای کار در نمایش "سرآشپز پیشنهاد میکند" دراماتورژی اسطوره ضحاک و تبدیل این اسطوره بر اساس یک نگاه پارودیک به یک کمدی شاد و موزیکال است. البته با توجه به لحظههای دهشتناکی که در روایت زندگی و حکومت ضحاک لحاظ شده، کارگردان سعی بر آن داشته تا با ارائه فضای کمدی سیاه و ایجاد گروتسک با لحنی قابل تاملتر بر این تلخیها چیره شود.
● ضَحاک
در این نمایش ضحاک شخصیت اصلی و محوری است و البته بر خلاف لحن جدی و خشن موجود در خود اسطوره سعی شده حضور این شخصیت در صحنه خندهآور جلوه کند. کارگردانان و بازیگران مدام بر این نکته تاکید میکنند که ضحاک دیگر با نقش اسطورهای خود جلوه نمیکند، بلکه او یک مستبد است که همچنان بر جوانکشی و نسلکشی تا روزگار ما تاکید میورزد.
«ضَحاک (اوستایی:اَژی دهاکه/A?I DAH?KA؛ ارمنی: اَدَهَک/Adahak)[] از پادشاهان اسطورهای ایرانیان است. در شاهنامه پسر مرداس و فرمانروای دشت نیزه وران است. او پس از کشتن پدرش به ایران میتازد و جمشید را میکشد و بر تخت شاهی مینشیند. با بوسه? ابلیس، بر دوش ضحاک، دو مار بر دوشش میروید. ابلیس به یاری او آمده و میگوید که باید در هر روز مغز سر دو جوان را به مارها بخورانند تا گزندی به ضحاک نرسد.
و بدینسان روزگار فرمانروایی او هزار سال به درازا میکشد تا این که آهنگری به نام کاوه به پا میخیزد، چرم پاره? آهنگریاش ، درفش کاویانی را بر میافرازد و مردم را به پشتیبانی فریدون و جنگ با ضحاک میخواند. فریدون، ضحاک را در البرز کوه (دماوند) به بند میکشد.»(۱)
این ضحاک در عین حال برگرفته از همان ضحاک اسطورهای است که در اینجا سعی بر آن شده که وجوه منفیاش از نگاه طنز مورد واکاوی قرار بگیرد، بنابراین هیچ چیزی بیانگر خشونت ذاتی و نادانی غیرقابل وصف این پادشاه نسلکش نخواهد بود.
او در صحنه با تاج و لباس رنگی و چشمنوازی حضور دارد و بازی رضا شفیعیان با تکیه بر ارائه یک تیپ از شمایل نادانی و قدرتمداری در طول اجرا سروسامان میگیرد. بنابراین دیگر حضورش اصلا جدی و صرفا ترسناک نخواهد بود. او نماینده بلاهت، عیاشی و نادانی و زورگویی است.
دیگران هم میآیند تا در پرورش این نقش تاثیرگذار باشند. بنابراین اصل و بنای نمایش به خوبی بنیانگذارده میشود و به نحو مطلوبی هم شکل میگیرد. شاید در برخی از دیالوگها و لحظات رفتارها بیش از حد انتظار لوث شده و فحاشی در آن غیرقابل تامل بشود. این را باید برای برخی به عنوان پرانتز باز کرد که زیاد هم به افراط در کمدی معتقد نیستند و البته عدهای همین نکته را عامل خندیدن و کمدی شدن یک اثر نمایشی تلقی میکنند. شاید این افراط برای نمایشهای فارس و ساتیر و کمدیهای بلواری و بیمحتوا بیشتر باب و مرسوم باشد تا اثری که در نهایت، هدفش درک و دریافت مفاهیمی قابل تعمق است. از این زوایه شاید هم تبدیل به امری مطمئن میشود که برای حفظ شاکله کمدی رعایت آن اجتنابناپذیر خواهد شد.
● گروتسک grotesque
یکی از نشانههای بارز در کلیت اجرای «سرآشپز پیشنهاد میکند» همین سمت و سو دادن به جریانی کاملا گروتسک است که در جای جای این درام موزیکال و کمدی عینی و قابل لمس شده است. در ابتدا در تعریف گروتسک باید بدانیم:
«هر چیز تحریف شده، زشت، غیرعادی، خیالی یا باورنکردنی را "گروتسک" یا عجیب و غریب میگویند. این اصطلاح در هنرهای تزئینی به سبکی گفته میشود که در آن اشکال خیالی انسان و حیوان و هیکل های کریه شیطانی با هم ترکیب میشوند و آمیزه ای باورنکردنی به وجود میآورند. در نقاشی، تاثیر این سبک در آثار بروکل، گویا و سالوادور دالی آشکار است. این هنرمندان گروتسک را به خاطر تاثیرهای طنزآلود مبالغه آمیزش به کار بردهاند. گروتسک همچنین تاثیر زیادی بر جنبه خندهدار کاریکاتور در نقاشی گذاشته است. در ادبیات، اصطلاح گروتسک را در مورد نوشتهای به کار میبرند که در آن شخصیتهای مسخ شده و عجیب و غریب (چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی) وجود داشته باشند؛ شخصیتهایی که اعمال غیرعادی و غیرمعقول از آنها سر میزند. در ادبیات نیز مانند نقاشی، گروتسک خلق آثار طنزآمیز را مد نظر دارد، بنابراین عناصر گروتسک را در نقیضه، کاریکاتور، طنز، بورلسک، هرزه نگاری و تئاترپوچی می توان یافت. در آثار رابله، سویفت، بایرون، هوفمان، ادگار آلن پو، ویکتور هوگو، امیل زولا، دیکنز، کافکا، بکت، اولین وو، ژان ژنه و اوژن یونسکو، خصوصیتهایی از گروتسک یافت میشود.»(۲)
● شخصیتهای دیگر
در نمایش "سرآشپز پیشنهاد میکند" چند شخصیت دیگر هم وجود دارند که همگی جلوه تیپ یا کاریکاتور را عهدهدار هستند.
سرآشپز در خود اسطوره نقش ابلیس یا اهریمن را بازی میکند که خط دهنده ضحاک برای انجام امور شیطانی خواهد بود. اما دراین نمایش سرآشپز شکل بیرونی و عینی یک آشپز را بازی میکند و در این حالت مارها توهم ضحاک در امر سلطه یابی بر توده مردم به ویژه با خوراندن مغز جوانهای بیگناه به مارهای خیالیاش هستند که این گونه بر استمرار یک حکومت مستبد تاکید ورزیده خواهد شد.
ارنواز و شهرناز هم در اسطوره، دختران جمشید شاه هستند که در اینجا همچنان جلوه تیپ را برای ارائه کمدی عهدهدار هستند و از آن نقش اسطورهایشان دیگر خبری نیست. خود جمشید هم در یک صحنه خواب و کابوس به سراغ ضحاک میآید که این حضور بازهم برای خنداندن است و کارکردی کمیک دارد. اوست که سرنوشت شوم ضحاک را در این خواب یادآور میشود و بر پایان یک راه بسته تاکید میکند.
مابقی افراد که شامل نجیبزاده و جارچی و میرغضب میشود هم چنین کارکردی را دنبال میکنند. به همین خاطر هم مجموعه بازیگران از نیروی خلاقه و تفکر نوآورانه خود در بازی بهرهمند میشوند و هر یک در جای خود بخشی از خنداندن در طول اجرا را بر عهده گرفتهاند.
● موسیقی
در نمایش «سر آشپز پیشنهاد میکند» موسیقی رکن خاصی در پیشبرندگی اثر دارد و همین نکتهای است که بر موزیکال شدن نمایش تاکید میکند. موسیقی آذری، لری، بندری، عربی، پاپ و رپ و غیره در خدمت اجرا هستند و در لحظات مختلف ترانههای عامیانه و شناخته شده به عنوان متن همسرایی در خدمت اجرا قرار میگیرد تا ضمن جلوه کمیک پیدا کردن، جنبههای موزیکال هم در آن تشدید شود و این خود یک عامل اساسی برای زود درگیر شدن با ماجراها و شخصیتهاست. در عین حال از آن جنبههای تلخ و تراژیک اسطوره ضحاک نیز خواه ناخواه کاسته خواهد شد. این خود به روشنی از عدم قدرت قدرتمندان حکایت میکند که آنان در پندار خود قدرت را امری جاودانی تلقی میکنند. در حالی که قدرت هم مثل خود انسان تاریخ مصرف دارد و ضحاک هم در این بازی بدون قاعد تن به شکست خواهد داد و حالا فریدون به خوانخواهی از مردم و جمشیدشاه، ضحاک را در زندان یا سیاهچال زندانی میکند.
● پارودی (نقیضه: Parody)
در نمایش "سرآشپز پیشنهاد میکند" اسطوره با تمام وجاهت و قداستش در هم میشکند وعنصر توهم در آن کنار گذاشته و واقعیت ملموس تحت لوای توهم شخصی که ضحاک از مارهای روییده بر دوش دارد، منظرگاه تازهای را بر مخاطب امروز میگشاید تا درک درستی از این اسطوره در زمانه حاضر ممکن شود. این نوع برخورد یا شوخی با امری جدی را اصطلاحا پارودی میگویند و به همین خاطر در ادامه با این مفهوم به طور مشروح آشنا میشویم:
«در یونان قدیم و در ادبیات غرب، نقیضه گویی سابقهای طولانی دارد و به پارودی ( Parody) یا پارودیا ( Parodia) مشهور است. دکتر علی اصغر حلبی در تعریف پارودی مینویسد: « یک نوع دیگر از قلب و تغییر همان است که به انگلیسی پارودی [ = نقیضه گویی ] میگویند که یکی از پایههای هجا در ادبیات و موسیقی است و در شعر این است که شاعری از اشعار دیگران اقتباس می کند، خواه برای هجو و تخطئه و تحقیر او ، یا برای مسخرگی و شوخ طبعی خودش » (۳) و اضافه میکند: «پارودی نویس سبک نویسنده یا گوینده دیگری را که به ویژه، به داشتن آن سبک افتخار می کند و آن را وسیلهای معتبر از برای اظهار شخصیت خود میشمارد و یک رشته واژه و تعبیر و یا معانی و مفاهیم را همواره از آن خود و کار خود میداند، تحقیر و استهزاء میکند.» (۴)
و دکتر سیروس شمیسا مینویسد: «پارودی که برخی آن را نقیضه و برخی نظیره طنز آمیز ترجمه کردهاند شعری است که به تقلید شعر دیگری گفته شده و مبتنی بر طنز و هزل است و در حقیقت اثر دومی، اثر نخستین را به مسخره گرفته است.» (۵)
«ارسطو، هگمیون (قرن پنجم پیش از میلاد) را به عنوان نخستین کسی که پارودی منظوم سروده است، معرفی میکند. در قرن چهارم پیش از میلاد شعر کوتاهی با عنوان نبرد غوکان و موشها به قلم آریستوفان و به تقلید از حماسه اوریپید نوشته میشود که در کتابهای تاریخ ادبی به عنوان نخستین شکل پارودی معرفی شده است.»(۶)
بنابراین این گروه نمایشی دانسته پا در وادیی قرار میدهد که با یک نگاه دگرگونه از پس بازنمایی یک تفکر کهن برآید که هنوز هم میتواند در زمانه حاضر موجودیت خود را بروز دهد.
● صحنه
صحنه از طراحی موجزی برخوردار است، چون که بازیگر اصل و بنای این درام کمدی موزیکال را میسازد. فقط یک صندلی قرمز در وسط به نشانه خونآشام بودن ضحاک قرار گرفته و در کنار نیز به شکل نیمدایره صندلیهایی برای بازیگران و نوازندگان گذاشته شده است. هدف حضور و رفت و آمد هنرمندان در حین اجرا است. البته نور به اقتضای اجرا در لحظاتی حضور پر رنگ و اساسی دارد و در بیشتر موارد به شکل تخت در خدمت اجراست. زمانی که تکنیک سایه برای نشان دادن کابوس ضحاک از جمشید به کار گرفته میشود، کاربرد نور جلوه تکنیکی خود را بر اساس تلفیق شیوههای نمایشی بارزتر میکند. همین نور در صحنه زندان نیز قابلیتهای هنری و زیبایی شناسانه خود را آشکار میکند.
رضا آشفته
پینوشت:
▪ ویکیپدیا، ضحاک. . سایت دختران، . http://www.iranpress.ir/dokhtaran/Dokhtaran/News.aspx?NID=۳۵۴و۴. تاریخ طنز و شوخ طبعی در ایران ، جوادی ، حسن ، انتشارات کاروان ، چاپ وطن آرا ، چاپ اول ، ۱۳۸۴ ص ۶۸ و ۶۹ .
▪ انواع ادبی ، شمیسا ، سیروس ، انتشارات فردوسی ، چاپ دوم،۱۳۷۳ تهران، ص ۲۳۰ ..
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست